استراتژی موازنه قدرت چین: تغییر میدان نبرد از سیاست به اقتصاد

«چین به پیشروترین متخصص ژئواکونومیک در جهان تبدیل شده و این شاید مهم‌ترین عامل در بازگرداندن قدرت‌نمایی منطقه‌ای یا جهانی با استفاده از اقتصاد (به‌جای قدرت سیاسی-نظامی) است.»

شهروندآنلاین: پایگاه «دیپلماسی مدرن» با بیان این مطلب درباره قدرت اقتصادی چین آورده است: رشد اقتصادی چشمگیر چین کمک شایانی به ایجاد تعادل مجدد در پویایی قدرت اقتصادی جهانی کرده است. چین سیاست خارجی را با اقتصاد انجام می‌دهد، به این دلیل ساده که می‌تواند. «ژئواکونومیک» به رویکرد جدیدتر موازنه قدرت اشاره دارد، به معنای استفاده از ابزارهای اقتصادی (از سیاست تجاری و سرمایه‌گذاری گرفته تا تحریم‌ها، حملات سایبری و کمک‌های خارجی) برای دستیابی به اهداف ژئوپلیتیک.

مقاومت در برابر غرب

چین ‌اکنون بزرگ‌ترین شریک تجاری برای بیش از ١٣٠ کشور، از جمله اقتصادهای بزرگ آسیایی، است. کشورها به‌قدری به واردات کلیدی و بازارهای صادراتی چین وابسته‌اند که اگر اختلاف نظری پیش آید، چین فقط از قدرت خود برای به تعویق انداختن صادرات و واردات استفاده می‌کند تا دولت‌ها جرأت آزارش را نداشته باشند. از موارد مهم در این‌باره توقف ناگهانی صادرات تمام فلزات کمیاب چین به ژاپن در سال ٢٠١٠ (به منظور متقاعدکردن ژاپن برای بازگرداندن ماهیگیران چینی بازداشت‌شده) بود. همچنین به صفر رساندن خرید ماهی قزل‌آلا از بازار نروژ در سال ٢٠١١ و توقف طولانی‌ موزهای فیلیپین در اسکله‌ها در سال ٢٠١٢ تا زمانی که پوسیدند (برای تغییر محاسبات فیلیپین درباره اختلاف بر سر دریای چین جنوبی) از دیگر موارد است.

تاسیس بریکس به جای بازی بر اساس قوانین غرب

استراتژی چین برای خودکفاشدن یا «تاسیس باشگاه خود به جای بازی بر اساس قوانین غرب» از اوایل دهه ٢٠٠٠ مشهود بود. تشکیل سازمان «بریکس» (BRICS) توسط چین پس از رکود بزرگ و بحران مالی سال ٢٠٠٨ اولین گام در این مسیر بود. همچنین تأسیس نهاد رقابتی چین-بانک سرمایه‌گذاری زیرساخت آسیا (AIIB) در سال ٢٠١٣، واشنگتن را متحیر کرد. با وجود کمپین بزرگ واشنگتن با هدف تحت فشار گذاشتن کشورها برای نپیوستن به بانک چین، ٥٧ کشور از جمله برخی از متحدان کلیدی آمریکا و در رأس آنها بریتانیا، پیش از راه‌اندازی آن در سال ٢٠١٥، ثبت‌نام کردند. از سایر ابتکارات چین می‌توان به «ابتکار کمربند و جاده» (BRI) اشاره کرد که هدفش پیوند ٦٥ کشور در آسیا، اروپا و شمال آفریقا با جمعیتی بالغ بر ٤,٤ میلیارد نفر است.  چین شبکه‌ای از بزرگراه‌ها، راه‌آهن‌های سریع، فرودگاه‌ها، بنادر، خطوط لوله، خطوط انتقال انرژی و کابل‌های فیبر نوری را در سراسر اوراسیا ایجاد می‌کند. بنابراین، شبکه اقتصادی چین در سراسر جهان در حال گسترش است و توازن بین‌المللی قدرت را به‌گونه‌ای تغییر می‌دهد که حتی متحدان دیرینه آمریکا در آسیا به سمت چین متمایل می‌شوند. چین همچنین از دیپلماسی «تله بدهی» (DTD) استفاده می‌کند، ابزار سیاسی جدید چین که به «ابتکار کمربند و جاده» متصل و بر این رویکرد استوار است که چین عمدا بیش از حد به کشورهای بدهکار کم‌درآمد وام می‌دهد که بعدا نمی‌توانند بدهی‌ها را بازپرداخت کنند. بنابراین، دولت وام‌گیرنده از برخی دارایی‌های استراتژیک خود برای کاهش بار بدهی‌اش به چین (مبادله بدهی در برابر سهام) چشم‌پوشی می‌کند.

«رویای چین» با مسیری متفاوت به سوی موفقیت

چین مسیر متفاوتی را نسبت به آمریکا برای صعود دنبال می‌کند. سوالی که در سراسر جهان مطرح است این است که «شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهوری چین، چه می‌خواهد؟» و پاسخ یک خط است: «چین را دوباره بزرگ کنیم.» عمیق‌ترین آرزوی بیش از یک‌میلیارد چینی این است که کشور خود را نه تنها ثروتمند، بلکه قدرتمند کنند. این همان چیزی است که «رویای چین» نامیده می‌شود.

«ابتکار کمربند و جاده» در مقابل سیاست مهار و محاصره چین

چین به‌شدت برای تقویت همکاری‌های چندجانبه منطقه‌ای در سراسر اوراسیا از طریق «ابتکار کمربند و جاده» انگیزه دارد. چین از این ابتکار به‌عنوان ابزاری حیاتی برای ایجاد تعادل نرم با هدف خنثی‌کردن سیاست «مهار و محاصره چین» از سوی آمریکا و تضعیف سلطه این کشور در اوراسیا و فراتر از آن استفاده می‌کند. چین قصد دارد هنجارهای موجود را با ایده‌های جدیدتر جایگزین و با «ابتکار کمربند و جاده» اعتبار قدرت در حال رشد خود را تقویت کند. چین به دنبال تشکیل یک ائتلاف چانه‌زنی از طریق «ابتکار کمربند و جاده» و بانک سرمایه‌گذاری زیرساخت آسیا برای تغییر شکل حکومت جهانی و تغییر سیستم بین‌المللی موجود به‌گونه‌ای است که ارزش‌ها، منافع و موقعیت آن را منعکس کند. به‌طور کلی، «ابتکار کمربند و جاده» به‌عنوان یک مانور استراتژیک تعیین‌کننده برای چین با هدف تضمین امنیت و ارتقای جایگاه قدرت در نظم بین‌المللی عمل می‌کند. ظهور چین به‌عنوان قدرت شماره یک در آسیا -و آرزوی آن برای برتری جهانی- نه تنها رشد اقتصادی را اجتناب‌ناپذیر می‌کند، بلکه منعکس‌کننده جهان‌بینی برتری‌طلبانه در هویت چینی است. همان‌طور که ناپلئون در سال ١٨١٧ به‌درستی نقل کرد، «بگذارید چین بخوابد. وقتی بیدار شود، دنیا را تکان خواهد داد.»

//انتهای پیام

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.