210 پایگاه جدید امداد و نجات نیاز داریم

گفت‌و‌گوی شهروند با بابک محمودی، سرپرست سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر

اغلب شهروندان ایرانی، نشان ماه قرمزرنگ جمعیت هلال‌احمر را خیلی جاها دیده‌اند، مثلا به وقت سفر در جاده‌ها. علامتی که یادآور امدادرسانی امدادگران این جمعیت در سرما و گرما و هنگام بروز حوادث جاده‌ای و بلایای طبیعی نظیر سیل، زلزله و دیگر اتفاقاتی است که جان انسان‌ها را با مخاطره روبه‌رو می‌کند. این امدادگران جمعیت هلال‌احمر هستند که در محل حادثه حاضر می‎شوند و حادثه‌دیدگان را به زندگی باز‌می‌گردانند. هفته هلال بهانه‌ای شد تا با بابک محمودی، سرپرست سازمان امدادونجات جمعیت هلال‌احمر، به گفت‌وگو بنشینیم و از چالش‌ها، مشکلات و برنامه‌های آتی این سازمان بپرسیم. محمودی در این مصاحبه تاکید می‌کند که اگر مردم مسئولیت اجتماعی خود را به‌درستی انجام دهند، بسیاری از مشکلات و چالش‌های هلال‌احمر کاهش پیدا می‌کند.

لیلا شوقی- شهروند آنلاین؛ سال گذشته، سال پرفراز و نشیب جمعیت هلال‎احمر و سازمان امدادونجات به حساب می‌آید. به‌نظر شما، نقاط قوت سازمان در سال رفته چه بود؟

با توجه به زلزله‌ای که در کشورهای سوریه و ترکیه اتفاق افتاد، تعداد زیادی از کشورها برای امدادرسانی حضور داشتند. جمهوری اسلامی ایران هم با توجه به توانمندی‌هایی که دارد، در ترکیه و سوریه حاضر شد. با توجه به توانمندی‌های تخصصی و استفاده از تجهیزات، در سطح مطلوبی کار کردیم. امدادگران جمعیت هلال‌احمر بسیار دلسوزانه و بدون هیچ چشم‌داشتی در صحنه خدمت حاضر شدند. بسیاری از امدادگران جمعیت هلال‌احمر، دارای تخصص، اعتقادات و تحصیلات متناسب هستند و بسته به مهارت‌های امدادی‌شان، دلسوزانه و بدون چشم‌داشت در صحنه حوادث یاری‌رسان هستند. بسیاری از آنها از ساده‎ترین کارها، مانند برپایی اردوگاه، بار زدن اقلام و رساندن کمک‌های امدادی به‌دست افراد تا کارهای تخصصی مانند آبرسانی، تامین برق و… را انجام می‎دهند. حضور امدادگران دلسوز و متخصص، از نقاط قوت جمعیت هلال‌احمر است و مرهون سنگ بنای قاعده‌مندی است که از همان ابتدا در جمعیت هلال‌احمر گذاشته شد. دیگر نقاط قوت، وجود تیم‌های متخصص جست‌‎وجو، وسایل الکترونیکی، تجهیزات خوب و برخورداری از سگ‌های زنده‌‎یاب و آنست در جمعیت هلال‌احمر است که در همه استان‌های کشور حداقل یک تیم وجود دارد.

 

یکی از نقاط قوت سازمان امدادونجات در سال گذشته، تعیین تکلیف بیمه امدادگران بود. وعده‌های بیمه امدادگران تا چه میزان محقق شده است؟

مسائل مربوط به بیمه امدادگران حل شد و به نسبت خدماتی که بیمه تحت پوشش ارائه می‌دهد، درصد رضایت بین امدادگران هم خوب است. اما مسئله‌ای که برای ما مهم است، نه‌تنها بیمه امدادگران، که رسیدگی به بحث حقوق و مزایاست. طبق زمانبندی انجام شده در سال 1401، جمعیت هلال‌احمر قصد دارد، ظرف سه سال، اکثر نیروهایی را که به‌صورت تمام‌وقت خدمات ارائه می‌دهند، استخدام کند. در سال 1401، 21هزار نیروی امدادگر به‌صورت شرکتی استخدام شدند. در سال‌های 1402، 1403و 1404هم درصورتی که تامین بودجه دولتی و تایید مجلس شورای اسلامی، محقق شود، امدادگران جمعیت هلال‌احمر به‌صورت شرکتی و رسمی، استخدام می‎شوند.

