شرایط سینمای ایران، بهتر از هالیوود
بر اساس اطلاعات آماری هالیوود، در سالهای اخیر با تمام پیشرفتهایی که در حوزه زنان حاصل آمده، زنها در هالیوود هنوز هم وضع خوبی ندارند. از ٢٥٠ فیلم پرفروش سالهای اخیر فقط ٨درصد آنها یعنی ٢٠ فیلم را کارگردانان زن ساختهاند. آماری که حتی از سال ١٩٩٩ نیز کمتر است. در میان ١٠٠ فیلم پرفروش سالهای اخیر نیز شمار کارگردانان زن ٤درصد است که این نشان میدهد در زمینه تولید آثار مهمتر و موفقتر کارگردانان زن حتی کمرنگتر هم میشوند. این موضوع را از زاویه دیگری نیز میتوان نظاره کرد: در نود و چند سال عمر اهدای جوایز اسکار فقط ٦ کارگردان زن نامزد دریافت اسکار کارگردانی شدهاند و از این ٦ نفر نیز فقط ٢ نفر برنده شدهاند.در ایران اما این حضور به مراتب پررنگتر است. در واقع، فارغ از رویکردهای مضمونی سینمای ایران، از نظر فعالیت زنان در سینما شرایط سینمای ایران به مراتب بهتر از سینمای دنیاست. این اتفاق چندین و چند دهه است که در سینمای ایران روی داده و زنان در آن در قامت کارگردان درخشیده و به موقعیت غبطهبرانگیزی رسیدهاند. روندی که از موفقیت رخشان بنیاعتماد، تهمینه میلانی و پوران درخشنده به عنوان سه ضلع مثلث زنان کارگردان ایران در ٢٠ سال اول سینمای بعد از انقلاب آغاز شده و در ادامه به سینماگرانی چون منیژه حکمت، فریال بهزاد، یاسمین ملکنصر، مرضیه مشکینی، نیکی کریمی، آیدا پناهنده، انسیه شاهحسینی، پریسا بختآور، نرگس آبیار، نگار آذربایجانی، مونا زندی حقیقی، منیر قیدی، مریم بحرالعلومی، لیلی عاج و… رسیده است که شماری از این فیلمسازان در نخستین دوره جشنواره حوا فیلم هم دارند!
[شهروند]این روزها نخستین دوره جشنواره بینالمللی حوا در حال برگزاری است. جشنوارهای با محوریت مباحث زنان و خانواده که به همت بنیاد بینالمللی گوهرشاد از ۱۶ تیر در دو بخش ملی و بینالمللی در قالب فیلمهای بلند و کوتاه داستانی و فیلمهای مستند برگزاری میشود. رسانهها از مهدیهسادات محور، دبیر جشنواره، نقل کردهاند که هدف اصلی این جشنواره تقویت جریان گفتمان فرهنگی-رسانهای خانوادهمحور در سینمای ایران است. این وجه کاربردی را البته این واقعیت که جشنواره حوا به همت بنیاد بینالمللی گوهرشاد برگزار میشود، به بهترین وجه تایید میکند. رویکردی که به گفته حسین ریگی، کارگردان فیلم «هوک»، «اگر تداوم و استمرار داشته باشد، به فرهنگسازی مورد نیاز منتهی خواهد شد و در ترسیم سیمایی بهتر از زنان این سرزمین نقش مهمی ایفا خواهد کرد».
حواهای سینمای ما
در نخستین دوره جشنواره بینالمللی حوا، همانگونه که گفته شد فیلمها و مستندهای کوتاه و بلند زیادی حضور دارند. با این حال، مانند هر جشنواره دیگری، نگاه مخاطبان به بخش سینمایی جشنواره دوخته شده که میتوان شماری از بهترین و تحسینشدهترین فیلمهای یکی، دو سال اخیر را در آن سراغ گرفت.
«اختالرضا» به کارگردانی سیدمجتبی طباطبایی، «بدون قرار قبلی» به کارگردانی بهروز شعیبی، «در آغوش درخت» به کارگردانی بابک خواجهپاشا، «رمانتیسم عماد و طوبا» به کارگردانی کاوه صباغزاده، «سرهنگ ثریا» به کارگردانی لیلی عاج، «شهربانو» به کارگردانی مریم بحرالعلومی، «عطرآلود» به کارگردانی هادی مقدمدوست، «هناس» به کارگردانی حسین دارابی، «هوک» به کارگردانی حسین ریگی، «یدو» به کارگردانی مهدی جعفری، «هفت بهار نارنج» به کارگردانی فرشاد گل سفیدی و «کاپیتان» به کارگردانی محمد حمزهای فیلمهای سینمایی نخستین دوره جشنواره حوا هستند.
