پيكر استاد محمدعلي اسلامي ندوشن، شاعر، نويسنده و استاد دانشگاه كه ارديبهشت سال گذشته در كانادا درگذشت، پس از بازگشت به ايران، هفته جاري در چند شهر تشييع مي شود تا سرانجام، روز پنجشنبه بنا به وصيت خودش، در كنار آرامگاه عطار در نيشابور آرام گيرد.
به گزارش شهروندآنلاين، اسلامی ندوشن شاعر، نویسنده، پژوهشگر و مترجم، که چند سال پیش برای دیدار با فرزندانش به تورنتو کانادا رفت و بعد بهخاطر عوارض کهولت سن و کرونا آنجا ماندگار شد، پنجم اردیبهشت سال گذشته در سن 97 سالگي چشم از دنیا فروبست و خانواده پیکرش را همانجا به امانت به خاک سپردند تا در فرصت مناسب، طبق وصیت خودش به ایران برگردد و در نیشابور در جوار آرامگاه عطار و خیام آرام گیرد؛ هرچند زادگاهش یزد بود و او از ندوشن برخاسته بود.
اسلامي ندوشن از پرکارترین ادیبان و پژوهشگران معاصر ایران بود و از او بيش از 70 تألیف و ترجمه و صدها مقاله درباره ادبیات و فرهنگ ایران به جاي مانده است.
اسلامي ندوش دانش آموخته حقوق بين الملل در فرانسه بود اما او پس از اتمام تحصيلات به ايران بازگشت و بعد از مدتي فعاليت در دادگستري، در سال 1348 به دانشگاه تهران رفت و به تدريس حقوق و ادبيات پرداخت. او همچنين از پايه گذاران چندين نشريه و از نويسندگان روزنامه اطلاعات و اطلاعات بين المللي بود.
پیکر این استاد برجسته یکشنبه هفته جاري ۲۸ آبان ماه وارد ایران و روز دوشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۲ ساعت ٨ صبح، از محل دانشکده ادبیات تا دانشکده حقوق تشییع شد و ساعت ٩:٣٠ صبح دوشنبه نیز مراسم بزرگداشت او در سالن حجتالاسلام دعایی در موسسه اطلاعات برگزار و نماز بر پیکر استاد خوانده شد.
در ادامه ساعت ١٠ صبحِ روز سهشنبه ۳۰ آبان ماه، پیکر اسلامی ندوشن در دبیرستان ایرانشهر (محل تحصیل او) در تهران تشییع میشود و سخنران این مراسم میرجلالالدین کزازی است. ساعت ٢ بعدازظهر نیز پیکر او به سمت شهر ندوشن در استان يزد تشییع میشود و مردم در میدان اسلامی ندوشن از او استقبال میکنند و بعد پیکرش به سمت خانه فرهنگی که او وقف کرده است (خانه پدری اسلامی ندوشن) منتقل میشود.
در نهایت، پنجشنبه دوم آذرماه مراسم تشییع و خاکسپاری اسلامی ندوشن در نیشابور انجام میشود. آیین تشییع از ساعت ١٠ صبح و از آرامگاه خیام آغاز و پیکر به سمت آرامگاه عطار منتقل میشود و طبق وصیتنامهاش در شهر نیشابور که به عنوان بلاکشیدهترین شهر از آن نام برده است، به خاک سپرده میشود. ساعت ۵ بعدازظهر پنجشنبه نیز در سالن عمومی فرهنگسرای نیشابور مراسم بزرگداشتی با حضور مهمانانی از دانشگاه و مشهد، تعدادی از شاعران و نویسندگان خراسان و خواندن پیام شیرین بیانی برگزار میشود.
آيين بدرقه استاد ندوشن در موسسه اطلاعات
آیین بدرقه استاد محمدعلی اسلانینُدوشن دوشنبه ۲۹ آبان با حضور جمعی از بزرگان فرهنگ و ادب در موسسه اطلاعات برگزارشد.
«عباس صالحي» مدیر موسسه اطلاعات با بيان اينكه اين موسسه خانه دوم اسلامی ندوشن بود، افزود: اسلامیندوشن سالها در این موسسه نوشت و امروز سوگمندانه مفتخریم که او اینجا است، گرچه پیکر او اینجا است اما روحش همواره با ایران است.
مدیر موسسه اطلاعات با بیان اینکه اسلامی ندوشن همواره از دو واژه ایران و اسلام استفاده میکرد، ادامه داد: به نظر میآید او مکتبی از ایرانشناسی را قوام و ایران را مورد مطالعه پیوسته قرار داد. او ایران هزاران ساله را به تعبیر اساتید، یک واحد متصل میدانست و قطعه قطعه نمیکرد. او ایران قبل و بعد اسلام را متصل به هم میدانست. به تعبیر او ایران پس از اسلام امپراطوری گسترده فرهنگی پیدا کرد که کم از هخامنشیان نداشت.
وي ادامه داد: ندوشن نه خودشیفته ایرانی و نه خود تحقیر کننده ایرانی بود. او توجه داشت که وقتی از روح و جوهر ایرانی صحبت میکند، جوهر اول است و وجوه معیوب را نقد میکرد. او نسبت به ایران همیشه خوشبین و امیدوار بود. واژگان او واژگان حماسی است.
