کلمات سرنوشت ساز

٧ نقل قول کلیدی امام خمینی (ره) که دفاع مقدس را راهبری کرد

آنچه جنگ را راهبری می‌کند استراتژی‌های درست در قالب مفاهیم و جملات هستند که مسیر را برای پیروزی می‌گشایند. امام خمینی(ره) رهبری بود که با همین جملات کلیدی استراتژی یک جنگ طولانی مدت را تعیین کرد و یک ملت را از آن سربلند بیرون آورد

 شهروندآنلاین: اگرچه و در ظاهر این گلوله‌ها و تفنگ‌ها هستند که در دستان مبارزین، سرنوشت جنگ را تعیین می‌کنند اما در باطن اینطور نیست. آنچه جنگ را راهبری می‌کند استراتژی‌های درست در قالب مفاهیم و جملات هستند که مسیر را برای پیروزی می‌گشایند. امام خمینی(ره) رهبری بود که با همین جملات کلیدی استراتژی یک جنگ طولانی مدت را تعیین کرد و یک ملت را از آن سربلند بیرون آورد.

 دزدی آمده، سنگی را انداخته و فرار کرده
امام خمینی (ره) در نخستین واکنش‌ خود نسبت به تجاوز عراق به ایران، ملت ایران را به خونسردی دعوت و صدام را به دزدی تشبیه کرد که سنگی را انداخته و فرار کرده. موضوعی که به راحتی می‌توانست در سال‌های اولیه یک انقلاب مردم را دچار ترس و وحشت کند، با موضع گیری‌های دقیق رهبرش به موضوعی قابل کنترل تبدیل شد. حالا باید دزد را بیرون کرد و به سزای عملش رساند. این جمله کلیدی آرامشی را به مردم و نیروهای مسلح داد تا با سازماندهی مجدد به مقابله با تهاجم برخیزند.

اگر خدای نخواسته در ایران، اسلام شکست بخورد، شکست اسلام تا قرن‌ها بعد جبران نخواهد شد.
از آنجایی که روند حوادث از مقابل نگاه دوراندیش ایشان عبور می‌کرد، تیزبینانه و به خوبی دریافتند که عامل اصلی در این تهاجم سراسری آمریکاست و با توجه به اینکه امام خمینی(ره) جنگ ایران و عراق را جنگی میان اسلام و کفر معرفی کردند، پیروزی در این جنگ را بسیار مهم دانستند همین اظهارات موجب شد تا در بیانات بعدی‌شان مردم را مخاطب قرار داده و مشارکت آنان را در این امر مهم، موضوعی ضروری بدانند. این جمله امام (ره) یک صف بندی جدیدی را ایجاد و جنگ را از یک نبرد بین دو کشور به یک نبرد بین دو جبهه جهانی تبدیل کرد.

جنگ در رأس همه امور است
امام خمینی (ره) با این عنوان که «جنگ در رأس همه امور است» باعث شکل‌گیری روحیه دفاع ملی شد. بدین ترتیب در مدیریت جنگ، در آغاز آن، مشارکت دادن مردم موجب شد که شیوه‌های کلاسیک نظامی که در رژیم شاه آموزش داده شده بود و در آغاز جنگ کارآمدی نداشت، کنار گذاشته شود و در واقع به نوعی جنگ به مردم واگذار شد و این تصمیم دوران‌ساز امام موجب شد خلاقیت‌ها، عقلانیت‌ها، شهامت‌ها و ایستادگی‌ها  را خود مردم به منصه ظهور برسانند: «امروز، روزی است که تمام مردم باید از شهرهای خود دفاع و به شهرهای جنگ‌زده کمک کنند. امروز، روزی است که بر تمام ملت واجب است با سربازان و پاسداران اسلام و ایران همکاری لازم و نزدیک داشته باشند. امروز، روزی است که عشایر عزیز و غیور ما از مرزهای کشورشان باید دفاع کنند. امروز، روزی است که ملت ما باید دست در دست سپاه و ارتش نجیب و دلیر گذاشته و به دشمنان بفهمانند که بر فرض محال اگر وارد شهری شدند، تازه با مردمی مسلح و جنگجو مواجه خواهند شد که از وَجب به وجب شهرشان دفاع می‌کنند. امروز، روزی است که روحانیون ما در شهرها باید روح شهامت و شجاعت و شهادت را در کالبد مردم ما بدمند که بحمدالله دمیده شده است. امروز، روز اتحاد و یگانگی است و این هم از الطاف بزرگ و تأییدات الهی است که درست برخلاف تصور و خواسته فتنه‌انگیزان و جنگ‌افروزان، همه توطئه‌ها و جنگ‌ها، به اتحاد و یکپارچگی ملت بیدار و زنده ما در برابر قدرت‌ها می‌انجامد و ان‌شاء‌الله تعالی برای همیشه فکر تجاوز و سرکوبی انقلاب عظیم اسلامی ما را از سر این کوته‌فکران و خیره‌سران بیرون خواهد برد.»

