در حالي كه مدت وزارت «رضامراد صحرائی» در آموزش و پرورش حتي به شش ماه نكشيده است، گزارشها از درون مجلس حكايت از آن دارد كه گروهي از نمايندگان قصد دارند او را استيضاح كنند تا اين وزارتخانه به بي ثبات ترين وزارتخانه دولت سيزدهم تبديل شود.
[ سولماز خوان – شهروندآنلاين] عدمثبات مدیریت در آموزشوپرورش همواره از چالشهای اساسی عریضترین وزارتخانه کشور با دربرگیری ۱۶میلیون دانشآموز و بیش از یکمیلیون معلم است که گویا داستانش پایانی ندارد. در حالی که نهم خرداد ۱۴۰۲ رضا مراد صحرائی با ۱۶۷ رأی موافق از مجلس بهعنوان وزیر آموزشوپرورش برگزیده شد، اما با گذشت پنج ماه از رأی اعتماد، حالا بیش از ۵۶ نفر از نمایندگان مجلس، طرح استیضاح وزیر را با عللی همچون بدون معلم بودن کلاسها، افزایش تارکان از تحصیل، وضعیت نابسامان رتبهبندی معلمان، استخدامها و… امضا کرده و کلید زدهاند.
صحرايی، چهارمین وزیر پیشنهادی دولت «رئیسی» است که بعد از استعفای یوسف نوری به مجلس معرفی شد و توانست با جلب نظر نمایندگان رسما بر صندلی وزارت بنشیند، اما همین مدت پنج ماهه کافی بود تا مشکلات این وزارتخانه گریبانش را گرفته و اینبار او را به ورطه استیضاح بکشاند.
هرچند صحرائی که قبل از وزارتش، رئیس دانشگاه فرهنگیان و آشنا به مشکلات این وزارتخانه بود، در جریان بررسی صلاحیتش در مجلس، به بحث کمبود معلم و فرهنگیانی که بازنشسته خواهند شد، اشاره کرده و خواستار همراهی قوا برای ساماندهی فوری نیروی انسانی این وزارتخانه شده بود، اما به نظر میرسد دفاع پیشدستانه آقای وزیر در آن جلسه نتوانسته ناجیاش باشد و بالاخره استیضاحش خبرساز شد.
منتقدان، عملکرد صحرائی در مدت صدارتش بهویژه در بحث کمبود معلم در مدارس را غیرقابل دفاع دانسته و ضعف در برنامهریزی برای تامین معلم پیش از آغاز سال تحصیلی، کمبود معلم در بسیاری از مناطق کشور، تاخیر در اعلام نتایج آزمون آموزگاری و دبیری، کاهش احتساب سهم نمره علمی در آزمونها، تراکم بالای جمعیت دانشآموزی در کلاسهای درسی (۱۷هزار و ۶۰۰ کلاس درس بالای ۴۰ دانشآموزش تراکم دارند)، دو شیفته شدن برخی مدارس و کاهش کیفیت آموزشی، قدیمیبودن تجهیزات هنرستانها، عدمپرداخت و پیگیری مطالبات بازنشستگان، عدمرتبهبندی برخی معلمان و عدمرسیدگی بهموقع به اعتراضات آنان، نبود معلم در ۲۳هزار کلاس درس علیرغم وجود هزاران نفر از معلمان دارای سابقه تدریس، عدمرسیدگی به مصادیق فقر آموزشی از جمله بیسوادی مطلق و بازماندگان و تارکان از تحصیل، تخلفات مالی در صندوق ذخیره فرهنگیان، بیبرنامگی در نقل و انتقالات فرهنگیان، وعدههای محققنشده وزیر و… را از جمله علل طرح استیضاح خود بیان کرده اند.
استیضاحی که از روی بد سکه اینبار در آستانه انتخابات و دور جدید مجلس رخ داده و شاید دفاع تبلیغاتی برخی مجلسیون از حقوق مردم باشد، اما پیش از این، از چشم رهبر معظم انقلاب نیز دور نمانده، بهطوریکه در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی با رهبر انقلاب که خردادماه امسال صورت گرفت، ایشان سال آخر مجلس را سال حساسی خواندند و گفتند: «از جمله گرفتاریهای کشور، سال آخر مجالس است؛ چون نمایندگان در شرف انتخابات و نگاههای مردم قرار میگیرند، اما شما سعی کنید بدون توجه به انتخابشدن یا نشدن در انتخابات اسفند امسال، کار کنید؛ چراکه آنچه میماند فقط کار برای رضایت پروردگار است.»