 

نقاط ضعف سازمان امدادونجات در سال گذشته چه بود؟

یکی از نقاط ضعف ما در جمعیت هلال‌احمر، کمبود تجهیزات و پایگاه‌های امدادونجات براساس گستردگی کشور است. کشور در حال رشد است و هر سال، چندین جاده، به آمار جاده‌های کشور، اضافه می‌شود. با توجه به جاده‌ها و گستردگی کشور، بین پایگاه‌ها  در این پهنه تناسب وجود ندارد. هم‌اکنون، حداقل باید 210پایگاه امدادونجات احداث شود. به تناسب، بعد از احداث پایگاه امدادونجات، نیاز به نیروی کار و تجهیزات هم بیشتر می‌شود. ما در زمینه لجستیک و تجهیزات پزشکی، در شرایط خوبی قرار داریم، اما تحریم‌ها باعث کمبود در تامین برخی از قطعات یدکی شد. این موارد می‌تواند برنامه‌ریزی برای تامین تجهیزات را دچار مشکل کند.

 

از تامین لجستیک گفتید. در سال جدید چه برنامه‌ای برای اورهال بالگردها دارید؟

یکی از برنامه‌های ما این است که ناوگان هوایی هلال احمر را توسعه دهیم. توسعه زیرساخت‌های بالگردها به‌عهده جمعیت هلال‌احمر نیست. تامین پایگاه، به‌عهده استانداری‌هاست. تامین بالگردها و توجه به استانداردها وظیفه هلال‌احمر است. هلال‌احمر برنامه توسعه و استقرار بالگرد را انجام می‌دهد. رسیدن به این مهم در یک سال امکان‌پذیر نیست. توسعه ناوگان هوایی در برنامه 5ساله هفتم توسعه دیده شده است. قصد داریم تنوع بالگردها را کاهش دهیم. همه فکر می‌کنند که بالگرد اورژانسی و امدادی یکسان است، اما اینطور نیست. بالگرد امدادی برای پشتیبانی، حمل بار تا 5تن و جابه‌جا کردن نیروی انسانی تا 40نفر استفاده می‌شود. درصورتی که بالگرد اورژانسی، برای انتقال یک یا دو نفر است و برای احیا و زنده نگه‌داشتن فرد مصدوم استفاده می‌شود. هدف ماست که استفاده از بالگردها را به استفاده امدادی هم محدود کنیم.

بسته به نیاز، شرایط و ابلاغی که به ما می‌شود، ماموریت‌ها را انجام می‎دهیم. اتفاقی مثل سقوط بالگرد حامل وزیر ورزش در استان کرمان، ممکن است در یک ماموریت امدادی هم روی دهد و ممکن است که هیچ‌گاه هم تکرار نشود. آن چیزی که در این مرحله مهم است، آموزش و ارتقای تجهیزات است.

آیا خلبانی که 2تا 3هزار ساعت پرواز آموزشی داشته، هیچ‌گاه دچار حادثه نشده است؟ باید توجه داشت که خلبان در گذشته حتما دچار حادثه شده که حالا تبدیل به خلبان ماهری شده است.

برگردیم به مسئله لجستیک و زیرساخت‌ها. در هلال احمر همیشه از کمبود زیرساخت‌ها و لجستیک می‌گوییم. اگر یک روز زلزله در تهران بیاید و یا سیلی شبیه به سیل امامزاده داوود اتفاق بیفتد، آیا توان لجستیک ما جوابگو است؟

نمی‌شود تهران با جمعیت 15میلیونی را با یک کشور اروپایی که تنها 7تا 8میلیون نفر جمعیت دارد، مقایسه کنید. گستردگی ایران در مقایسه با کشورهای دیگر خیلی زیاد است. در زلزله خوی، به‌عنوان مثال، در مدت زمان کمتر از 5ساعت، عملیات جست‌وجو در 72روستا و شهر انجام شد. ما در آن شهر نزدیک به 110تیم عملیاتی از خود استان و دیگر استان‌های مقیم اعزام کرده بودیم. توان ما کم نیست. در زلزله ترکیه اما مسئله دیگری اتفاق افتاد، به‌دلیل گستردگی، بعد از 13روز، آواربرداری در برخی از شهرها اتفاق نیفتاده بود. در تهران هم عملیات حادثه‌ای مانند آتش‌سوزی پلاسکو، با وجود همه امکانات تقریبا 20روز طول کشید. اگر اتفاقی در تهران بیفتد، 11استان معین‌اند تا امکانات و تجهیزات خود را به پایتخت بیاورند. همه امکانات و تجهیزات هم دپو شده است. در جلسه‌ای ما توان لجستیک امدادی را به 17کشور غرب آسیا و شمال قاره آفریقا نشان دادیم، کشورهایی مانند امارات، مصر و الجزایر از توان لجستیک ما تعجب کرده بودند و دوست داشتند از ظرفیت لجستیک ما بیشتر بدانند.

