افزایش ٢٢کیلوگرمی ذخایر غنی شده ٦٠درصدی ایران؛ سر خط جدیدترین گزارشهای دورهای رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به اعضای شورای حکام بوده است. رویترز با انتشار گزارشی درباره این موضوع، از ابراز امیدواری گروسی برای دیدار با پزشکیان جهت دستیابی سریع به نتایج ملموس در مسئله نظارت بر برنامه هستهای ایران نوشته است. پس از صدور قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام با زمینهسازی تروئیکای اروپایی و آمریکا، مسئله هستهای ایران پس از مدتها به صدر اخبار برگشت. گروسی با وجود دیدار با شهید رئیسی پیش از نشست اخیر آژانس و وعده عدمسیاسی کاری و ایضا تأثیر نپذیرفتن از مداخلات رژیم صهیونیستی، عملا با فضاسازی و برخورد جهتدار در نشست شورای حکام نشان داد چشمانداز روشنی برای پایان پروندهسازیهای ضدایرانی وجود ندارد. افزون بر آن قطعنامه اخیر شورای حکام در بحبوحه انتخابات را باید در جهت تأثیرگذاری بر رویکرد دولت چهاردهم در مذاکرات تحلیل کرد. از سوی مقابل اما جمهوری اسلامی بنا به تجارب روابط و مذاکرات پیشین با آژانس و پنج به علاوه یک، به هوشمندی، درک و اجماع بهتری از سالهای ابتدایی مذاکرات و حتی دوره برجام رسیده است و آمادگی بیشتری برای مقابله با فشارهای پیشین دارد. به بهانه گزارش جدید گروسی، نگاهی به چالشهای غرب با ایران بر سر برنامه هستهای و چشمانداز مذاکرات خواهیم داشت:
گزارشهای تازه آژانس درباره ایران چه میگوید؟
رویترز در گزارشی با عنوان: «گزارشهای آژانس نشان میدهد که غنیسازی اورانیوم ایران ادامه دارد و مسائل کلیدی متوقف شده است» به قلم فرانکو مورفی درباره گزارشهای تازه مدیرکل آژانس به اعضا درباره برنامه هستهای ایران آورده است: «گزارشهای ناظران که روز پنجشنبه توسط رویترز مشاهده شد نشان میدهد که تولید اورانیوم بسیار غنیشده ایران ادامه دارد و ایران همکاری با ناظر هستهای سازمان ملل را با وجود درخواستِ قطعنامه صادره در آخرین جلسه هیأت مدیره آژانس، بهبود نداده است.» رویترز در ادامه با اشاره به صدور قطعنامه اخیر شورای حکام علیه ایران در نشست فصلی اخیر و توقف همکاریها به سبب فضای انتخاباتی ایران افزوده است: «در یکی از دو گزارش محرمانه و سه ماهه آژانس بینالمللی انرژی اتمی که روز پنجشنبه به کشورهای عضو ارسال شد، مدیرکل آژانس رافائل گروسی ابراز امیدواری کرده است که تبادل نظر و گفتوگوی اولیه وی با رئیسجمهور پزشکیان، با یک سفر زودهنگام به ایران و برقراری یک گفتوگوی سیال و سازنده، به سرعت به نتایج ملموس منجر شود.» رویترز در ادامه با اشاره به محتوای گزارشهای تازه آژانس مینویسد: «این گزارشها نشان میدهد که در سه ماهه گذشته هیچ پیشرفتی در چندین موضوع طولانی مدت که روابط بین آژانس و تهران را تیره کرده است، ازجمله ممانعت ایران از حضور بازرسان فنی آژانس در حوزه غنیسازی و ناتوانی ایران در توضیح آثار اورانیوم در سایتهای اعلام نشده، حاصل نشده است.» رویترز با اشاره به نصب هشت آبشار جدید از سانتریفیوژهای آی-آر-٦در فردو، درباره افزایش ذخایر اورانیوم غنیشده ٦٠درصد ایران به استناد گزارش آژانس آورده است: «گزارش دیگری که رویترز آن را مشاهده کرده میگوید که ذخایر اورانیوم ایران با درجه خلوص ۶۰ درصد (که به خلوص ۹۰درصدی معروف به تسلیحاتی، نزدیک است)، حدودا ۲۲.۶کیلوگرم افزایش یافته و در مجموع به ۱۶۴.۷کیلوگرم رسیده است. مطابق معیارهای آژانس، به شکل تئوری، این مقدار فقط ۲کیلوگرم کمتر از مقدار مورد نیاز برای تولید چهار بمب هستهای درصورت غنیسازی بیشتر است. با این معیار، ایران اکنون دارای میزانی از اورانیوم غنیشده ۲۰درصد است که درصورت غنیسازی بیشتر، میتواند شش بمب هستهای بالقوه تولید کند.»
