تشنه جام بودم؛ جنگیدم و به دست آوردم
گفتوگوی «شهروند» با امیر غفور، ارزشمندترین بازیکن سوپرلیگ والیبال
مهدی اسدی| سوپرلیگ والیبال ایران در سال 1401 بعد از حدود 9 ماه رقابت فشرده سرانجام در آخرین روزهای اسفند ماه با قهرمانی شهداب یزد خاتمه یافت. نماینده استان یزد در شرایطی جام قهرمانی را بالای سر برد که از دید اکثر کارشناسان، امیر غفور ستاره بیچون و چرای این تیم و کل رقابتها بود و در نهایت هم عنوان ارزشمندترین بازیکن سوپرلیگ را از آنِ خود کرد.
غفور که سالها پیراهن تیم ملی والیبال ایران را بر تن کرد و عناوین مختلفی به دست آورد، حالا در دهه چهارم زندگی خود عنوان قهرمانی لیگ ایران را نیز به افتخاراتش اضافه کرد تا کلکسیون موفقیتهای او تکمیل شود.
با ستاره والیبال ایران که از قهرمانی با شهداب یزد خوشحال است، دقایقی همکلام شدیم. مشروح صحبتهای او را در ادامه میخوانید:
در لیگهای خارجی سابقه قهرمانی داری؛ با تیم ملی والیبال هم عناوین مهمی کسب کردی، اما جام قهرمانی سوپرلیگ را نداشتی. این عنوان هم حاصل شد.
خدا را شکر میکنم که به این عنوان هم رسیدم. همیشه دوست داشتم قهرمانی در سوپرلیگ ایران را هم تجربه کنم. امسال که به شهداب یزد پیوستم به مسئولان باشگاه گفته بودم که تشنه قهرمانی هستم و حتی از برخی آپشنهای مالی هم گذشتم. واقعا احساس میکنم قهرماننشدن در سوپرلیگ ایران باری سنگین روی دوشم محسوب میشد که خوشبختانه آن را هم به دست آوردم. به هر حال، هر عنوان قهرمانی لذتبخش است و این قهرمانی هم لذت خاص خودش را دارد.
برای همین بود که بعد از کسب جام قهرمانی اشک میریختی؟
نمیدانم چرا اینقدر به اشکهایم پرداخته شد. این واکنشی طبیعی و از سر خوشحالی بود. آنچه نتوانسته بودم در سالهای گذشته به دست بیاورم، حاصل شد و ناخودآگاه اشک شوق ریختم. مساله دیگری نبود.
در کنار جام قهرمانی، به عنوان ارزشمندترین بازیکن مسابقات هم انتخاب شدی. حس و حالت از دریافت این جایزه چه بود؟
واقعا حس خاصی نداشتم. این جایزه در مقابل قهرمانی تیم شهداب اصلا برایم اهمیت نداشت و موضوعی کاملا فرعی بود. همه ما از ابتدای فصل جاری لیگ والیبال فکر و ذکر خود را روی قهرمانی شهداب گذاشته بودیم و هرگز به موضوع دیگری فکر نمیکردیم. البته نمیخواهم بگویم از جایزه ارزشمندترین بازیکن خوشحال نیستم، اما واقعا برایم آنقدرها ارزش نداشت. همه نفرات شهداب کمک کردند تا این تیم قهرمان شود. اگر هم عنوان فردی به دست آمده، روی زحمت همه بازیکنان بوده است. شما اگر عنوان تیمی نداشته باشید، عناوین فردی به دردتان نمیخورد و ارزشی ندارد. برای من هم اینگونه است و دلیل اصلی خوشحالیام کسب جام قهرمانی همراه با شهداب یزد است.
