زنگ هشدار نبرد منطقهای بزرگ به صدا درآمده است. پس از ترور شهید «اسماعیل هنیه» رئیس دفتر سیاسی حماس و شهید «فواد علی شکر» فرمانده ارشد حزبالله لبنان توسط رژیم صهیونیستی در روزهای اخیر، تحلیلها و گمانههای متعددی درباره نحوه واکنش محور مقاومت به اسرائیل و تأثیرات آن بر تحولات منطقه منتشر شده است. برخی برآوردها حاکی از آن است که نحوه و سطح پاسخ محور مقاومت به ترورهای اخیر با گذشته متمایز و حتی قویتر از عملیات وعده صادق خواهد بود. منابع غربی نیز در روزهای بعد از ترور هنیه و فواد شکر به ابراز نگرانی آمریکا از نحوه پاسخ مقاومت به اسرائیل و تشدید تنشها در منطقه پرداختهاند. در ادامه نگاهی به آخرین تحولات منطقه و تحلیلها درباره تنش مقاومت و رژیم صهیونیستی خواهیم داشت:
اسرائیل شانسی برای پیروزی در جنگ منطقهای ندارد
وبسایت خبری «میدلایستآی» در پی ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس، در مطلبی با عنوان «تنها هدف نتانیاهو به آتش کشیدن منطقه است»، نوشت: «نخستوزیر اسرائیل در تلاش است ایران و حزبالله را به جنگی منطقهای بکشاند که ارتش او هیچ شانسی برای پیروزی در آن ندارد. نتانیاهو، با کشتن هنیه در تهران، در پیامی بسیار صریح به ایران و جنبشهای مقاومت گفت که او خواستار جنگ منطقهای است. مسلم است که مقامات آمریکایی از حمله به هنیه اطلاع داشتند، اما آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا، با انکار هرگونه دخالت یا پیشآگاهی در ترور او، به اعتبار آسیبدیده واشنگتن، آسیب بیشتری وارد کرد. امروز، نتانیاهو ممکن است فکر کند با کشاندن آمریکا و انگلیس به جنگ با ایران، بهعنوان کسی که طولانیترین دوره نخستوزیری را داشته، در آستانه موفقیت نهایی سیاسی خود قرار دارد. نتانیاهو با کشتن هنیه پیام پایان مذاکرات آتشبس را ارسال کرد. از منظر استراتژیک، اقدام اسرائیل جنون است، چنانکه ژنرال سابق اسرائیلی، امیرام لوین، گفت که نیروهای امنیتی باید بهشدت با ترور هنیه مخالفت میکردند. هدفی که نتانیاهو حتما به آن نرسیده، تضعیف حماس است. هنیه، مردی معتدل و متواضع، که اسرائیل در این جنگ ٦٠نفر از اعضای خانوادهاش را از او گرفت، بهعنوان یکی از بزرگترین شهدای حماس ثبت خواهد شد.»
نیویورکتایمز: اقدام تحریکآمیز اسرائیل، منجر به انتقام میشود
«نیویورکتایمز» در مطلبی با عنوان «درگیری غزه وارد سرزمینی ناشناخته میشود»، نوشت: «حتی در درگیریهای گیجکننده و متغیر خاورمیانه، خطوط قرمز ناگفتهای وجود دارد و دو ترور در داخل پایتختها (بیروت و تهران)، اقدامی تحریکآمیز بود که تلافی و انتقام میطلبد. رهبر ایران، آیتالله خامنهای، انتقام گرفتن را «وظیفه ما» اعلام کرد. علاوه بر این، هنیه یکی از مذاکرهکنندگان ارشد حماس در گفتوگوهای آتشبس بود و حالا این پرسش مطرح است که سرنوشت مذاکرات چه خواهد شد. با وجود توصیه دولت به خویشتنداری، لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا، اذعان کرد که درصورت وقوع جنگ، آمریکا همان کاری را که همیشه انجام داده، انجام خواهد داد: دفاع از اسرائیل. همانطور که تایمز اسرائیل نوشت، این[تنش منطقهای] یک سرزمین ناشناخته است. بهنظر میرسد جنگی که ١٠ماه پیش آغاز شد، ادامه پیدا کند، اما مسیر آن روشن نیست.»
تلافی بزرگتر و پیچیدهتر ایران در راه است
شبکه خبری «سیانان» درباره پیامدهای ترور اسماعیل هنیه در منطقه نوشت: «درحالیکه آمریکا برای اقدام تلافیجویانه ایران علیه اسرائیل آماده میشود که بهگفته مقامات ممکن است شامل حمله به نیروهای آمریکایی باشد، جو بایدن در حال ارزیابی بیشتر وضعیت دفاعی آمریکا در خاورمیانه است. بایدن در تماس تلفنی با نتانیاهو گفت که آمریکا از اسرائیل در برابر تهدیدها حمایت خواهد کرد که شامل استقرار نیروهای دفاعی جدید آمریکاست. بایدن پنجشنبهشب گفته بود که درباره تشدید تنشها در خاورمیانه بسیار نگران است. ایران وعده پاسخ «سخت» و «دردناک» را به این ترور داده است. مقامات گفتند که آمریکا انتظار دارد حمله مورد انتظار ایران شبیه رگبار موشکهای بالستیک و پهپادهایی باشد که در ١٣آوریل علیه اسرائیل پرتاب شد، اما این حمله ممکن است بزرگتر و پیچیدهتر از قبل باشد، ازجمله امکان حمله هماهنگ از چندین جهت. بهگفته مقامات، آمریکا هنوز بر این باور است که هیچکس در منطقه علاقهمند به جنگی همهجانبه نیست که خاورمیانه را فرا بگیرد، اما یک اشتباه محاسباتی احتمالی باعث درگیری گستردهتر میشود.»