زنان سینمای ایران
در آغاز هر مطلبی درباره وضعیت زنان در سینمای ایران یا حتی سیمای زنان در سینمای ایران باید به این موضوع اشاره کرد که در شرایطی در سینمای ایران بهکرات درباره زنان حرف زده یا در این زمینه جشنواره برگزار میشود که وضعیت زنان از نظر فعالیت در سینمای ایران چندان هم بد نیست. البته این ادعا ناظر به رویکردهای موضوعی فیلمها نیست و در این زمینه کمبودهای آشکاری در سینمای ایران وجود دارد. اما از نظر میزان حضور و فعالیت زنان به خصوص در زمینه تهیهکنندگی و کارگردانی، سینمای ایران یکی از متمایزترین سینماهای جهان به شمار میآید.
همین چند وقت پیش بود که یکی از آژانسهای خبری معروف دنیا اعلام کرد که شمار کارگردانان زن شاغل در صنعت سینمای جهان هنوز هم به نحو غیرقابل توجیهی کم است. در آن گزارش کارشناس سینمای سرویس جهانی بیبیسی گفته بود که بهرغم تمام کارهایی که برای اصلاح این رویه معیوب انجام شده، اما این تلاشها تاکنون به جایی نرسیده است. اگرچه در بعضی از کشورها همچون ایران دستاوردهایی هم حاصل آمده و این نابرابری را به نحو ملموسی کاهش داده است! این را هانا پولاک، تهیهکننده لهستانی فیلم «فرشتگان سینجار»، نیز -که به یکی از قبایل ایزدی میپردازد- به تاکید به «شهروند» میگوید: «زنان ایران از نظر جایگاهی که در سینما در زمینههایی چون کارگردانی، بازیگری و حتی تهیهکنندگی دارند، از دیگر مناطق و دیگر سینماهای جهان ضعیفتر نیستند، اگرچه در زمینههای بسیاری حتی سرتر هم میتوانند باشند. در کل میخواهم بگویم که زنان سینمای ایران در زمینه کارگردانی، تهیهکنندگی و بازیگری جایگاه خوبی دارند.»
روایت زنانه
مروری حتی گذرا بر تاریخ ادبیات داستانی و سینما حکایت از ارزش و اهمیت موضوع زن -به عنوان محور روایت داستان- میکند. در واقع، در دنیای ادبیات و سینما، زن و مسائل و مصائب او همواره منبعی تمامنشدنی برای داستانپردازی بوده است. سینمای ما اما در تمام سالهای فعالیت، با اینکه داستانگوهایش در اغلب مواقع خود زن بودهاند، ولی هر بار به دلایلی خود را از این منبع لایزال محروم کرده یا همانطور که ابوالفضل اقبالی، جامعهشناس، میگوید «هنوز و همچنان -به رغم گذشت صد و چند سال از ورود سینما به ایران- خلأ روایت زنان را دارد».
اقبالی در این زمینه خطاب به خبرنگار «شهروند»، فیلم «دسته دختران» منیر قیدی را مثال میزند که «با اینکه زنها را در محور روایت قرار داده، اما هنوز و همچنان نمیتوان از آن به عنوان یک روایت زنانه نام برد»: «دسته دختران روایت زنانه نیست، بلکه یک روایت جنسیتی است که زنان درون فیلم ارائه میدهند. در حقیقت زنهای این فیلم در روایتهایی که فیلم ارائه میدهد، انگار دخترانی هستند که میخواهند در رقابت با مردان نشان دهند که میتوانند سلاح در دست گرفته و حتی جلوتر از مردان هم بروند.»
محمدتقی فهیم، منتقد قدیمی سینما، نیز خلأ روایت زنان را قبول دارد، اما در عین حال این موضوع و این کمبود را تا این حد هم مطلق و قطعی نمیبیند و در این زمینه به «شهروند» میگوید که «سینمای ایران بهرغم کمبودهای موجود، روایاتی واقعی و باورپذیر از زنان ارائه داده که میتوانند در سطح جهان بیهمتا باشند». به گفته فهیم، «با این حال در کل سینمای ما نتوانسته شمایلی باورپذیر از زن ایرانی ترسیم کند و حتی در مواردی علیه این شمایل نیز حرکت کرده. اما تکنمونههایی مثل «ننه گیلانه» رخشان بنیاعتماد آنقدر خوب از کار درآمدهاند که این کمبود را توانستهاند جبران کنند».
اما اینکه روایت زنانه چیست، میتوانست یکی از رویکردهای پژوهشی اصلی جشنواره حوای امسال باشد. این همان چیزی است که هانا پولاک، تهیهکننده لهستانی فیلم «فرشتگان سینجار»، که داستان دختران یکی از قبایل ایزدی را روایت میکند که توسط داعش برای بردگی ربوده میشوند، آن را به احساسات زنان سینماگر ربط میدهد: «زنان به دلیل اینکه احساساتیتر هستند، به جرأت میتوانم بگویم که نگاه هنریتری به جهان دارند. این را شما ایرانیها قطعا خیلی خوب درک میکنید که زنان فیلمساز و فیلمنامهنویس بزرگی دارید که با دید زنانه و دراماتیک دنیا را نگاه میکنند.»