در فصلی که گذشت رقابت میان تیمها خیلی نزدیک بود و به گواه کارشناسان، بازیهای جذابی را دیدیم. خودت فکر میکردی شهداب قهرمان شود؟
ما هدفی جز قهرمانی نداشتیم، اما باید بگویم سال سخت و پرفشار و سنگینی را پشت سر گذاشتیم. نزدیک به 9 ماه جنگیدیم. همه در کنار یکدیگر تلاش کردیم تا به این مهم برسیم. جا دارد از مدیریت خوب باشگاه شهداب یزد تشکر کنم که با حمایتهای خود امکانات بسیار خوبی در اختیارمان گذاشتند و این شانس را به ما دادند تا بتوانیم در این عرصه موفق باشیم. از بازیکنان و کادر فنی زحمتکشمان ممنونم. واقعا امسال در شهداب یزد یکدلی را معنا کردیم. حتی بازیکنان ذخیره ما هم این انرژی را به تیم منتقل کردند تا در نهایت به معنای واقعی یک تیم باشیم و همه با هم بجنگیم تا آنچه به دنبالش بودیم، محقق شود.
یکی از اتفاقات ویژهای که برای شهداب یزد در این فصل افتاد، حمایتهایی بود که از سوی تماشاگران یزدی دیدیم. در اینباره هم صحبت کن.
هواداران یزدی در این فصل عالی بودند و هرچه از دستشان برآمد انجام دادند. به بهترین شکل ممکن حامی بودند و باید از آنها تشکر کنم. آنها همهجوره پشتیبانی کردند و در اکثر بازیهای بیرون از خانه و به خصوص دیدارهای پلیآف و نهایی کنارمان بودند. حتما میدانید مسافت یزد تا تهران خیلی زیاد است، اما این عزیزان با اتوبوس آمدند و کنارمان بودند. خدا را شکر که با جام قهرمانی خوشحالشان کردیم و این قهرمانی کوچکترین هدیهای بود که میتوانستیم به آنها بدهیم.
درباره خودت بیشتر حرف بزنیم؛ اینکه امیر غفور توانست فصل خوبی را پشت سر بگذارد و ستاره مسابقات باشد، اتفاق ویژهای است.
همانطور که گفتم، انگیزه زیادی برای کسب جام داشتم. فکر میکنم من بیشتر از سایر بازیکنان شهداب زحمت نکشیدم. همه با هم در کنار یکدیگر برای کسب موفقیت تلاش کردیم. در جاهایی شاید عملکرد من بیشتر به چشم آمده، اما تاکید میکنم که ما یک تیم بودیم و با موفقیت تیمی، عنوان قهرمانی را به دست آوردیم. من هم به عنوان یک بازیکن سعی کردم هرچه در توان دارم بگذارم؛ درست مثل همه نفرات دیگر که شک ندارم بهترین فرم خود را به نمایش گذاشتند.
در روزهای گذشته بحثهایی درباره بازگشت تو به تیم ملی هم مطرح شد. خودت خبری در اینباره داری؟
با من صحبتی نشده است. به هر حال من چند سالی است در تیم ملی حضور ندارم. فکر میکنم هرچه جوانترها بیایند آینده والیبال بیشتر تضمین میشود. من چیزی نشنیدهام و بهتر است از مسئولان تیم ملی در اینباره بپرسید.
در پست خودت (پشت خط زن) با توجه به حساسیتهای موجود شاید هنوز فرد باتجربهای در تیم ملی دیده نشده است. این را قبول داری؟
نه، اینطور نیست. ما همین حالا امین اسماعیلنژاد را داریم که باپتانسیل، قدرتمند و خوب است. او واقعا به کمک تیم ملی والیبال میآید. در لیگی که گذشت هم پشت خط زنهای جوان و خوبی را دیدم که اگر تجربهشان بیشتر شود، قطعا روزهای بهتری خواهند داشت. والیبال ایران معدن استعداد است و قطعا هرچه جلوتر برویم، نسل کنونی تیم ملی هماهنگتر خواهند شد و میتوانند موفقیتهای بزرگی را رقم بزنند.
حرف خاصی باقی مانده است؟
از همه عزیزانی که حامی ما در یزد بودند تا بتوانیم عنوان قهرمانی را به دست بیاوریم، تشکر میکنم. خدا را شکر توانستیم هدیهای کوچک به مردم عزیز استان یزد بدهیم و امیدوارم این موفقیتها برای مردم عزیز این استان ادامهدار باشد.
//انتهای پیام