افشاگری فائزه هاشمی از دیکتاتورمآبی مدعیان آزادی و تساهل در زندان
چهارشنبه قبل بود که فائزه هاشمی با انتشار نامهای در مورد زندانیان سیاسی و امنیتی در اوین و رفتارهای آنان با وی، جنجال گستردهای در فضای سیاسی و رسانهای به پا کرد.
فائزه هاشمی که از زمستان ١۴٠١ مجددا محکوم شده و اکنون در حال گذراندن محکومیت خود در اوین است عنوان کرده که با وجود اصرار بر مواضع پیشین، بهدلیل مشاهداتش از زندان، حالش از هر مبارزهای به هم میخورد. وی با افشاگری از «بند زنان سیاسی» آنها را «در کلام عالی و در عمل خالی» و «نظریهپردازان از درون تهی» خطاب کرده که به مانند «دیکتاتورهای کوچک» با همبندهای خود رفتار میکنند. او از ایجاد «گروههای فشار داخل بند» توسط برخی زندانیان سخن گفته که مدام در حال انگ زدن و تهمت و تهدید هستند و با «ضرب و شتم…فضای وحشت و خفقان میآفرینند». هاشمی همچنین با اشاره به ناامیدی زندانیان سیاسی جوانتر، از زندانیان قدیمیتر، از قول آنان اینگونه گفته است: «[اینها] در زندان که قدرتی ندارند، اینگونهاند، وای اگر قدرتی بگیرند». وی از دیکتاتورمآبی طیفهای مختلف زندانیان سیاسی-امنیتی نیز سخن گفته و از تقسیم کار آنان برای ایجاد خفقان پرده برداشتهاست. هاشمی همچنین مواردی چون: فحاشی، تهمت زدن، مخالفت با ابراز نظر زندانیان تازه وارد، ممانعت از رأی دادن برخی زندانیان در انتخابات ریاستجمهوری اخیر با ایجاد درگیری و بستن راهروها و مسیرهای رفتوآمد بند، وادار کردن زندانیان دیگر به همراهی با برنامههای اعتراضی، ساختن اخبار جعلی و غلط درباره افراد و وقایع داخل زندان و دروغهای اغراق آمیز درباره وضعیت بهداشت و سلامت زندانیان و رسیدگیهای پزشکی مسئولان زندان، ایجاد جو برای ممانعت از نقد اینگونه رفتارها و دروغها و… را از مصادیق رفتارهای دیکتاتورگونه زندانیان سیاسی-امنیتی خوانده است.
نامه افشاگرانه فائزه هاشمی از چند بعد قابل بررسی و تحلیل است:
١-دروغین و پوچ بودن ادعاها و ژستهای تئوریک مدعیان مبارزه با جمهوریاسلامی. بسیاری از مدعیانی که هماکنون از قِبَل مبارزه سیاسی با جمهوریاسلامی و بحرانآفرینی در کشور نان میخورند و ژستهای متفکرانه میگیرند، در یک جمع محدود و در شرایط زندان که قاعدتا باید همبستگی بیشتری داشته باشند، همچون عدهای جوان عصبی بیمنطق به جان هم افتاده و حداقل آداب مبارزه سیاسی که هیچ، حداقل آداب همزیستی دوستانه با یکدیگر را نیز رعایت نمیکنند.
٢-افشای دروغسازی و اخبار جعلی این افراد در مورد شرایط زندان برای مظلومنمایی و تخریب نظام نیز بسیار قابل تامل است. در سالهای اخیر برخی از زندانیان سیاسی و امنیتی با اینگونه نمایشها و ادعاهای دروغین درباره سختیهای شرایط زندان و تحت فشار بودن از جانب نظام، مواهب بسیاری از جایزه نوبل و کمکهای نقدی تا گرفتن خسارتهای میلیون دلاری از پولهای بلوکه شده مردم ایران تا پناهندگی و… نصیب خود کردند و ماسک هزینه دادن برای مبارزه با نظام را بر چهره زدند. اکنون یکی از تندترین چهرههای نزدیک به این طیف میگوید اغلب این ادعاها دروغین و جعلی بوده و حقیقت ندارد.
٣-تشکیل باند و گروه در یک بند کوچک چند ده نفره توسط مدعیان مبارزه سیاسی! اوج ابتذال و فلاکت اینگونه افراد است. افرادی که با شعارهای رنگارنگ تساهل و تسامح و رواداری، کوچکترین عمل نهادهای کشور به قانون و کوچکترین برخور قضایی با خود را خفقان و دیکتاتوری تعبیر کرده و میکنند، اکنون در یک بند کوچک اجازه مستقل فکر کردن و مستقل عمل کردن را به افرادی از جنس خودشان نیز نمیدهند اما در عین حال نظام را متهم به ایجاد خفقان کرده و طلبکارانه علیه تمام نهادها سخن میگویند و هر اتهام دروغینی را به اسم مبارزه، حواله نظام کرده و جامعه را با جوسازی و کمک گرفتن از رسانههای معاند ملتهب میکنند.
٤-نامه افشاگرانه فائزه هاشمی درباره رفتارهای دیکتاتورمآبانه زندانیان سیاسی نشان داد، اپوزیسیون داخلی نیز دست کمی از اپوزیسیون خارجنشین ندارد. جریانهایی که به اسم مبارزه از هیچ رفتار خلاف اخلاقی دریغ نمیکنند و هیچ حد و مرزی ندارند و به قیمت اعمال جو، جنگ روانی، فشار و تحریم حقوقبشری علیه کشور خودشان و دردسر، بحران، نفاق و ناامیدی پراکندن در جامعه بهدنبال قهرمان نمایی به اسم مبارزه سیاسی هستند. به تعبیر آن عبارت محاورهای طنزگونه در فضای سیاسی، جمهوری اسلامی هیچگاه از اپوزیسیون شانس نیاورده است.
٥-چند سال قبل مصطفی تاجزاده در گفتوگو با عبدی مدیا کمترین آلترناتیو جمهوری اسلامی را جنگ داخلی و تجزیه و بحران طولانی مدت خوانده بود. وی معتقد بود میزان درگیری و تفرقه و زد و خورد و رقابت میان طیفهای مختلف اپوزیسیون نظام به حدی زیاد است که نمیتوانند با فرض بر هم زدن حکومت جمهوری اسلامی، کشور را حفظ و درست مدیریت کنند. افشاگری فائزه هاشمی تأیید دیگری بر این سخنان است و نشان واضحی از اینکه جمهوری اسلامی در بدترین حالت هم از اپوزیسیون خود معقولتر و بقای نظام برای کشور درهرحالت مفیدتر است.