مریم بحرالعلومی، کارگردان «شهربانو»، میگوید همین که جشنوارهای فیلمهایی را که درباره مسائل زنان هستند به نمایش میگذارد، اتفاق خوبی است و میتواند به فرهنگسازی و الگوسازی هم ختم شود: «زنان جامعه ما با مسائل زیادی روبهرو هستند، اما اینکه روی کدام یک میتوان دست گذاشت، مسأله مهمی است. موضوعات زیادی برای من قابل توجه هستند. اینکه این جشنواره به صورت موضوعی خانواده و زن را دغدغه خود قرار داده، به نظرم اتفاق خوبی است.»
حسین ریگی، کارگردان، نیز که با فیلم سینمایی «هوک» در نخستین جشنواره بینالمللی فیلم حوا حضور دارد، در این زمینه صحبتهایی با «شهروند» داشت. او که فیلمش درباره پسربچهای است که آرزو دارد بوکسور شود، به دلیل ترسیم زیبای چهره مادر مجوز حضور در این رویداد را به دست آورده است. از نگاه این سینماگر بلوچستانی، «سینمای ما از نظر اجتماعی و فرهنگسازی همواره پیشرو بوده و به خصوص توجهات ویژهای به زنان داشته. این موفقیت را وجود و ورود بانوان به وادی فیلمسازی بیشتر کرده و موجب شده جایگاه ویژهتری برای زنان در سینمای ایران ترسیم شود».
شهربانوی محبوب
«شهربانو» به نویسندگی و کارگردانی مریم بحرالعلومی یکی از موفقترین و محبوبترین فیلمهای جشنواره حوا بود. فیلمی درباره زنی به نام شهربانو، مادر ٣ فرزند که به جرم انتقال مواد مخدر به حبس ابد محکوم شده و حالا پس از ١١ سال زندان، برای شرکت در عروسی پسرش چند روز از زندان آزاد میشود؛ آزادی موقت چند روزهای که شهربانو و خانوادهاش را به درک و دریافت جدیدی از خود و زندگیشان میرساند.
این فیلم را نگاه خاص نویسنده و کارگردان به موضوع زن -و مادر- سزاوار نمایش و البته موفقیت در جشنواره فیلم حوا یا هر جشنواره زنانه دیگری کرده است یا به عبارت بهتر، نمایش روندی که در جریان آن شهربانو در طول آزادی موقتش با جنبههای دیگری از زندگی خود و خانوادهاش روبهرو میشود. این همان وجه مادرانگی فیلم است که مریم بحرالعلومی در گفتوگویش با «شهروند» بر آن تاکید میکند: «من قبلا هم گفتهام که «شهربانو» بیش از اینکه یک فیلم زنانه باشد، فیلمی با نگاه مادرانه است. در واقع، این درست است که شخصیت اصلی فیلم زن است، اما گذشته از اینکه مادر بودن این کاراکتر بر زن بودن او مقدم است، تلاش کردهایم این موضوع را هم رعایت کنیم که فیلم سوگیری جنسیتی خاصی نداشته باشد و تعادل جنسیتی در روایت فیلم برقرار بماند. بگذریم از اینکه من کلا با اطلاق واژه زنانه به چنین فیلمی مشکل دارم. ولی چه کنیم؛ جا افتاده دیگر! یعنی هر جا یک زن فیلمی درباره یک زن ساخته باشد، میگوییم آن فیلم زنانه است. در حالی که حداقل در مورد «شهربانو» این قاعده صادق نیست و این فیلم، فیلمی مادرانه است.» او دلیل رویکردش به موضوعات زنانه را این واقعیت میداند که «در سالهای اخیر توجهی که شایسته جایگاه زنان در سینمای ایران باشد، به فیلمهایی از این نوع مشاهده نشده است. این کمبود را حالا برگزاری جشنوارهای با موضوع زنان -که امیدوارم تداوم داشته باشد- جبران میکند. به خصوص که فیلمسازی به شکل مستقل دیگر به امری نشدنی بدل شده و قاطعانه میگویم که دیگر کسی به عنوان فیلمساز با بودجه مستقل نمیتواند فیلم بسازد و همین هم لزوم حمایت از سینمای دغدغهمند را با جدیت بیشتری مطرح میکند».
حرف آخر
نمایش ١٢ فیلم سینمایی در کنار بیست و چند فیلم کوتاه و مستند در یک جشنواره چند روزه چشماندازی نسبی از شرایط آن موضوع میتواند ترسیم کند. این اتفاق حالا در آخرین روزهای جشنواره حوا برای موضوع زن و سبک زندگی نیز روی داده و مخاطبان جشنواره به تحلیلی جدی از این موضوع دست یافتهاند. دستاوردی که با هر متر و معیاری به معنای موفقیت یک جشنواره میتواند باشد. لیلی عاج، کارگردان «سرهنگ ثریا»، این را مهمترین خصیصه جشنواره حوا مینامد: «جشنوارههای موضوعی در سالهای جوانی دو آفت دارند که یکی تداوم است و دیگری تاثیر. در واقع، حوا یک جشنواره زیباست، البته به شرطی که تداوم داشته باشد، وگرنه مثل کبریتی در باد فراموش خواهد شد.»