عملیاتهای نجات پرخطر در دل کوه
گزارش "شهروند" از امدادرسانی نیروهای هلالاحمر در کوهستانها و ارتفاعات
سیما فراهانی| کوهنوردی یکی از ورزشها و تفریحاتی است که خیلی از افراد به آن علاقه دارند. اما در عین حال این ورزش، جزو کارهای خطرناک محسوب میشود که با یک غفلت میتواند نتایج مرگباری را به دنبال داشته باشد. ممکن است کوهنوردان در بین صخرهها و ارتفاعات، گیر کرده باشند که نیاز به افرادی است تا آنها را نجات دهند. گاهی اوقات افراد تصور میکنند چون به کوهنوردی آشنایی کامل دارند، میتوانند در صخرهها و ارتفاعات بالا بروند و به صعودهای جذابی دست پیدا کنند. ولی آنها یک لحظه غفلت و حادثههای ناگوار را فراموش میکنند. همین میشود که در دل ارتفاعات و کوههای کشور حادثههای مختلفی رخ میدهد. اینجاست که باز هم نیروهای پرتوان هلالاحمر به سراغشان میروند. خطر و ریسک در ارتفاعات خطرناک و صعبالعبور را به جان میخرند تا بتوانند باز هم نجات دهند. آنهایی که خودشان کوهنورد هستند، اما در عملیاتهای هلالاحمر، نه برای صعود که برای نجات میروند. در صعود میتوانند ریسک و خطرها را در نظر بگیرند و اگر خطری آنها را تهدید میکرد، راه را متوقف کنند. ولی در عملیات نجات، خطر را به جان میخرند، به خودشان فکر نمیکنند، میروند تا بتوانند با هر سختی که هست، به مصدوم و گرفتارشده دست پیدا کنند و او را نجات دهند. عملیاتهای نجات معمولا توسط گروهی به نام امداد کوهستان انجام میشود. امداد کوهستان گروهی هستند که به نجات افراد گم شده یا مجروح شده میپردازند.
امداد کوهستان متشکل از تیمی است که فراخوانده میشوند تا در جستجوی افراد مجروح یا مفقود شده در مناطق کوهستانی کمک کنند. تیم امداد کوهستان مجروحان را از مناطق دورافتاده یا غیر قابل دسترسی خارج میکنند و آنها را نجات میدهند. اعضای امداد کوهستان داوطلبانی هستند که در نزدیکی یا در محدوده مشخصی مشغول به فعالیت هستند. آنها در هر ساعت از شبانهروز برای کمک به فعالیت های نجات یا جستجو فراخوانده میشوند و به یاری گرفتارشدگان میشتابند. امداد کوهستان در برخی مواقع از تجهیزات تخصصی همچون هلیکوپتر و سگهای جستجوگر برای کمک به تیم استفاده میکنند. برخی از تیمهای امداد کوهستان مناطق شهری را نیز تحت پوشش قرار میدهند.
تفاهمنامه با فدراسیون کوهنوردی
پویا آزادانی پور، امدادگر هلالاحمر شهرستان ری است که از سالها پیش وارد هلالاحمر شد و به صورت تخصصی به یاری کوهنوردان گرفتارشده شتافت. او از تجربیات خود در این زمینه به خبرنگار “شهروند” میگوید و اقدامات هلالاحمر برای کاهش حوادث کوهستان را روایت میکند: «من از سال 89 وارد هلالاحمر شدم. از طر یق چند نفر از دوستانم داوطلب شدم. آن زمان یادم میآید که دوستانم امدادگر بودند و من در یکی دو عملیات همراهشان رفتم و جذب هلالاحمر شدم. برای همین به عنوان نیروی تخصصی وارد این سازمان شدم تا بتوانم به مردم کمک کنم. علاوه بر امدادرسانی در کوهستان، غریق نجات هم هستم و در سیل و زلزله هم حضور داشتم. امدادرسانی در کوهستان قطعا خطرات و ریسکهای بالایی دارد، ولی من هیچوقت به هیچکدام از این خطرات فکر نکردم. تا به حال هم در هیچ عملیات کوهستانی، آسیب ندیدم. چراکه با عشق و علاقه به کمک مردم میروم. اولین توصیهای که برای کوهنوردان داریم، این است که حتما با گروههای رسمی باشگاه کوهنوردی و آنهایی که زیر نظر فدراسیون کوهنوردی هستند، هماهنگ کنند. آموزشهای لازم را ببینند و زیر نظر مربی مجرب باشند تا اگر حادثهای رخ داد، بتوانند از پس آن بر بیایند. یعنی دانش و علم مدیریت حوادث در کوهستان را داشته باشند. صرفا اینکه کوهنورد حرفهای باشند، کافی نیست. وقتی برای کوهنورد حرفهای حادثه رخ دهد، اولین نکتهای که مهم است، این است که بتواند اعتماد به نفس داشته باشد تا دچار حادثه بدتری نشود و بتواند تصمیم درستی بگیرد. مدیریت حادثه خیلی مهم است. برای ما نیز به عنوان یک امدادگر، سالم نجات دادن و انتقال فرد، بسیار مهم است. یعنی باید حواسمان به تمام جوانب باشد و تصمیم غلطی نگیریم تا حادثه دیگری رخ ندهد. هلالاحمر برای افزایش امنیت در این نوع امدادرسانیها نیز برنامههای مختلف دارد. تفاهمنامهای با فدراسیون کوهنوردی دارد و این تعامل برقرار شده که یک سری آموزشها برای مربیگری ارائه میشود. دورههای تخصصی جستجو و نجات در کوهستان و دسترسی به مصدوم نیز مرتب برای امدادگران کوهستان برگزار میکند تا در اینگونه حوادث بتوانیم با توان بیشتری کمک کنیم.»