حضرت آيت الله خامنه اي در بیان توصیه اول با اشاره به دوگانه «تقریب یا تخریب» در روابط مجلس با سایر قوا بهخصوص دولت گفتند: «در نگاه تخریبی، طرفین به چشم رقیب و با هدف به خاک مالیدن شانه یکدیگر به هم نگاه میکنند که این نگاه چه از طرف دولت و چه از طرف مجلس، خطرناک و مشکلساز است.» ایشان با اشاره به نمونههایی از آثار این نگاه تخریبی که موجب معطلشدن کار کشور میشود، خاطرنشان کردند: «در گذشته یکی از روسای مجلس شکایت میکرد که دولت چون ترکیب مجلس را مورد نظر خود نمیداند، به مجلس لایحه نمیدهد که البته در اینگونه موارد، راه علاج، تهیه و تصویب طرحها به دست خود مجلس است؛ یا اینکه به دولت قانونی ابلاغ میشود اما آییننامههای آن تنظیم، و آن قانون اجرا نمیشود. در نگاه تخریبی، مجلس هم در بهکارگیری ابزارهای نظارتی مانند سوال، تذکر و استیضاح افراط میکند و مثلا وزیری که هنوز سه ماه از رأی اعتماد به آن نگذشته است، استیضاح میشود که اینها ناشی از همان نگاه رقیبپنداری است.»
رفت و برگشتهای پیدرپی وزرای آموزشوپرورش در این سالها به تذکر رهبری نیز منجر شده است؛ یک ماه بعد از انتصاب صحرائی، رهبر انقلاب در دیدار با معلمان به مناسبت هفته معلم به مسئله بیتوجهی به ثبات مدیریت در آموزشوپرورش اشاره و تاکید کردند: «از سال۹۲ تاکنون که ده سال است، ما پنج وزیر و چهار سرپرست در آموزشوپرورش دیدهایم! این چیز خیلی عجیبوغریبی است. خب در وزارتهای دیگرِ ما، [مثل] وزارت خارجه یا وزارت جهاد کشاورزی، هفت سال، هشت سال، گاهی بیشتر، یک وزیر در دو دولت میماند؛ چرا در وزارت آموزشوپرورش اینجور بیثباتی در مدیریت وجود دارد؟ ببینید، همه فعالیتهای دیربازده به ثبات مدیریت احتیاج دارد، از جمله آموزشوپرورش که خب فعالیتش خیلی دیربازده است؛ یعنی شما که امروز روی نوجوان دارید برنامهریزی میکنید، این بایست مثلا بیست سال دیگر یا سی سال دیگر اثرش ظاهر بشود. اینها به ثبات در مدیریت احتیاج دارد. خب وقتی وزیر عوض شد، خیلیهای دیگر هم عوض میشوند؛ معاونتها عوض میشوند، مدیرها عوض میشوند، مدیران میانی عوض میشوند، حتی شنیدهام گاهی مثلا تا سطح مدیر مدرسه با رفتوآمد وزیر عوض میشود. این هم یک مسئله است.»
نمایندگان چه میگویند؟
این در حالی است که برخی از نمایندگان همچون مهرداد ویسکرمی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، استیضاح را آن هم در آغاز سال تحصیلی و در شرایطی که تنها پنج ماه از رأی اعتماد به وزیر آموزشوپرورش میگذرد، «حکیمانه» نمیداند و میگوید: «صحرائی زمان کوتاهی است که بر سر کار آمده و در این زمان کوتاه نمیتوان ارزیابی دقیقی از کار وزیر داشت و لذا باید اجازه دهیم وزیر برنامههای خود را اجرایی کند.»
اما علی خضریان، عضو هیأت رئیسه کمیسیون اصل نود مجلس و همچنین نماینده مردم تهران، که معتقد است به دلیل نهاییشدن اجرای رتبهبندی و افزایش حقوقها، مشخص بود بسیاری از معلمان در شرف بازنشستگی، درخواست بازنشستگی خواهند داد و همین امر بر کمبود معلم دامن خواهد زد، استیضاح را حق نمایندگان مجلس و یکی از مهمترین ابزارهای نظارتی آنان میداند.
او حتی تاخیر دیرهنگام در اعلام نتایج آزمونهای آموزگاری را که باعث ورود دیرتر پذیرفتهشدگان به مدارس میشود نیز تقصیر آموزشوپرورش میداند و میگوید: «نتایج آزمون آموزگاری ۳۱ شهریورماه اعلام شد، یعنی معلمانی که باید در اول مهرماه تدریس میکردند و جایگزین معلمان بازنشسته میشدند، آموزش که هیچ، حتی نمیدانستند چه کتابی را باید تدریس کنند. پیگیریها از سازمان سنجش نشان میدهد سهم بزرگی از تقصیر در این تاخیر از سوی وزارت آموزشوپرورش بوده است.»