رهبر ما آن طفل دوازده ساله‌ای است که با قلب کوچک خود که ارزش‌ آن از صدها زبان و قلم ما بزرگ‌تر است، با نارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم کرد و خود نیز شربت شهادت نوشید.
این هنر امام(ره) بود که جوانانی را که در زمان رژیم شاه برای خوش‌گذرانی به ساحل خزر دعوت می‌شدند، پای قصه جنگ آورد و همان‌ها شدند غواصان اروند… البته که ایجاد این روحیه در مردم یک‌شبه روی نداد و بذر آن از همان پانزدهم خرداد ١٣٤٢ کاشته شد. درست  در زمان‌هایی که گروه‌های سیاسی، چریکی و انقلابی زیادی در جامعه ایران سر برآوردند؛ سازمان مجاهدین خلق، سازمان چریک‌های فدایی و گروه‌های مسلح کمونیستی. در این میان تنها امام خمینی(ره) بود که اساس مبارزه خود را بر نقش مردم استوار کرد. از آن زمان هم امام مخالف ترور، عمل مسلحانه و خشونت در مبارزات بود، تنها به این دلیل که حضور مردم در صحنه کار را تمام خواهد کرد. اعتماد به مردم در میدان بلاخیز مبارزه با شاه که به پیروزی انقلاب اسلامی منتهی شد، در آغاز جنگ هم جواب داد. حسین فهمیده‌ها از دل چنین تفکری بیرون آمدند و امام (ره) با چنین توصیفاتی این روحیه را در طول تمام جنگ ترویج داد.

خرمشهر را خدا آزاد کرد
خرمشهر، این شهر مقاوم که پس از ٣٥ روز پایداری و مقاومت، در چهارم آبان ماه ١٣٥٩، به اشغال دشمن درآمده بود، پس از ٥٧٨ روز (نوزده ماه) اسارت، بار دیگر به آغوش گرم میهن اسلامی بازگشت. رزمندگان اسلام در نخستین اقدام، نماز شکر در مسجد جامع خرمشهر اقامه کردند. خبر آزادسازی خرمشهر، به سرعت در همه جا طنین افکند و ملت مسلمان ایران را که مدت‌ها در آرزوی شنیدن چنین خبر مسرت‌بخشی بود، غرق شادی و سرور کرد. مردم به خیابان‌ها ریختند و با پخش شیرینی، به جشن و شادی برپاکردند و با فرارسیدن شب، بر پشت‌بام‌ها ندای «الله‌اکبر» سر دادند.
امام خمینی(ره) در واکنش به این پیروزی مهم با بیان اینکه «خرمشهر را خدا آزاد کرد»، به مناسبت فتح این شهر، پیام رسا و متینی صادر کرد که برای همیشه جاودانه شد: «اینجانب، با یقین به آنکه «ما النصر الا من عندالله» از فرزندان اسلام و قوای سلحشور مسلح که دست قدرت حق از آستین آنان بیرون آمد و کشور بقیه‌الله الاعظم – ارواحنا لمقدمه الفدا ـ را از چنگ گرگان آدم‌خوار که آلت‌هایی در دست ابرقدرتان، خصوصا آمریکای جهانخوارند، بیرون آورد و ندای الله‌اکبر را در خرمشهر عزیز طنین‌انداز کرد و پرچم پرافتخار لااله الا الله رابر فراز آن شهر خرم که با دست پلید جنایتکاران غرب به خون کشیده شده و «خونین شهر» نام گرفت، به اهتزاز در آورد، تشکر می‌کنم و آنان، فوق تشکر امثال من هستند. آنان به یقین مورد تقدیر ناجی بشریت و بر پاکننده عدل الهی در سراسر گیتی ـ روحی لتراب مقدمه الفدا ـ هستند.»

خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانواده‌های معظم شهدا! و بدا به حال من که هنوز مانده‌ام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیده‌ام، و در برابر عظمت و فداکاری این ملت بزرگ احساس شرمساری می‌کنم…
تهاجم عراق به منطقه فاو و بازپس‌گیری آن در بیست‌ونهم فروردین ١٣٦٧ نقطه آغاز تحول جدید در جنگ بود. در واقع عراق در این سال تصمیم گرفته بود استراتژی خود را تغییر داده و به جای دفاع به تهاجم دست بزند و سرنوشت جنگ را بر روی زمین تعیین کند. علاوه بر این، درگیری نظامی ایران و آمریکا در خلیج‌فارس، از تیر تا آبان ماه ١٣٦٦، فرصت مناسبی برای عراق بود تا فارغ از هرگونه تهاجم ایران و انهدام قوای نظامی ارتش عراق، ابتکار عمل را در میدان جنگ به دست بگیرد. در این میان پذیرش قطعنامه ٥٩٨ در تیرماه ١٣٦٧، با توجه به وضعیت سیاسی ـ نظامی حاکم بر جنگ، تنها انتخاب ایران برای غلبه بر این شرایط بود. در واقع این اقدام از یک سو، اوضاع بین‌المللی را به سود ایران تغییر ‌داد و از سوی دیگر، ادامه تهاجمات عراق و منافقین در مناطق جنوب و غرب کشور نیز این روند را تشدید کرد.
وضعیت بسیار پیچیده، دشوار و سرنوشت‌سازی که در ماه‌های پایانی جنگ در برابر جمهوری اسلامی قرار گرفته بود، ضرورت تصمیم‌گیری استراتژیک را بیش از همیشه نمایان کرد. در چنین موقعیتی کنترل و مدیریت پیامدها، رخدادها و حوادث سیاسی، نظامی و اجتماعی بسیار دشوار و در عین حال اساسی و سرنوشت‌ساز بود. امام(ره) در این زمینه چند اقدام اساسی انجام دادند که مرکز ثقل آن پذیرش قطعنامه ٥٩٨ بود. امام(ره) در تبیین علل پذیرش قطعنامه، هدف را «مصلحت نظام و کشور و انقلاب» و رسیدن به «صلحی پایدار» و به عنوان سیاستی رسمی و نه تاکتیکی ذکر کردند. این تصمیم، شاید سخت‌ترین اقدامی بود که امام(ره) انجام می‌دادند؛ زیرا ایشان این عمل را به مثابه «نوشیدن جام زهر» قلمداد کردند. کنترل پیامدهای این تصمیم‌گیری در داخل کشور و در صحنه جنگ بسیار مهم و دشوار بود. با وجود آنکه این تصمیم می‌توانست منشأ اختلاف در داخل کشور شود، اما این عبارت به خوبی کمک کرد تا به نحو بسیار مناسبی از ایجاد تفرقه جلوگیری شود.

ما برای ادای تکلیف جنگیدیم، نتیجه مهم نیست؛ ما در این جنگ ابهت ابرقدرت‌ها را شکستیم
در ظاهر امام(ره) به پیرمردی می‌مانست که در اتاقی ساده و به دور از صحنه‌ جنگ نشسته و صرفا نظاره‌گر آن است، اما با درکی عمیق‌تر و دیدی وسیع‌تر که ماحصل مشاهدات و بررسی‌ نامه‌ها و پیام‌ها، منابع و اسناد مربوط به دوران جنگ تحمیلی است، می‌توان دریافت توحیدی و الهی امام(ره) و تزریق روح خوداتکایی، عقل‌گرایی، شهادت‌‎طلبی و ایستادگی به جبهه‌های جنگ را که از ویژگی‌های هنر فرماندهی ایشان بود به خوبی رویت کرد. در واقع شجاعت، آرامش و طمأنینه، تواضع و فروتنی، قاطعیت، محبت و صمیمیت با رزمندگان،  سازش‌ناپذیری و استقامت در مبارزه و نیرنگ‌شناسی از صفات بارز شخصیتی امام خمینی(ره) بود که اساس راهبردهای ایشان را در طول دفاع مقدس مشخص می‌کرد. نگاه ایشان به جنگ تحمیل شده از سوی عراق به ایران از ابتدا تا انتهای جنگ، همچنان حول محور نبرد اسلام با کفر قرار داشت و همین امر نیز نقطه اتکای ایشان در تعیین برنامه‌ها و راهبردهایشان درخصوص دفاع مقدس بود و لذا خود را مأمور به وظیفه می‌دانستند نه نتیجه.  همین موضوع هم باعث شد تا هیچ کسی از این جنگ هشت ساله احساس شکست نکند و تلاش‌ها برای بازسازی و سازندگی جانی تازه بگیرد.

//انتهای پیام

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.