معجزه زندگی بعد از 24سال
قاتل راننده اتوبوس، در جلسه صلح و سازش دادسرای جنایی پایتخت، از سوی خانواده مقتول بخشیده شد
24سال با ناامیدی زندگی کرد و حالا خانواده همان فردی که جانش را گرفته بود، به او امید زندگی بخشیدند. نفسهای یک نفر را قطع کرده بود و حالا خودش بهخاطر بچههایش فرصت زندگی دوباره پیدا کرد. خانواده مقتول بعد از 24سال قاتل را بخشیدند و به او اجازه زندگی دادند. قاتل راننده اتوبوس، توانست بعد از سالها، از کابوس مرگ و اعدام نجات پیدا کند و اگر پول دیه را هم جور کند، میتواند زندگی در آنسوی میلهها را هم تجربه کند. یک زندگی آزادانه بعد از 24سال دوری از خانوادهاش. این مرد 52ساله حالا منتظر جور شدن پول دیهاش است تا بتواند به آغوش خانوادهاش بازگردد.
سیما فراهانی _ شهروندآنلاین| ماجرای این پرونده به خرداد سال 78برمیگردد. درست زمانیکه یک راننده اتوبوس به طرز عجیبوغریبی ناپدید شد. پدر این راننده اتوبوس با اعلام مفقود شدن پسرش، به مأموران پلیس گفت: «پسرم اتوبوس دارد و راننده سرویس مدارس است. گاهی اوقات هم برای کار به شهرستان میرود. ولی از روز قبل که از خانه خارج شده و سر کار رفته است، دیگر هیچ خبری از او نداریم. هرچه با او تماس میگیریم گوشی موبایلش خاموش است. هیچ رد و نشانی از او نداریم. اصلا سابقه نداشته که ،ایمان، از خانه برود و خبری از خودش به ما ندهد. برای همین نگران او هستیم.»
بازداشت نخستین مظنون
با اعلام این شکایت، موضوع در دستور کار مأموران پلیس قرار گرفت و تلاش درخصوص پیدا شدن ردی از این مرد آغاز شد، اما هیچ اثری از او و حتی اتوبوسش هم نبود. تااینکه مأموران پلیس در آخرین بررسیهای خود دریافتند که ایمان، آخرین بار با مردی به نام یونس قرار ملاقات داشته و پس از آن دیگر از او هیچ خبری نشده است. برای همین، پلیس سراغ یونس رفت. در تحقیقات و بررسیها، مخفیگاه یونس شناسایی و او خیلی زود دستگیر شد.
راز یک جنایت
یونس تحت بازجویی قرار گرفت و خیلی زود راز یک جنایت پنهانی را فاش کرد. او گفت که بهخاطر یک سرقت، راننده اتوبوس را کشتهاند و جسدش را داخل یک گودال انداختهاند. یونس درباره جزئیات این ماجرا به پلیس گفت: «از چند وقت قبل، وضعیت مالیام خیلی بد شد. بهطوری که کلی بدهی و قرض بالا آوردم و دیگر نمیدانستم باید چکار کنم و چطور این قرضها را پس بدهم. از طرفی بیکار شده بودم و اوضاعم بدتر هم شد. از مدتی قبل در رفتوآمدهایم با مقتول آشنا شدم. او راننده اتوبوس بود. با هم درددل میکردیم. به او گفته بودم که چقدر اوضاع و شرایط مالیام بد است و نیاز شدید به پول دارم. او هم گفت که برایم کاری فراهم میکند و از این بیکاری درمیآیم.»
سرقت مرگبار
این مرد در ادامه اعترافاتش گفت: «چند وقت بعد ایمان از من خواست که یکسری وسایل برایش خریداری کنم تا آنها را به شهرستان ببرد و در آنجا بفروشد. میگفت این وسایل را میخواهد به فردی بفروشد و سود خوبی از این فروش گیرش میآید. برای همین میتوانیم پول این سود را با هم تقسیم کنیم. قرار شد 500هزار تومان هم برای خرید وسایل به من بدهد. من که نمیخواستم این فرصت را از دست بدهم، از دوستم خواستم در این ماجرا کمکم کند.
ماجرا را که به دوستم گفتم او مرا وسوسه کرد تا از ایمان سرقت کنیم. او گفت میتوانیم به بهانه خرید این وسایل پولهای ایمان را از او بدزدیم، چراکه قطعا پول زیادی همراهش خواهد بود. با رحیم، نقشه سرقت را کشیدیم و روز حادثه به ایمان زنگ زدم. با او قرار گذاشتم و او به محل قرار آمد. مقداری هم پول با خودش آورده بود. میخواست پولها را به من بدهد تا برایش وسایل بخرم، اما میدانستم که پول بیشتری همراهش است. برای همین وقتی سوار اتوبوسش شدیم، با رحیم دست و پاها و دهانش را بستیم. پولها و وسایل داخل خودرو را سرقت کردیم.
قصدمان اصلا کشتن کسی نبود، اما بهخودمان که آمدیم متوجه شدیم ایمان فوت کرده است. چون دهانش را بسته بودیم، جانش را از دست داد. ما هم ترسیدیم و جسد را حوالی کرج در یک گودال دفن کردیم. از آنجایی که مدارک اتوبوس داخل ماشین بود، آن را هم فروختیم. هرکس سهم خودش را برداشت و به سراغ زندگیمان رفتیم. الان هم اصلا از رحیم خبر ندارم.»
بخشش در دادسرا
با اعترافات این مرد، تلاش پلیس برای دستگیری همدست او نیز آغاز شد. این در حالی است که یونس در دادگاه کیفری محاکمه و به درخواست اولیای دم به قصاص محکوم شد. یونس در دادگاه نیز ابراز پشیمانی کرد. با این حال خانواده مقتول خواستار قصاص او بودند. در این میان سال 87بود که همدست یونس بازداشت شد. با اعتراف دو مرد به جنایت، قضات برای هر دو متهم به اتهام مشارکت در قتل، حکم قصاص صادر کردند. پرونده متهمان به دادسرای امور جنایی تهران ارجاع شد.
باتوجه به درخواست اولیای دم برای قصاص، همدست یونس چند وقت قبل، به دار مجازات آویخته شد، اما یونس توانست مهلت بگیرد. از آنجاییکه سالها از ماجرای این پرونده میگذشت، در نهایت جلسه صلح و سازش در دادسرای جنایی پایتخت برگزار شد. این جلسه نتیجهبخش شد. خانواده مقتول وقتی دیدند یونس بهشدت پشیمان است، در زندان رفتارهای خوبی دارد و از طرفی فرزندانش سالها چشم انتظار او هستند، رضایت خود را اعلام کردند. اولیای دم به شرط پرداخت دیه از قصاص متهم صرفنظر کردند، بنابراین با پرداخت دیه از سوی یونس، او بهزودی از زندان آزاد خواهد شد.