معمای قتل زنان
گفتوگوی شهروند با بهاره جابری، مؤلف و تصویرگر رمان تصویری «راز عروسکهای حلقآویز شده»
یاسر نوروزی_شهروندآنلاین؛ تصویرگریِ جذاب، داستان پرتعلیق، روایت خلاقانه. هرآنچه در رمانی تصویری به دنبال آن هستید در کتاب «راز عروسکهای حلقآویز شده» پیدا میکنید. این نوع آثار در گروه کمیک استریپ یا رمان تصویری طبقهبندی میشوند و سابقهای به درازای چندین دهه در جهان دارند. هرچند در سالهای اخیر مانگاهای ژاپنی گوی سبقت از آنها ربودهاند و تمام مخاطبان را در سراسر جهان به خود جذب کردهاند. انیمههای ژاپنی هم در این قضیه بیتأثیر نبودهاند. وقتی کارتون «فوتبالیستها» بر اساس یک مانگای ژاپنی ساخته شده، خودتان میتوانید حدس بزنید که این کتابها چقدر میتوانند در فرهنگ عمومی تأثیرگذار باشند. اما موضوع مهم درباره کتاب «راز عروسکها…» این است که مؤلف، نویسندهای ایرانی است. بهاره جابری کاری فوقالعاده باکیفیت در سطح جهانی و قابل رقابت با کمیک استریپها یا مانگاهای خواندنی قدرتمند خارجی ارائه داده است. قصه برمیگردد به عصر قاجار و سرقت خلعت پادشاه. بعد هم پیوند میخورد با ماجرای قتلی که قرار است کارآگاه داستان آن را پی بگیرد و حل کند. تصاویر کتاب هم به قدری جذاب هستند که خواننده قصه را رها نمیکند تا برسد به نقطه پایانی. «راز عروسکها…» از منظری دیگر هم قابل بررسی و تأمل است. اینکه در ایران کمیک استریپی با این حجم کمتر چاپ شده است. در بدو امر، شاید 124 صفحه کتاب، کوتاه به نظر برسد اما وقتی بدانیم که تمام کتاب همراه با تصویر است و در واقع تصویرگری در کمیک استریپ محوریت دارد، متوجه خواهیم شد نویسنده چه تلاش طاقتفرسایی برای تألیف آن کرده است. این کتاب را مؤسسه نگارش الکترونیک کتاب چاپ و منتشر کرده است. به همین مناسبت گفتوگویی با مؤلف انجام دادیم تا درباره چند و چون کار بپرسیم.
تصاویری بسیار جذاب خلق کردهاید و قصهای خواندنی نوشتهاید. چه رشتهای خواندهاید؟
خیلی ممنون. رشته کارشناسی گرافیک و ارشد کارگردانی انیمیشن.
متولد چه سالی هستید و اهل کجا؟
سال 66. اهل تهران هستم.
از چه زمانی کار تصویرگری را شروع کردید؟ اولین کارهای چاپیتان کدامها بودند و چه زمانی منتشر شدند؟
کار طراحی داستان را از همان بچگی، یعنی حتی قبل از اینکه خواندن و نوشتن را شروع کنم، انجام میدادم. 18 سالم بود که برای ویژهنامه «دنیای تصویر» یک داستان کوتاه کمیک کار کردم که پولی هم از این بابت نگرفتم. بعد از آن مشغول تصویرگری کتابهای درسی و کار متحرکسازی انیمیشن شدم و داستانهایم را در قالب مانگا در فضای نت منتشر میکردم.
فضای مجازی عرصه خوبی برای ارائه کارهای تصویری امثال شما که در این حوزه کار میکنند، در اختیار قرار میدهد؟
از نظر حجم بالای مخاطب و راههای متنوعی که برای کسب درآمد و ارتباط بیواسطه با مخاطب در اختیار مولف میگذارد، عالی است. اما خب، فضای مجازی هم نیاز به تبلیغات دارد که توانایی مجزایی است از کار هنری. برای همین اگر نتوانی درست تبلیغ کنی مخاطبهایت کارت را پیدا نمیکنند و نمیخوانند. از طرف دیگر، با این محدودیتهایی که در ایران برای شبکههای اجتماعی ایجاد شده و وجود تحریم که مانع تراکنشهای اقتصادی بینالمللی میشود، عملا نمیتوان استفاده درستی از این پتانسیل بالا انجام داد.
