مجله The Cradle طی تحقیقی در مورد عملیات غارت منابع نفتی یمن؛ از نقش برجسته آمریکا، عربستان و امارات در غارت این منابع پرده برداشت. این تحقیق نشان داد که جنگ به رهبری عربستان سعودی در یمن نه تنها یک بحران انسانی حاد در سرتاسر این کشور به وجود آورد، بلکه نوعی رقابت خارجی برای غارت منابع طبیعی یمن، به ویژه نفت و گاز آن ایجاد کرده است، زیرا موقعیت استراتژیک یمن در دهانه خلیج عدن آن را به نقطهای ایده آل برای انتقال سریع منابع سرقت شده تبدیل کرده است.
مجله The Cradle طی تحقیقی در مورد عملیات غارت منابع نفتی یمن؛ از نقش برجسته آمریکا، عربستان و امارات در غارت این منابع پرده برداشت.
این تحقیق نشان داد که جنگ به رهبری عربستان سعودی در یمن نه تنها یک بحران انسانی حاد در سرتاسر این کشور به وجود آورد، بلکه نوعی رقابت خارجی برای غارت منابع طبیعی یمن، به ویژه نفت و گاز آن ایجاد کرده است، زیرا موقعیت استراتژیک یمن در دهانه خلیج عدن آن را به نقطهای ایدهآل برای انتقال سریع منابع سرقت شده تبدیل کرده است.
اقتصاد یمن مبتنی بر درآمدهای نفت و گاز است که علاوه بر تامین سوخت خانوارها منبع پرداخت حقوق کارمندان است. هم اکنون حدود ۸۰ درصد این درآمدها تحت کنترل کشورهای ائتلاف در آمده است.
طی این جنگ هر یک از اعضای ائتلاف متجاوز برای پیشبرد منافع خود، نسخه خودشان را از «دولت یمن» ایجاد و مجهز کردند؛ عربستان شورای ریاستی را تأسیس کرد و امارات شورای انتقالی را در جنوب یمن تشکیل داد.
این دو شورا استان های غنی از منابع و همچنین تقریباً تمام بنادر و آبراههای اصلی یمن را کنترل می کنند. ائتلاف عربی به فروش میلیون ها بشکه نفت از طریق بنادر یمن ادامه می دهد.
گزارش های «شورای ریاستی» نشان می دهد که صادرات نفت یمن از حدود ۷ میلیون بشکه در سال ۲۰۱۶ به بیش از ۲۵ میلیون بشکه در سال ۲۰۲۱ رسیده است در حالیکه درآمد حاصل از این صادرات به دست مردم یمن نمیرسد.
درهمین حالی که ائتلاف عربی نفت یمن را آزادانه به خارج از کشور صادر میکند و بیش از ۴۵ میلیارد دلار به بخش نفت این کشورخسارت وارد کرده است، اکثر مردم این کشور از دسترسی به منابع خود محروم بوده و در فقر، قحطی و فاجعهای انسانی زندگی میکنند.
اما این نفت و گاز کجا می رود و چه کسی از این درآمدها سود میبرد؟
طبق این تحقیق ردیابی نفتکشهای مختلف که حامل نفت و گاز از سواحل یمن هستند کار آسانی نیست، زیرا این نفتکشها اغلب از مسیرهای پیچیدهای حرکت کرده و سیستمهای ردیابی خود را خاموش میکنند تا مبدأ محموله آنها مخفی بماند.
اما طبق تحقیقات بسیاری از کشتیها و نفتکشهایی که غارت نفت یمن را انجام میدهند، متعلق به شرکتهای اماراتی هستند. به عنوان مثال در ماه مارس نفتکشی به نام Gulf Aeatos متعلق به امارات از بندر خور فکان امارات به سمت بندر «بئرعلی» در جنوب یمن حرکت کرد و در آنجا بارگیری شد و سپس در بندر عدن نفت را تخلیه کرد که این روند به مدت ۳۰ روز ادامه داشت.
در مرحله بعدی نفتکش دیگری به نام Star Z به نفتکش Gulf Aetos نزدیک شد. این دو کشتی نفت خام خود را مخلوط کردند تا محموله خود را غیرقابل ردیابی کنند یا با مخلوط کردن نفت سبک و سنگین کیفیت نفت را بهبود بخشند.
نفتکش Gulf Aetos پس از مخلوط شدن نفت به سمت بندر خورالزبیر عراق به سفر خود ادامه داد و سوخت خود را در آنجا تخلیه کرد. این بندر عراق به قطب بین المللی نفت قاچاق معروف است و سنگاپور و آمریکا از مقاصد اصلی صادرات نفت قاچاق از این بندر هستند.
اما این سرقت منابع یمن با تأیید و نظارت آمریکا و متحدانش امکان پذیر شده است که نشان دهنده نقش آنها در بهرهبرداری از این غارت منابع مستمر است. ایالات متحده از سال ۱۹۸۳ تاکنون هدهدار امنیت دریایی کشورهای حوزه خلیج فارس است و اگرچه در سال های اخیر کشتیهایی را در این آبها رهگیری و توقیف کرده است، هیچ یک از آنها نفتکشی نبودند که در سرقت نفت از یمن دست داشته باشند که این امر باعث ایجاد تردید در مورد انگیزههای چنین اقدامات گزینشی میشود.
بسیاری از شرکتهای خارجی از جمله توتال انرژی از این غارت منابع سود میبرند. در مارس ۲۰۲۲، امارات و شرکت توتال انرژی برای از سرگیری صادرات گاز از طریق پمپ بنزین بَلحاف در خلیج عدن توافق کرده و طبق اسناد آمریکاییها و فرانسویها پیشنهاد فروش گاز تنها به قیمت ۳ دلار دادند؛ قیمتی که بسیار کمتر از قیمت جهانی حدود ۱۵ دلاری است که این معاملات نشان میدهد از منابع یمن بهرهبرداری میشود.
درآمدهای نفت قاچاق بین عربستان سعودی و امارات، دو شریک در ائتلاف عربی تقسیم میشود. در این تقسیم سهم امارات بیشتر است چرا که بر ۱۲ بندر یمنی از شرق تا غرب این کشور کنترل دارد و همین باعث میشود ابوظبی عملا کنترل صادرات و توزیع نفت و گاز را در اختیار داشته باشد.
قاچاق نفت و گاز یمن دو هدف اصلی دارد؛ هدف اول، تأمین سوخت جنگ مستمر در یمن و تامین مالی دولتهای تازه تاسیس و شبه نظامیان آنهاست. هدف دوم، محروم کردن دولت نجات ملی یمن از بهرهبرداری از منابع نفتی و گازی این کشور و جلوگیری از رسیدن درآمد به مقامات واقعی است.
پیشبینی میشود که به محض پایان یافتن جنگ در یمن عملیات غارت منابع نفتی این کشور نیز پایان یابد اما پیامدهای این غارت همچنان نامعلوم است.
تدوینگر: عسل اصفهانی