راز «فسیل»؛ فاتح گیشه

چگونه می‌توان یک کمدی ارزان را به فیلمی 100 میلیاردی تبدیل کرد؟!

[پولاد امین] «فسیل» به کارگردانی کریم امینی، نویسندگی حمزه صالحی و تهیه‌کنندگی سید ابراهیم عامریان پرفروش‌ترین فیلم این روزها -و البته کل تاریخ- سینمای ایران است. فیلمی که در سال 1398 جلوی دوربین رفته و بالاخره در سال ۱۴۰۱ روی پرده آمده است. استقبال مخاطبان سینما از این فیلم -که باعث شده این روزها بعد از گذشت حدود پنج هفته از آغاز اکرانش با عبور از مرز تاریخی ۱۰۰ میلیارد تومان، عنوان پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران را به خود اختصاص دهد- دلایل پرشماری دارد که در سطور بعدی به آن پرداخته شده است. به‌خصوص که فیلم با توجه به اسامی بازیگران و جایگاه و موقعیت آنها در کلیت سینمای ایران (به‌ویژه در زمان فیلمبرداری این فیلم) با هیچ متر و معیاری جزو فیلم‌های پرهزینه سینمای ایران قلمداد نمی‌شود و انتظار و توقعی نیز درباره تبدیل آن به صدرنشین جدول اکران سینمای ایران وجود نداشت.

 

کارگردان «فسیل» درباره این فیلم می‌گوید:

در این شرایط مگر می‌شود مردم را به سینما کشاند؟!

کریم امینی، بازیگر سریال «پرده‌نشین» و فیلم‌های سینمایی «پاسیو»، «اگزما»، «ایتالیا ایتالیا» و «آب‌نبات چوبی» که پیشتر در مقام کارگردان، فیلم‌های «دشمن زن» و «گربه سیاه» را ساخته؛ از فیلم «فسیل» و راز موفقیت آن می‌گوید.

 

-«فسیل» هم مثل خیلی از فیلم‌ها و سریال‌ها، با تفاوت‌ها و تضادهای قبل و بعد از انقلاب شوخی کرده. شما به‌عنوان کارگردان این فیلم، چه کردید که اثر‌تان شبیه نمونه‌های گذشته نشود؟

در کشور ما برخلاف بیشتر کشورهای دنیا، در فاصله‌ای بسیار کوتاه چنین تغییرات بزرگی رخ داده و طبیعی است که این تغییرات در فیلم‌های بسیاری مورد اشاره قرار گیرند. به همین دلیل هم هست که نشان دادن این چیزها به نظر کلیشه‌ای می‌رسد. ولی کتمان نمی‌توان کرد که وقتی می‌خواهی درباره چنین مقطعی بنویسی یا فیلم بسازی، غیرممکن است بتوانی این کلیشه‌های فرهنگی و تاریخی را کنار بگذاری. به هر حال اشتراکاتی وجود دارد.

 

-پس نباید انتظار داشته باشیم که فیلم‌تان شبیه دیگر فیلم‌ها نشده باشد.

ببینید؛ یک‌سری اشتراکات وجود دارد و یک‌سری کلیشه‌ها. هنگام ساخت فیلم با تهیه‌کننده و دیگر همکاران این موضوع را دنبال می‌کردیم که درگیر کلیشه‌ها نشویم. اما نمی‌توان انتظار داشت که شباهت‌هایی هم وجود نداشته باشد. اصلا این موضوع امکان ندارد. به هر حال، داریم به یک دوره تاریخی می‌پردازیم که ویژگی فرهنگی مشخصی دارد و فیلم‌های دیگری هم به آن پرداخته‌اند. اینجا اگر شباهتی هم باشد، کلیشه نیست.