 

این یعنی که هلال‎احمر آماده بحران احتمالی در تهران است؟

هلال‌احمر همیشه آماده است. شرایط زندگی در ایران با کشورهای دیگر متفاوت است، از 42بلایای طبیعی، 34عنوان آن در ایران اتفاق می‌افتد. ما تقریبا در برابر بسیاری از بلایا، واکسینه شده‌ایم. وقوع هر حادثه‌ای یک رزمایش عملی برای امدادگران ماست. در تعطیلات نوروز 1402، حدود 30زلزله در مقیاس بزرگ در کشور احساس شد که خوشبختانه، حادثه بزرگی نبود و تلفات نداشت. بسته به شرایط کشور، گستردگی و بحران‌هایی که وجود دارد، خود را موظف به تامین زیرساخت‌ها کرده‌ایم. طبیعت باعث شده است که ما آماده باشیم. هرچند که در مسئله بحران، نه‌تنها توجه به لجستیک و تامین زیرساخت‌‎ها که آموزش تخصصی و آمادگی آحاد مردم هم در برابر بحران، مهم است.

 

طبق دستورالعمل‌ها و قوانین، هلال‌احمر در زلزله، تنها مسئولیت امدادونجات و اسکان اضطراری را دارد. چرا انتظارات از جمعیت به سمت مراقبت و تامین چندین‌ماهه رفته است؟

رسانه امروز از معلمین، استادان، روحانیون و حتی خانواده اثرگذارتر است. این رسانه است که این نقش را به‌عهده هلال‌احمر گذاشته است. در نوروز امسال، در حوزه رسانه و آگاه‎بخشی برای کاهش تلفات انیمیشن‌ها، اخبار و موشن‌گرافی‌های خوبی پخش شد. این اثر مثبت را در کاهش تلفات دیدیم، چراکه دغدغه کاهش تلفات احساس شد و با فرهنگسازی و کمک رسانه، آثار مثبتی به‌وجود آمد. این در حالی است که در زلزله خوی، شاهد افرادی بودیم که با وجود متمول بودن، با وجود اینکه می‌توانستند در بهترین هتل مستقر شوند، باز هم از هلال‌احمر انتظار داشتند تا به آن‎ها چادر و غذا دهد. در قطع گاز در شهرستان تربت حیدریه شاهد افرادی بودیم که می‌گفتند ما برای گرم کردن خودمان در خودرو، یک میلیون تومان هزینه کردیم. درصورتی که با کمتر از این مقدار می‌توانستند یک بخاری علاءالدین تهیه کنند. نمی‌خواهم بگویم که وظیفه جمعیت هلال‌احمر نیست که به افراد خدمات ارائه دهد. ما با افتخار و بدون منت خدمات ارائه می‌دهیم، اما برخی از مسائل به‌عهده خود شخص است، جزو وظایف اجتماعی اوست. اینکه فردی در بحران آمادگی داشته باشد، آموزش ببیند و حتی برای این بحران، تاحدودی زمان و هزینه صرف کند، جزو وظایف شهروندی و مسئولیت اجتماعی اوست. حالا اگر گاز تهران، برای سه روز قطع باشد، هیچ‌کسی آماده نیست. نه فرهنگ مواجهه با این بحران را داریم و نه آمادگی‌اش را. اینکه مردم بدانند برای گرم کردن، تنها لازم است یک اتاق را گرم کنند و یا اینکه وسایلی برای گرم کردن و پخت‌وپز بدون نیاز به گاز داشته باشند. در روستا هم حتی این فرهنگ را نداریم، چون سبک زندگی روستایی هم تغییر کرده است.

 

در این شرایط، انتظار همه، از مدیران تا مردم، معطوف به هلال‌احمر است که در بحران، مشکل را به‌طور کامل حل کند. نظر شما در این خصوص چیست؟