یک فضاسازی کهنه برای حفظ فشار بر ایران
محاسبه میزان ذخایر اورانیوم غنی شده ایران براساس مقدار لازم جهت تولید بمب اتمی یا اصطلاحا «منطق زمان گریز» سالهاست تبدیل به اهرم فشاری برای ایجاد فضای امنیتی حول پرونده هستهای ایران و بهانهای جهت محدودکردن برنامه هستهای ایران بوده است. بر این اساس آمریکا، تروئیکای اروپایی و رسانههای جریان اصلی غرب مدام بر مسئله زمان گریز تأکید و در مذاکرات و مواضع خود روی آن مانور میدهند. این مسئله با وجود آن است که برخی کشورهای منطقه هم بمب اتم تولید کردهاند، هم فشار آژانس و غرب برای محدود کردن ذخایر آنان به مانند ایران وجود ندارد. قصه تکراری زمان گریز همواره میتواند اهرمی برای محدود کردن برنامه هستهای ایران باشد.
عقلانیت نظام و افزایش اجماع بر سر نحوه تعامل با غرب
تجربه مذاکرات سعد آباد، بروکسل و پاریس در مقطع نخست مذاکرات هستهای در دولت هشتم و ایضا تجربه توافق جامع برجام اکنون چراغ راهی برای نظام جمهوری اسلامی در مسئله توسعه برنامه هستهای خود و در روابط با آژانس و غرب است. نظام اکنون با تجربه اعتمادسازی در دولتهای مختلف، دسیسهچینی اسرائیل، آمریکا و اروپا در شورای حکام و شورای امنیت و تداوم رویکردهای سیاسی آژانس و مطالبات فراپادمانی و فراقانونی روسای مختلف این نهاد در ادوار مختلف و در نسبت با دولتهای مختلف ایران، درصدد پایان بخشیدن به پرونده ساختگی هستهای است.
رویکرد قابل دفاع عراقچی و پختگی دیدگاههای او
سخنان اخیر عراقچی وزیر امور خارجه در زمینه برجام در گفتوگوی ویژه خبری ٨روز قبل تلویزیون را باید در همین چارچوب تحلیل کرد. عراقچی در این گفتوگو ضمن اشاره به بدعهدیها و رویکردهای خصمانه اروپا با ایران و مبنایی بودن برخی تخاصمها و تنشهای ایران و آمریکا، از هماهنگی میدان و دیپلماسی و ایضا پیگیری دو راهبرد خنثیسازی و رفع تحریمها بهصورت توامان گفت. وی با اشاره به موضع نظام برای احیای برجام در ابتدای روی کار آمدن بایدن و برگزاری ٦دور مذاکره در آن مقطع گفت: «اکنون احیای آن مذاکرات به آسانی گذشته نیست و این را باید همه بدانیم…در خود برجام هم بعضی از تاریخهایی که وجود داشته، گذشته است و لذا برجام به آن شکل فعلی که وجود دارد قابل احیا نیست، به تعبیری حتما باید این سند دوباره باز شود، قسمتهایی از آن مورد تغییر واقع شود و این کار آسانی نیست. شما میدانید وقتی یک سندی باز میشود دیگر دوباره جمع کردن آن کار شاقی است… آن شکل قبلی مذاکرات و توافق برجام، دیگر نمیتوانند مورد اجرا واقع شوند و مذاکرات جدیدی باید شکل بگیرد».
این سخنان عراقچی بهعنوان نفر دوم مذاکرات برجام در دولت یازدهم و دوازدهم و وزیر خارجه کنونی، به وضوح نشان از پختگی دیدگاه وی و نزدیک شدن نظرات و برآوردهای سطوح مختلف نظام در مسئله هستهای و نحوه تعامل با غرب دارد. عراقچی که در سال اخیر با تکیه زدن بر جایگاه دبیری شورای راهبردی روابط خارجی، مشق سیاستگذاری در زمینه روابط خارجی در سطح حاکمیتی را داشته است میتواند بستر مناسبی برای شنیده شدن صدای واحد از کشور در زمینه مذاکرات، پیرو تأکید اخیر رهبری فراهم آورد.
چشمانداز مذاکرات در سال پایانی برجام
بر این اساس و در حدفاصل حدودا یکساله تا بند غروب نهایی برجام و اتمام زمان اجرای قطعنامه ٢٢٣١در اکتبر ٢٠٢٥، درصورتی که غرب درصدد فعال کردن مکانیسم ماشه بر نیاید -که البته این کار ساده هم نیست- پرونده هستهای ایران با لغو کامل ٦قطعنامه پیشین شورای امنیت، عادی خواهد شد. در این مسیر احتمالا مسائل منطقهای ازجمله جنگ غزه و آینده آن و ملاحظلات رژیم صهیونیستی از یک سو، جنگ اوکراین و تلاش غرب برای کشاندن ایران به آن از سوی دیگر و تکرار سندسازیهای آژانس و جریانهای معاند علیه برنامه هستهای یا ایران مخل این فرایند خواهد بود و ضروری است نظام برای هر یک سناریوهایی درنظر داشته باشد. غفلت نکردن از قطعنامههای احتمالی شورای حکام در نشستهای بعدی که میتواند زمینهساز پروندهسازی جدید در شورای امنیت یا فعال شدن مکانیسم ماشه باشد نیز اهمیت بالایی دارد. اکنون زمان تجمیع تمام تجارب و اجماع حداکثری در تمام سطوح برای عبور کشور از چالش طولانی مدت و فرسایشی پرونده هستهای است.