 

-آن نگاه نوستالژیک نسبت به آن دوران چه؟

ما در روایت قصه، چه در قبال دوران قبل از انقلاب و چه دهه شصت -که این هم موضوع سریال‌ها و فیلم‌های زیادی بوده- دست به دامان نوستالژی‌بازی و دامن‌زدن به فضای نوستالژیک نشدیم. البته قصدمان فرار از این مساله نبود؛ نه. در «فسیل» تا جایی که می‌شد، به روابط آدم‌ها در بستر قصه اصلی‌مان پرداختیم و در این مسیر هم اگر فضای نوستالژیکی وجود داشت و می‌دیدیم به داستان‌مان کمک می‌کند، از آن بی‌تفاوت نگذشتیم. اما بیشتر از این نه. یعنی «فسیل» به بهانه نمایش نوستالژی، ساخته نشده، بلکه دارد قصه‌ای را تعریف می‌کند که ممکن است برای بسیاری نوستالژیک باشد.

 

-فارغ از این شباهت‌های جزیی، بسیاری از منتقدان از شبا‌هت‌های «فسیل» با آثاری دیگر، مثلا سریال «زیرخاکی»، می‌گویند.

ما «فسیل» را در سال 1398 جلوی دوربین بردیم که در آن زمان اصلا «زیر خاکی ۱» پخش نشده بود. در واقع من اصلا‌ در جریان این سریال نبودم و بعدها که سریال پخش شد و ساخت و اکران «فسیل» به دلیل شیوع کرونا طولانی شد، سریال را هم دیدم؛ سریالی باکیفیت که شاید در ایده اولیه و برخی موارد، شباهت‌هایی به «فسیل» داشته باشد. ولی به نظرم، شباهت‌ها در حدی نبود که نگران شویم ممکن است فیلم آسیب ببیند.

 

-پیش از اکران، فکرش را می‌کردید «فسیل» تا این حد موفق شود و حتی رکورد فروش تاریخ سینمای ایران را به دست آورد؟

مردم در شرایط اجتماعی و اقتصادی فعلی، دیگر برای هر فیلمی به سینما نمی‌روند، حتی اگر آن فیلم‌ کمدی باشد. در واقع، نمی‌شود صرفا با همان فرمول‌های قدیمی و تکراری کمدی بساریم و انتظار فروش بالا هم داشته باشیم. مردم این روزها بهترین فیلم‌ها و سریال‌های روز دنیا را می‌بینند و سلیقه‌شان بالاتر رفته است. بنابراین برای جلب نظر آنان باید سلیقه و سطح‌شان را شناخت و در همان حد کار ارائه کرد.

 

 

-در این مسیر باید حرف دل تماشاگر را هم زد. شما در این روند- که با موضوع دشواری هم سروکار داشتید- خودسانسوری نکردید؟

هم من، هم تهیه‌کننده فیلم، آقای ابراهیم عامریان، مراقب بودیم فیلم را بدون خودسانسوری، اما جوری بسازیم که حساسیت سانسور را هم برنینگیزد. به هر حال، وقتی فیلمسازی با بودجه شخصی یا خصوصی کار می‌کند، برای بازگشت این سرمایه باید یک‌سری چارچوب‌ها را رعایت کند.

 

-توانستید به این هدف برسید؟ یعنی «فسیل» آسیب زیادی از ممیزی و سانسور ندید؟

اولش فکر می‌کردم این فیلم را در این سیستم قلع و قمع خواهند کرد، ولی فقط چند ثانیه از فیلم کوتاه شد. در کل راحت‌ترین پروانه نمایش زندگی‌ام را برای «فسیل» گرفتم که اتفاق خوبی است. به هر حال، صدور بی‌محاباتر پروانه نمایش و تاکید نهادها بر کیفیت فیلم نه حرف‌های سیاسی و انتقادی آنها می‌تواند در نهایت به نفع سینما باشد.