به‌نظرم این از تأثیر رسانه اتفاق افتاده است. ما در رسانه، در عکس‌ها و فیلم‌های منتشرشده، می‌بینیم که پلیس و امدادگران، مشغول بستن زنجیرچرخ برای خودروهای در راه مانده‌اند. این اخبار خوب است و در راه انعکاس تلاش‌های نیروهای هلال خوب است، اما یک سؤال دارم: آیا وظیفه پلیس و هلال‌احمر است که برای خودروها زنجیرچرخ ببندند؟ یا اینکه این وظیفه ذاتی راننده، کسی که خودرو را هدایت می‌کند، است؟ در گذشته نه چندان دور، بعد از هر برفی که در تهران می‌بارید، راننده‌ها خودشان زنجیرچرخ می‌بستند و حوادثی که امروز اتفاق می‌افتد، مانند سرخوردن و کنترل نکردن خودرو اتفاق نمی‌افتاد. راننده وظایف خود را می‌دانست. امروز اما مردم در جاده، دشت، کویر و جنگل حاضر می‎شوند، اما وظیفه خودشان نمی‌دانند که با خود بیلچه، زنجیرچرخ و کیف کمک‌های اولیه بردارند. ما در زمان بارش برف و باران، در گردنه‌هایی از کشور، ترافیک 50کیلومتری داریم، بعد اتفاقی می‌افتد و با امدادگران هم تماس گرفته می‌شود، اما امدادگر مسیر امدادی ندارد و برای رسیدن به محل حادثه در ترافیک کیلومتری می‎ماند. در این مسیر ممکن است جان فردی هم به خطر بیفتد. درصورتی که اگر افراد پیش از این، به هشدارهای هواشناسی توجه کنند، این مشکلات به‌وجود نمی‌آید. اگر تمام امکانات امدادی کشورهای پیشرفته هم در جاده‌ای شبیه به چالوس باشد، نمی‌توان باز هم کاری از پیش برد وقتی راننده وظیفه خودش را نمی‌داند و به مسئولیت اجتماعی‌اش توجه نمی‌کند.

 

اتفاقا آمار زیادی از عملیاتی که در سازمان انجام می‌شود، عملیات جاده‎ای است.

بله. و به جرأت می‌گویم که بالای 90درصد این شخص راننده است که مقصر اصلی بروز حادثه است. این را نه من، که گزارش‌های تحلیلی می‌گویند. اینکه حدود 47درصد از دلیل بروز حوادث جاده‌ای واژگونی خودرو است، این مسئله را تأیید می‌کند.

 

یعنی راه‌ها و شرکت‌های خودروسازی در افزایش آمار انجام عملیات شما دخیل نیست؟

گزارش‌های تحلیلی ما می‌گوید که مهارت راننده و در مجموع عامل انسانی، نقش مهمی در این مقوله دارد. رتبه ما در میزان جاده‌ها و راه‌ها نسبت به گستردگی کشور، در دنیا 22 است. رتبه کیفیت راه‌ها، خدمات جاده‌‎ای، روشنایی و… هم در جهان رتبه 77 است. اینها آمار جهانی است. ما از نظر کیفیت راه عقب‎مانده نیستیم. بله، کیفیت خودرو هم خوب نیست، اما راننده‌ای که خودروی داخلی می‎‌راند، چرا در مسیری که شیب تند دارد، با سرعت می‌راند؟ چرا قبل از اینکه سفر را شروع کند، نکات ایمنی را رعایت نمی‌کند و نقص احتمالی خودرو را برطرف نمی‌کند؟ همه این‌ مسائل، به اضافه ضعف در رانندگی، باعث بروز حادثه می‌شود. درصورتی که اگر راننده مسئولیت اجتماعی خود را به‌درستی انجام دهد، مسائل ایمنی را رعایت کند، نقص احتمالی را برطرف کند و در مسیر با سرعت مجاز براند، در زمان خواب‌آلودگی رانندگی نکند و… حادثه اتفاق نمی‌افتد.

 

با تمام این بحث‌ها، بزرگ‌ترین چالش سازمان امدادونجات چیست؟

مهم‌ترین چالش ما، با توجه به گستردگی راه‌ها، افزایش تعداد پایگاه‌هاست. می‌خواهیم در زمان بروز حادثه، به موقع برسیم. هم‌اکنون متوسط زمان رسیدن ما به محل حادثه، بسته به استان‌ها و شرایط، حدود 12تا 15دقیقه است. ما دوست داریم این زمان را به 8دقیقه کاهش دهیم.

 

این زمان، براساس زمان استاندارد جهانی است؟

زمان استاندارد جهانی حدود 12دقیقه است. البته این استاندارد بسته به گستردگی و امکانات راه‌ها در یک کشور، متفاوت است. شهروندان ایرانی، تمایل زیادی به گشت‌وگذار دارند. با توجه به گستردگی کشور نیاز است تا در نقاط دوردست هم که دسترسی سخت است، پایگاه امدادونجات درنظر گرفته شود. احداث پایگاه امدادونجات متعاقبا نیاز به تامین نیروی انسانی، آموزش تخصصی این نیرو و تامین زیرساخت‌ها و لجستیک دارد که البته این‎ها چالش‌های بعدی است. در برنامه 5ساله هفتم توسعه، احداث حداقل 1200پایگاه درنظر گرفته شده است.

// انتهای پیام

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.