این در حالی است که حاشیهسازیها با اعلام تغییر ۲۰هزار مدیر مدرسه، منوی غذایی یکی از مدارس غیردولتی، فیش حقوقی و دریافت اضافهکاری معاون صندوق ذخیره فرهنگیان و… نیز از جمله دیگر موضوعاتی بود که نمایندگان آنها را عجیب و غیرحسابشده و به علت فقدان مدیریت صحیح مسائل آموزشوپرورش اعلام کردند و اینگونه بر طبل استیضاح کوبیدند.
در اين ميان، علیرضا پاکفطرت، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، از سیاسیشدن این وزارتخانه گلایه کرده و از آبروی مجلس سخن میگوید: «اکنون که در آستانه انتخابات قرار داریم عدهای از نمایندگان میخواهند آدمهای خودشان را در جاهای مختلف منصوب کنند و وقتی این اتفاق رخ نمیدهد، دست به چنین حرکاتی میزنند که خیلی هم زشت است. وضعیت بهگونهای است که بعضیها حتی میگویند گزینه مدنظرشان در کدام مدرسه مدیر شود. اینها همه در شرایطی است که رهبری فرمودند نماینده حق دخالت در عزل و نصبها را ندارد. اگر حداقل دو سال از عمر فعالیت وزیر آموزشوپرورش میگذشت و عملکردش ضعیف بود و بحران ایجاد میکرد، دنبالکردن استیضاح توجیه داشت، ولی هنوز یک سال از وزارت وزیر آموزشوپرورش نگذشته است؛ این حرکات آبروی نماینده و مجلس را میبرد و در شأن مجلس نیست.»
با این اوصاف، گویی تدابیر لازم برای بهکارگیری معلمان بازنشسته، همکاری مجدد با معلمان خرید خدماتی، ورود ۷۵هزار نو معلم اعم از فارغالتحصیلان دانشگاه فرهنگیان و تربیت دبیر شهید رجایی و معلمان استخدامی از طریق ماده ۲۸ اساسنامه دانشگاه فرهنگیان و نیز بهکارگیری دانشجو معلمان ورودی سالهای ۸۸ و ۹۹ کارساز کمبود نیرو نبوده، بهطوریکه صحرائی با اشاره به پشتپرده کمبود ۲۰۰هزار معلم، گلایهوار میگوید: «کسانی حقیقت ماجراها را نمیگویند. نمیگویند پچپچکنان در گوش رئیسجمهوری وقت میگفتند ۳۰۰هزار معلم در کشور اضافه است و امروز میگویند که ای وای معلم نداریم. کمبود معلم را مگر ما به وجود آوردیم؟ مگر این کمبود یکساله ایجاد شده که این دولت آن را یکساله از بین ببرد؟ با چه رویی، رو به دوربین میشوند و میگویند کمبود معلم به دلیل ضعف مدیریت بوده است؟ مگر معلمها یادشان رفته شما دم از مازاد بودن و زیادی بودنشان میزدید؟ معلمان فراموش میکنند آن دوران خسران را؟»
او حتی با اشاره به تصمیمات دولتهای قبلی درباره نحوه جذب دانشجو در دانشگاه فرهنگیان میافزاید: «طبق سند تحول بنیادین بنا بود تمام نیاز آموزشوپرورش از خروجی این دانشگاه تامین شود. در سال اول تاسیس دانشگاه فرهنگیان نیز تقریبا ۲۲هزار دانشجو گرفته و بنا شد این جذب با خروجی آموزشوپرورش تراز شود و رفتهرفته ورودی دانشگاه فرهنگیان با خروجی وزارت آموزشوپرورش متناسب شده و تا ۳۵هزار نفر ظرفیت افزایش یابد. همچنین طبق ماده ۲۸ اساسنامه دانشگاه فرهنگیان هرجایی که دانشگاه فرهنگیان نتواند دانشجو جذب کند، آموزشوپرورش میتواند از طریق برگزاری آزمون اقدام به استخدام نیرو کند، اما این اتفاق هم رخ نداد. وقتی دانشگاه فرهنگیان چهار یا پنج ساله شد، ورودی این دانشگاه زیر ۴هزار نفر شد. نگرانی آنقدر زیاد شد که رهبر انقلاب خودشان به دانشگاه فرهنگیان تشریف آوردند.»
صحرائی گرچه اعلام دیرهنگام نتایج آزمون استخدامی را میپذیرد، اما به قول خودش «انتخاب معلمان خوب برایمان بسیار مهمتر از این است که فورا تعدادی را بیهیچ حسابوکتابی و گزینش نشده و نشناخته و با سفارش این و آن وارد نظام تعلیموتربیت کنیم. افتخار میکنیم یک فرآیند علمی، سنجیده و کاملا مبتنیبر کشف استعداد معلمی داشتیم. امانت آموزشوپرورش بار سنگینی بر دوش این معلم کوچک شماست و نمیتوانم بر آن خیانت کنم.»