همان‌گونه که پیش‌بینی می‌شد، «فسیل» نه تنها پرفروش‌ترین فیلم اکران نوروزی امسال شد، بلکه با فروشی در مرز صد میلیارد تومان، رکورد پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران -البته فارغ از شمار بینندگان- را نیز به خود اختصاص داد. عنوانی پرافتخار که بعید به نظر می‌رسد از چنگ این فیلم به در آید. در واقع این فیلم به کارگردانی کریم امینی و بازیگرانی چون بهرام افشاری، هادی کاظمی، الناز حبیبی، الهه حصاری، ایمان صفا، بابک کریمی و سیدجواد هاشمی به این زودی‌ها عنوان پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران را به فیلم دیگری نخواهد سپرد.

اما چرا؟ اصلا چرا این فیلم -که اگر کسی کمترین آشنایی به سازوکار سینما داشته باشد به سهولت می‌تواند متوجه شود که هزینه چندانی هم برای ساخت آن نشده- به این سرعت تبدیل به برگ برنده سینمای ایران در عبور از بحرانی سه‌ساله شد؟ یا به عبارت بهتر، راز فروش بالای این فیلم چیست؟

«فسیل» به‌عنوان کمدی اجتماعی، روایتی جذاب از فراز و فرودهای زندگی خواننده‌ای جوان در سال‌های انتهای دوره پهلوی و ابتدای انقلاب اسلامی‌ به نمایش می‌گذارد. خواننده‌ای که در آستانه انقلاب، بر اثر اتفاقی به کما می‌رود و چند سال بعد، زمانی که تحولات بسیاری روی داده، حاکمیت تغییر کرده، معیارها و ارزش‌ها عوض شده‌اند، اتفاقی به بزرگی جنگ حادث شده و… به هوش می‌آید؛ بی‌خبر از تمام اتفاقاتی که روی داده است و راز موفقیت «فسیل» هم همین بی‌خبری است. تمی که به نوعی فیلم را تبدیل به ورسیون جدید و کمدی داستان اصحاب کهف می‌کند. مردی بی‌خبر از اتفاقاتی که روی داده و تماشاگرانی که پابه‌پای او با تغییرات و تحولات سریع جامعه مواجه می‌شوند، یکه می‌خورند و حتی به حجم و میزان این تغییرات در زمانی چنین کوتاه می‌خندند.

این موقعیت، ابزاری بی‌نظیر است در اختیار سینماگری که به دنبال خنده‌گرفتن از مخاطب است. در واقع تکرار همان تم آشنای تضاد و تقابل که تاکنون موفقیت‌های پرشماری برای فیلم‌های بسیاری به وجود آورده است. مثل تضاد و تقابل دو طلبه جوان فیلم «دینامیت» با همسایگانی که زندگی و عقاید متفاوتی دارند. تضاد فرهنگی دو دوست فیلم «تگزاس» با شرایط فرهنگی برزیل. تضاد رضا مارمولک واقعی با مقتضیات لباس روحانیت. تضاد قهرمان ترسوی فیلم «لیلی با من است» با فضای حاکم بر جبهه جنگ؛ تضاد واقعیت درون و نمایش بیرونی شخصیت‌های همان فیلم. بله؛ «فسیل» هم همان داستان را می‌گوید. این فیلم البته در نمایش تضاد، رو به نمایش تضاد دو مقطع زمانی از جامعه‌ای در فاصله‌ای کوتاه می‌آورد و البته تضاد و تناقض قوانین حاکم در آن روزگاران نه‌چندان دور با واقعیات امروز. رویکردی که شاید تماشاگر خارجی چندان متوجه جنبه‌های شوخی‌آمیز آن نشود، ولی برای تماشاگر ایرانی که خود آن روزها را زندگی کرده، نمایش دوباره، ده‌باره و هزارباره ترس و لرز جوانی هنگام جابه‌جا کردن نوار کاست یا ویدیو، مفرح و خنده‌دار است. حتی از این هم فراتر، نمایش این چیزها -چون از آن روزها فاصله گرفته‌ایم- تبدیل به امری نوستالژیک شده است. برای همین هم هست که «فسیل» همان راهی را می‌رود که پیشتر در دو فیلم «نهنگ عنبر» هم به نوعی شاهد آن بوده‌ایم، یا در فیلم «مطرب» اشاراتی به آن شده بود و در هر بار هم موفقیت حاصل آمده بود. با این تفاوت که  «فسیل» موضوع تمنای زندگی‌ای معمولی را هم به آن فیلم‌ها اضافه می‌کند. نتیجه: فیلمی رکوردشکن و موفق بر اساس ترکیب شوخی‌های امتحان پس‌داده مبتنی بر تضاد، ظرفیت‌های نوستالژیک مقطع زمانی پیش از انقلاب، رویدادهای اوایل دهه شصت و البته تم محبوب این روزها: مردی که فقط می‌خواهد زندگی کند! سخت نیست اگر این چیزها را به‌طور خلاصه، فرمول ساده و امتحان‌پس‌داده‌ای برای فتح گیشه نام‌گذاری کنیم. فرمولی با راه حلی ساده و سرراست: انتقال تمام یا بخشی از قصه به زمان پیش از انقلاب. نمایش تصاویری از رنگ و نور و رقص و شادی و کافه و ساز و آواز و کراوات و پاپیون و زنان زیبا و همزمان شوخی با همین‌ها. این راز موفقیت و فروش «فسیل» است!