چرا برای خلق قصهتان به عصر قاجار رفتید؟
میخواستم درباره ماجراهای کارآگاه قدیمی ایرانی بنویسم. برای شروع، کتاب خاطرات عبدالله بهرامی را که میدانستم در قدیم کارآگاه بوده، خواندم و متوجه شدم اولین کارآگاهها در ایران از دوره احمدشاه کارشان را شروع کردهاند. خواندن خاطرات باعث شد اولین لایههای شخصیت کارآگاهم شکل بگیرد. من هیچ چیز خاصی از دوره قاجار نمیدانستم. برایم چالش جالبی شد که بروم بیشتر درباره این دوره کتاب بخوانم. منبع مکتوب و حتی تصویری هم که به وفور پیدا میشد. این شد که توانستم به برداشتی شخصی از این دوره برسم و آن را مناسب برای روایت داستانهای رازآلود و ترسناک یافتم که در عین حال از زیباییشناسی خاصی هم برخوردار بود.
برای خلق کارآگاه قصهتان از شخصیتی الهام گرفتید یا صرفا زاده و پرداخته تخیلتان بود؟
شروع خلق این کاراکتر واقعا با الهام از عبدالله بهرامی بود. اما بعد لایههای دیگری به او اضافه شد و الان بعید میدانم هیچ شباهتی به ایشان داشته باشد.
چند سال برای کتاب «راز عروسکهای حلقآویزشده» وقت گذاشتید؟ احتمال دارد جلد دوم آن هم چاپ شود؟
چهار سال زمان برد. 100 صفحه از جلد دوم را هم تا الان کار کردهام و ناشر هم متعهد شده جلد دوم را چاپ کند.
چقدر آثار تصویری تحت عنوان «مانگا» را دنبال میکنید؟ به این نوع کارها علاقه دارید؟ اگر بخواهید بهترینشان را مثال بزنید، به چه کتاب یا کتابهایی اشاره میکنید؟
من تاثیر خیلی زیادی از این مکتب گرفتهام. نه فقط من، خیلی از مکتبها و هنرمندان کمیک در سراسر دنیا تحت تاثیر نوآوریها و پتانسیلهای مکتب مانگا قرار دارند که میتوانم با اطمینان بگویم تحولی در دنیای داستانهای مصور ایجاد کرده است. در درجه اول، آقای اوراساوا با آثاری چون مانستر، پسران قرن بیستم و پلوتو، جزو الگوهای من در این زمینه هستند. خانم تاکاهاشی با مانگای اینویاشا، خانم هوشینو با مانگای دی گری من و خانم آراکاوا با مانگای کیمیاگر تمامفلزی از دیگر الگوهای من هستند که بسیار سبک کارشان را دوست دارم.
برای یافتن ناشر سختیهایی داشتید یا بهراحتی چاپ کتابتان را قبول کردند؟
سخت بود. در درجه اول چون معرف نداشتم، خودم خلاصه داستان و چند صفحه از کتاب را که تصویرسازی کرده بودم برای ناشرهایی که فکر میکردم کمیک چاپ میکنند، فرستادم و جوابی نگرفتم. بعد همینطوری نشستم به کشیدن صفحات. 130 صفحه را کار کردم. روزی هفت ساعت وقت میگذاشتم. بعد چشمانم طوری ناراحت شد که مجبور شدم کار را چند ماه کنار بگذارم. دوباره با ناشرهای دیگری تماس گرفتم. خیلیها میگفتند کمیک چاپ نمیکنند؛ یا بعضی میگفتند کمیک تالیفی کار نمیکنند. «ماناکتاب» تنها ناشری بود که با من قرار ملاقات گذاشت. آنجا بود که صفحات کار را دیدند و خوششان آمد. بهخصوص وقتی متوجه شدند کار قابلیت چاپ تکرنگ دارد و هزینهها کمتر میشود.
با وجود مشکلات کارتان، امکان دارد دوباره به فکر انتشار کمیک استریپ دیگری در قالب کتاب باشید؟
من الان دارم با دوماهنامه «هوپا» کمیکی را کار میکنم که احتمال دارد تبدیل به کتاب شود. داستان «راز عروسکها…» هم فقط یک ماجرا از مجموعه داستانهای «تیری بر باد» است که در صورت موفقیت ماجرای اول، حتما به سراغ چاپ قسمتهای بعد خواهم رفت.