حمل تجهیزات ریسک را بیشتر میکند
رضا رضایی، امدادگر هلالاحمر کرمانشاه نیز در این باره به خبرنگار «شهروند» میگوید: «من از سال 94 با جمعیت هلالاحمر آشنا شدم. از طریق یک دوست که مربی هلالاحمر بود داوطلب شدم. قبل از ورود به هلال احمر سنگنوردی میکردم. وقتی که وارد هلال احمر شدم، در حوادث کوهستان شرکت کردم. از آن به بعد دورههای تخصصیتر کوهستان و کمکهای اولیه را هم گذراندم. علاقه شدیدی به این کار دارم. به اینکه یک نفر منتظر است که جانش را نجات دهیم و من هم در اینکار موفق باشم. نجات حالم را خوب میکند. به نظر من در کار امدادرسانی کوهستان، باید در وهله اول حس انسان دوستانه وجود داشته باشد و امدادگران این حوزه همیشه پای کار باشد. توانایی و علاقه شدید داشته باشند، چراکه اینکار ریسک زیادی دارد. بعضی از حادثهها نیز احتیاج به کار فنی دارد و باید با تجهیزات برویم. حمل تجهیزات ریسک را بیشتر میکند. باید توانایی داشته حمل این تجهیزات را داشته باشیم. من در هر شرایطی که بودم، اگر حادثهای رخ داد، رفتم و کارم را انجام دادم. هربار نیز تجربهای جدید کسب کردهام. چراکه این حوادث اصلا شبیه به هم نیستند و هر بار انگار دفعه اول است که اینکار را تجربه میکنم. خانوادهام هم مخالفتی ندارند و من با تمام توانایی کار نجات در کوهستان را انجام میدهم.»
هیچوقت دلسرد نشدم
او در ادامه صحبتهایش توصیههایی به کوهنوردان میکند و میگوید: «یک کوهنورد باید در ابتد، محلی را که برای صعود انتخاب کرده، بشناسد. اکثر این حوادث کوهستان برای افرادی میافتد که آشنایی با محل ندارند. ما در این خصوص، به هیات کوهنوردی درخواست دادهایم که حتما کوهنوردان پیش از صعود مجوز بگیرند. مثلا من خودم به حادثهای اعزام شدم که فرد با کفش پیادهروی ساده به ارتفاعات رفته بود. یا مثلا با لباس نامناسب قصد داشت صعود کند. گاهی همین مسایل جزئی میتواند یک فاجعه به بار بیاورد. کوهنوردی یک قانونی دارد و باید افراد، با هیات کوهنوردی مشورت کنند. یا مثلا با یک راه بلد مسیر را طی کنند. فرد چون کوهنوردی را به طور تخصصی بلد است، فکر میکند میتواند به هر کوه یا ارتفاعی برود. در صورتیکه چنین نیست. فرد باید ببیند که توانایی بالا رفتن از آن محل را دارد یا نه. ما از این حوادث زیاد رفتیم و دیدیم فرد اصلا توانایی نداشته یا مثلا مسن بوده است. من خودم ماه گذشته به قله دماوند صعود کردم. پایین که میرفتیم هزار نفر بودیم ولی به بالا که رسیدیم، 100 نفر شدیم. بقیه در راه ماندند و دچار مشکل شدند. نکته بعدی این است که حتما تجهیزات کافی همراهشان باشد. مثلا در زمستان با تجهیزات تابستان بالا نروند. حتی نوع غذا و لباس هم مهم است. مثلا در یکی از این حوادث، وقتی رسیدیم فهمیدم فرد خودش صخرهنورد حرفهای بود. در دیواره بیستون یک نقطه را که باید با طناب بالا میرفت، بدون ابزار رفته بود. با دستانش سنگ را که گرفته بود، سقوط کرده و دنده و سرش شکسته بود. در صورتیکه خودش مربی بود. این کار باید اصولی انجام شود. من خود م در حواث مختلف هنگام امدادرسانی حتی دچار آسیب هم شدم. البته آسیب جدی نبوده و در حد در رفتن مچ پا بوده است. ولی هیچوقت دلسرد نشدم.»