او بخشی از دلیل دیر رفتن معلمان به کلاسها را اعلام دیرهنگام نتایج ظرفیت استخدامی، فرآیند زمانبر ارزیابی تکمیلی، تاخیر در برگزاری آزمون دبیری و اعلام دیرهنگام نتایج آن به دلیل مشکل در هماهنگیها دانسته و اظهار میکند: «از همین رو برای سال آینده قرار است آزمون دانشگاه فرهنگیان جداگانه برگزار شود تا این وزارتخانه زمان کافی برای اعلام آزمون کتبی و راهدادن برگزیدگان به مرحله ارزیابی تکمیلی را داشته باشد.»
چالشهای پیشروی صحرائی
درحالی كه نمایندگان مجلس بر وجود کلاسهای بدون معلم مخصوصا در مهرماه تاکید دارند اما صحرائی مي گويد گزارشی از مدیران کل آموزشوپرورش کشور درباره «کلاسهای خالی از معلم» به او داده نشده است، با این وجود، از خانوادهها میخواهد موارد اینچنینی را برای پیگیری به اطلاع وزارت آموزشوپرورش برسانند و برای پیگیری به آیدی ravabetomomi۱۴۰۲@ در شبکه شاد ارسال کنند. او در عین حال میگوید: «حدود ۶۰۰هزار کلاس درس داریم، بر فرض اینکه آمار ارائهشده درست باشد و ۲۰هزار کلاس درس ما در چهار هفته اول مهرماه معلم نداشته باشند، این کلاسها چند درصد کل کلاسهای ما میشود؟ با این حال، معلم آن ۲۰هزار کلاس درس هم تامین شد.»
معلمانی که دو سال برای رتبهبندی و افزایش حقوق خود صبر کردند و بعد از آموزشوپرورش خارج شدند، نیز نکته دیگری است که صحرائی آن را از علل مهم کمبود نیرو برای مهر امسال میخواند: «با آغاز اجرای قانون رتبهبندی از ۳۱شهریور ۱۴۰۰، بسیاری از معلمان ماندند تا مشمول رتبهبندی شوند و دو سال در رتبهبندی بمانند و بعد از آموزشوپرورش خارج شوند، چراکه طبق قانون، حقوق بازنشستگان برمبنای دو سال آخر حقوق آنها محاسبه میشود. از اینرو اوج بازنشستگی معلمان مربوط به سال ۱۴۰۲ است و ناگهان اول مهر با این مشکل مواجه شدیم که تعدادی از کلاسها بیمعلم ماندند.»
وزیر آموزشوپرورش در توجیه دیگر چالش کمبود معلم به افزایش جمعیت دانشآموزی اشاره میکند: «از سال ۹۴ تا ۱۴۰۲ جمعیت دانشآموزی کشور نزدیک به سهمیلیون نفر اضافه شده است. از اوج جمعیت دانشآموزی در دهه ٨٠ که ۱۶میلیون نفر بود، در دهه ۹۰ به جمعیت دانشآموزی ۱۱میلیونی رسیدیم و الان دوباره رشد کردیم و باید متناسب با مقدار بازنشستگی خود، معلم جذب میکردیم.»
رتبهبندی معلمان، مطالبه بیش از یک دهه بر زمین ماندهای بود که این دولت علیرغم تنگناها آن را اجرا کرد. در اجرا با اشکالاتی مواجه شد و فرهنگیان به رتبهها اعتراض کردند و آموزشوپرورش بررسی اعتراضات را آغاز کرد، بهطوریکه صحرائی با اعلام اینکه رتبهبندی معلمان تا پایان آبان وارد فاز «ارتقا» میشود، گفته است: «با کمک همکاران در حال اصلاح آییننامه آن هستیم. تمام اعتراضات بررسی شده و آنهایی که اعتراضشان وارد بوده است، اصلاح و احکام شدهاند. اگر اعتراضی وارد نبوده نیز به افراد اعلام شده است. اکنون نیز آییننامه مرحله جدید رتبهبندی در حال آمادهسازی است.»
هرچند نقدها به همینجا ختم نمیشود و نمایندگان حتی پای نحوه تدریس معلمان و محتوای زائد کتب درسی و حتی بحث مسائل فرهنگی و آسیبهای اجتماعی مدارس را نیز به دلایل استیضاح صحرائی باز کردهاند، اما فراموش نکنیم این مسائل یکشبه و پنج ماهه در وزارتخانهای که با احتساب فرهنگیان، دانشآموزان و خانوادههای آنها جمعیتی چند ده میلیونی را شامل میشود، ایجاد نشده که با استیضاح یک وزیر یا بررسی عملکرد چند ماهه و حتی چند ساله یک وزارتخانه بتوان بررسی کرد.