پاسخ ایران؛ چالش اصلی اسرائیل
پایگاه تحلیلی «اسرائیل هیوم» به نقل از رویترز از هماهنگی گروههای مقاومت با تهران برای پاسخ به ترور هنیه توسط اسرائیل نوشته و آورده است: «در پی کشته شدن اسماعیل هنیه در تهران، اسرائیل اکنون با چالش اصلی خود از سوی ایران مواجه است. درحالیکه اسرائیل مسئولیت این حمله را بر عهده نگرفته است، رهبر ایران قول داده است که اسرائیل با عواقب شدیدی روبهرو خواهد شد.»
خاورمیانه در آستانه جنگ منطقهای با ابعاد غیرقابل پیشبینی
مجله آمریکایی «فارن پالیسی» نیز در مطلبی با عناوین «ترور چهرههای مهم، ایران و اسرائیل را به آستانه جنگ سوق میدهد» و «یک رو در رویی پرتنش، خطر خارج شدن از کنترل را دارد»، نوشت: «دو ترور مهم، خاورمیانه را به آستانه جنگ منطقهای گستردهتر نزدیک کرده و آتشبس سرنوشتساز و مذاکرات گروگانگیری بر سر جنگ غزه را از هم پاشیده است». فارن پالیسی در تحلیل دیگری درباره جنگ منطقهای نوشته است: «با وجود اینکه چنین جنگ بزرگی ویرانگر خواهد بود و احتمالا به سوریه و عراق نیز گسترش یافته و حوثیهای یمن نیز برای حمایت از حزبالله لبنان وارد جنگ شوند، اما به هر حال تخمین ابعاد خشونت در چنین جنگی دشوار است و ممکن است حملات تلافیجویانه چرخه خطرناکی از تنش و درگیری را ایجاد کند.»
جمعبندی
منازعه اسرائیل-مقاومت به نقطه بسیار حساسی رسیده است. رژیم صهیونیستی بدون اغراق یکی از سنگینترین ضربات تاریخ خود را در عملیات طوفانالاقصی متحمل شد. ضربهای که بازدارندگی دفاعی و اقتدار اطلاعاتی این رژیم را دچار خدشه اساسی کرد. بر همین اساس کلیت جنگ غزه، حملات به زیرساختهای غزه، نسلکشی فلسطینیان، ترورهای هدفمند فرماندهان و چهرههای مقاومت، هدفگذاری نابودی حماس و تلاش برای تعیین تکلیف آینده غزه بدون محوریت مقاومت را باید در چارچوب تلاش اسرائیل برای احیای بازدارندگی خود و دفع خطر مقاومت برای آیندهای بلندمدت ارزیابی کرد. محافل اطلاعاتی، اندیشکدههای صهیونیستی، جوامع مذهبی افراطی یهود، سرمایهداران و طبقه صهیونیست قدرتمند جهان به خوبی متوجهاند دورانی که ظرف شش روز بتوانند کل کشورهای عربی را شکست دهند گذشته است. اکنون نه سران و ارتشهای عرب، که گروههای مقاومت مبتنی بر ایدئولوژی اسلامی و شیعی نفس صهیونیسم را به شماره انداختهاند و این موضوع در شرایطی که افول نظم آمریکا محور جهان، براساس اذعان اندیشکدههای آمریکایی آغاز شدهاست، ترسناکترین خبر برای اسرائیل است. بر این اساس ترورهای هدفمند و البته بیتأثیر اسرائیل بر روند مقاومت، شاید مقدمهای برای یک طرح بزرگ باشد. طرحی در ادامه طرح خاورمیانه جدید[بزرگ] جورج بوش و شیمون پرز در ابتدای قرن فعلی و با چارچوبهای تازهتر یعنی هدفگذاری نابودی مقاومت فلسطین و عقبراندن ایران، حزبالله و یمن برای طولانیمدت و بهحدی که توان تهدید موجودیت اسرائیل را نداشته باشند، احتمالا برنامه سران اسرائیل و صهیونیسم جهانی است. به موازات این طرح برنامهریزی مجدد برای تجزیه برخی کشورهای منطقه و احیای جنگهای مذهبی یا قومی تازه در خاورمیانه و محیط پیرامونی آن -برای مثال قفقاز- احتمالا در دستور کار قرار گیرد. بر این اساس پاسخهای محور مقاومت به اسرائیل نیز باید با این دید استراتژیک تنظیم شود. وارد کردن ضربات اثرگذار، هوشمندانه و در چارچوب هدف کلان جبهه مقاومت، یعنی تسریع در روند نابودی صهیونیسم و ایضا پیشگیری از زمینههای قومگرایی، تجزیهطلبی و تکفیر در منطقه، باید مبنای این جبهه باشد. پاسخهای مقاومت تا حداکثر میزان ممکن براساس عدمتسری جنگ به منطقه تعریف میشوند چرا که چنین جنگی در شرایط کنونی مطلوب اسرائیل است هرچند مقاومت ابایی از جنگ درصورت ضرورت و کنار رفتن سایر گزینهها ندارد. در شرایط کنونی و در کوتاهمدت اما گزینه پاسخ ترکیبی مقاومت بهنحوی که اسرائیل وادار به عقبنشینی شود اصلیترین گزینه است و کیفیت و اثربخشی آن را رهبران مقاومت تعیین میکنند.