منتقدان چه می‌گویند؟

 

افشین علیار: کریم امینی بیشتر به‌عنوان کارگردان کمدی‌های به‌اصطلاح «بساز و بفروشی» شناخته می‌شود. فیلم‌هایی که فقط می‌توانند خنده مقطعی بر لب مخاطب بنشانند. «فسیل»، تازه‌ترین اثر امینی، که اکران نوروزی شده است، مانند دیگر ساخته‌های او، با همین مختصات محتوایی و ساختاری شکل گرفته، اما به‌طور نسبی متقاعد‌کننده‌تر از دیگر ساخته‌های اوست. بگذریم از اینکه «فسیل» فارغ از فیلمنامه، منسجم است و می‌توان آن را کپی دست چندم از آثاری نامید که با نوستالژیک‌های جامعه ایرانی پیوند خورده‌اند!

مجتبی احمدی: اگرچه فیلم «فسیل» جزو آثار درجه یک سینمای بدنه هم به حساب نمی‌آید و به لحاظ قصه و کارگردانی اتفاقی ویژه محسوب نمی‌شود، اما نباید نادیده گرفت که این فیلم امروز ناجی سینمای نفروش ماست و به‌رغم اینکه بسیاری از آثار پرسروصدای جشنواره‌ای نمی‌توانند گیشه را تصرف کنند، «فسیل» توانسته است بار دیگر تجربه متفاوتی را در گیشه سینما رقم بزند. در واقع، فراموش نباید کرد در روزگاری که مردم به‌خاطر شرایط اقتصادی حاضر به خریدن بلیت و ورود به سینما به هر قیمتی نیستند، این فیلم می‌رود تا بیش از 100 میلیارد تومان فروش را تجربه کند؛ اتفاقی که شاید با فیلم‌های پرسروصداتر هم رخ نداده است.

علی رفیعی وردنجانی: «فسیل» عمیقا متاثر از سینمای بدنه قبل از انقلاب؛ بی‌بندوبار، پر از شوخی‌های پشت‌وانتی و مظلوم‌نماست. همه آنچه سینمای قبل از انقلاب می‌خواسته بگوید، در این فیلم می‌توان دید. فیلمی‌ که طبیعتا ناتوان در ارائه مفهوم و قبل از آن فرم به معنای هنری است، اما به‌شدت برای بیننده امروزی سینمای ایران سرگرم‌کننده و خنده‌آور است. کپی کورکورانه از «نهنگ عنبر» و «هزارپا»یی که باید تا ابد پاسخگوی ایجاد چنین فضایی در سینما باشند.

 

 

 

 

 

 

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.