دادبه: او براي تحقيقات اسلامي تلاش كرد
«اصغر دادبه» فيلسوف، استاد دانشگاه و مدير گروه ادبيات دايره المعارف بزرگ اسلامي نیز درباره زمینه تحقیقات اسلامینُدوشن توضیح داد: تخصص اسلامینُدوشن در زمینهای بوده است که نمیگویم دیگران تجربه نکرده و نیازموده اند اما کسی مانند او تلاش نکرده است. بدیهی است که تخصص او در ایرانشناسی بود اما کسی مانند او این کار را نکرد.
او بیتی از غزل حافظ را خواند و گفت: آنکه پامال جفا کرد چو خاک راهم /خاک میبوسم و عذر قدمش میخواهم…
بسته ام در خم گیسوی تو امید دراز/ آن مبادا که نکند دست طلب کوتاهم
دادبه درباره گیسوی دراز در گزارش اسلامینُدوشن توضیح داد: این گیسوی دراز فرهنگ ایران بود. بحثی در اشارات ابن سینا است که میخواهد اثبات نفس کند، بحث انسان معلق در فضا را میگوید، یعنی انسان در هیچ حالی از خویشتن خویش غافل نیست. تا جایی که من این مرد بزرگ را میشناسم، اگر در دقایقی از خویشتن خویش غافل بوده است، از ایران غافل نبود. ایرانی که فرهنگی در آن پرورده شده که میتوان آن را نشان داد و حتی اگر به شاهنامه اکتفا کنیم مساله همین است.
به گفته دادبه، کاش موضوع تحقیق هر کسی به مثابه معشوق باشد، موضوع تحقیق اسلامینُدوشن ضروریترین مساله ای است که با آن مواجه هستیم، ایران و فرهنگ ایران.
او با بیان اینکه ذهن اسلامینُدوشن درباره ایران بود، افزود: روزی اسلامینُدوشن گفت، ایران هرگز تنها نخواهد بود. باید این ایده و اندیشه را دنبال کنیم.
ایران دوستی؛ محور همه فعالیتهای اسلامی ندوشن
«غلامعلی حدادعادل» رييس فرهنگستان زبان و ادب فارسي نیز با بیان اینکه اسلامی ندوشن چهره بزرگ در عرصه ایرانشناسی بود، گفت: ایران دوستی و ایرانشناسی محور همه فعالیتهای اسلامی ندوشن بود. ایران وطن اسلامی ندوشن بود و همچنین او در وطن زبان فارسی زندگی کرد و مدافع فرهنگ ایران بود و نوشته های او نوشتههای تربیتی بود، او ایران را فرهیخته میخواست و فرهیختگی را آموزش میداد.
او درباره نثر اسلامی ندوشن بیان کرد: نثر استوار و مایه گرفته از هزارسال شعر فارسی، نثری در خدمت فرهنگ بود. نهایت این دلبستگی را اینگونه نشان میدهد که در نیشابور دفن شود. پیکرش به ایران باز گردد، دوستدارانش با او وداع کنند و در نیشابور آرام بگیرد.
حدادعادل با اشاره به اینکه اسلامی ندوشن بسیار درباره ایران نوشت، ادامه داد: امروز زمان آن فرارسیده که اسلامی ندوشن از آخرین سفرش بازگردد و در خاک میهنش آرام بگیرد.
اسلامي ندوشن در يك نگاه
محمدعلی اسلامی ندوشن متولد ۱۳۰۴ در ندوشن یزد بود که پنجم اردیبهشت ۱۴۰۱ در کانادا از دنیا رفت. او دانشآموخته حقوق بینالملل از فرانسه بود و استاد پیشین دانشگاه تهران، که علاوه بر درسهای حقوقی، به تدریس نقد ادبی، سخنسنجی و ادبیات تطبیقی نیز میپرداخت. اسلامی ندوشن سالها زندگی خود را صرف تحقیق در آثار علمی و ادبی ایران و ترجمه آثار نویسندگان جهان کرد و آثارش بهصورت کتاب در بیش از ۵۰ جلد در زمینههای گوناگون اعم از ادبی، فرهنگی و اجتماعی به چاپ رسیده است.
برخی از کتابهای محمدعلی اسلامی ندوشن عبارتاند از: «ماجرای پایانناپذیر حافظ»، «چهار سخنگوی وجدان ایران»، «تأمّل در حافظ»، «زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه»، «داستان داستانها»، «سرو سایهفکن»، «ایران و جهان از نگاه شاهنامه»، «نامه نامور»، «ایران را از یاد نبریم»، «به دنبال سایه همای»، «ذکر مناقب حقوق بشر در جهان سوم»، «سخنها را بشنویم»، «ایران و تنهائیش»، «ایران چه حرفی برای گفتن دارد؟»، «مرزهای ناپیدا»، «شور زندگی» (وان گوگ)، «روزها» (سرگذشت – در چهار جلد)، «باغ سبز عشق»، «ابر زمانه و ابر زلف»، «افسانه افسون»، «دیدن دگر آموز»، «شنیدن دگر آموز»، «جام جهانبین» و «آواها و ایماها».