[لیلامهداد ] نوجوانی، دوره تحول شناختی، عاطفی و رفتاری در فرد است. نوجوان نهتنها از نظر جسمی و سنی از دوره کودکی گذر میکند، بلکه از نظر شناختی، احساساتی و رفتاری هم به سرعت از دوران کودکی فاصله میگیرد. بنابرنظر صاحبنظران حوزه تربیت در هر دوره تاریخی یا فناورانه که زندگی کنیم، گذران دوره نوجوانی، به دلیل تحول بزرگی که باید رخ دهد، گیجکننده است. افراد در آغاز نوجوانی هنوز کودکاند، کوچک، آسیبپذیر و متکی به پدر و مادر هستند. این کودک در پایان نوجوانی به بزرگسالی مستقل تبدیل میشود که میتواند روابط اجتماعی پیچیده و جهان بزرگتر را درک و مدیریت کند. این تحول بسیار عظیم است و تغییراتی که در مغز و بدن نوجوان رخ میدهد احتمالا همان چیزهایی هستند که نوجوانی را بسیار مشکل میکنند.
نوجوانی یکی از حساسترین و پیچیدهترین دورههای زندگی است
جاناتان هایت در کتابش، با عنوان نسل مضطرب به میزان بالای اضطراب و مشکلات روانی نوجوانان پرداخته است. هایت یکی از دلایل مشکلات دوران نوجوانی را ظهور گوشیهای هوشمند و رسانههای اجتماعی عنوان کرده است. او راهکار را محدود کردن این امکانات برای نوجوانان میداند اما سوال اصلی این است که آیا واقعا همه این مشکلات به گوشیهای هوشمند برمیگردد؟ آیا نمیتوان بخشی از مشکلات نوجوانان را به خود دوران نوجوانی و اقتضائات آن مربوط دانست؟ لوسی فوکس، روانشناس و استاد دانشگاه آکسفورد در پاسخ به این سوالات میگوید: «نوجوانی یکی از حساسترین و پیچیدهترین دورههای زندگی است که با تغییرات عمدهای در جنبههای مختلف جسمی، روانی و اجتماعی همراه است.»
بنابرنظر فوکس در این دوره، تغییرات هورمونی میتواند بر خلق و خوی نوجوانان تأثیر بگذارد و احساسات شدید و متغیری را ایجاد کند. نکته بعدی که باید مدنظر داشت، این است که نوجوانان تحت فشارهای اجتماعی زیادی قرار دارند، از جمله انتظارها و استانداردهای دوستان، خانواده و جامعه. این فشارها میتوانند به اضطراب و استرس منجر شوند.
درک و حمایت از نوجوانان میتواند به کاهش اضطراب و مشکلات روانی آنها کمک کند
او عنوان میکند: «نوجوانان در حال تلاش برای شکلدهی به هویت خود هستند و این فرآیند میتواند همراه با سردرگمی و تردید باشد. تأثیر رسانههای اجتماعی بر تصویر بدن و روابط اجتماعی نوجوانان هم میتواند به اضطراب و مشکلات روانی دامن بزند.» این روانشناس مشکلات در روابط خانوادگی، مانند طلاق والدین یا عدمحمایت عاطفی را یکی از دلایل مشکلات روانی در دوره نوجوانی میداند و میگوید: «این شرایط میتواند به احساس تنهایی و اضطراب در نوجوانان منجر شود.» این استاد دانشگاه آکسفورد بیان میکند: «بسیاری از نوجوانان هنوز مهارتهای لازم برای مقابله با چالشها و بحرانها را کسب نکردهاند که میتواند به مشکلات روانی بیشتر منجر شود. بهطور کلی، درک و حمایت از نوجوانان در این دوره بحرانی میتواند به کاهش اضطراب و مشکلات روانی آنها کمک کند.»
نوجوانی، دنیای ناشناختهای است
بنابرنظر روانشناسان حوزه کودک و نوجوان، سرکشی و پرخاشگری را میتوان یکی از چالشهای دوره نوجوانی عنوان کرد. نکته اساسی که باید مورد توجه قرار بگیرد، این است که نوجوانی دوران چالشها و بحرانهاست. البته طبق مطالعات روانشناختی عوامل زیادی میتوانند در بروز خشم و سرکشی در نوجوانان نقش داشته باشند. به عنوان نمونه مجموعه مهارتهای تنظیم هیجان میتواند در میزان بروز خشم و سرکشی یک نوجوان تاثیر بگذارد. نکتهای که باید مورد توجه قرار بگیرد، این است که توانایی و بلوغ هر نوجوان متفاوت از دیگری است.
به گفته مریم اخلاقیپور، عضو انجمن روانشناسی تربیتی ایران، دنیای نوجوانی، دنیای ناشناختهای است. بنابرنظر اخلاقیپور، نوجوان با گذر از دوران کودکی در اتمسفری به نام نوجوانی فرود میآید که نسبت به آن فضا هیچ شناختی ندارد. این عضو انجمن روانشناسی تربیتی ایران با اشاره به اینکه نوجوان، نه پختگی دنیای بزرگسالی را دارد و نه احساسات دوران کودکی را به «شهروند» میگوید: «به همین دلیل با نوجوان نمیتوان مانند یک کودک برخورد کرد، چنین رفتاری بیشک موجب پرخاش و عصبانیت نوجوان میشود چون از این دوره گذر کرده است. البته باید گفت از یک نوجوان هم نباید انتظار رفتار یک بزرگسال را داشت چون هنوز به آگاهی و پختگی این دوران نرسیده است. درواقع او توان انتخاب راه درست را پیدا
نکرده است. »
خود والدین در بزرگسالی بارها اشتباه داشتهاند، پس نباید از یک نوجوان انتظار درست رفتار کردن را داشته باشند. توصیه من به والدین این است که کتاب از بچهها گفتن، از بچهها شنیدن را مطالعه کنند
به نوجوانمان اجازه بدهیم، حرف بزند چه به درست چه به اشتباه
برخی از والدین گاهی فراموش میکنند، فرزندشان وسیله یا ابزار دست آنها نیست که تا ابد هر چه آنها میخواهند، انجام بدهد. این والدین باید به این مساله توجه کنند که نوجوان هم انسانی است با اراده، قدرت تخیل، هوش و احساسات مستقل که باید شکستها و تجربههای خاص خودش را در زندگی کسب کند و در سایه آنها از موانع زندگی گذر کند.
به گفته اخلاقیپور نباید نوجوانان را تنها گذاشت. او با اشاره به اینکه والدین باید با پذیرش این مساله که فرزندشان وارد مرحله جدیدی شده با آنها همراه شوند، عنوان میکند: «در این دوره اغلب نوجوانان به دلیل تغییرات هورمونی، احساس ناکافی بودن، زشتانگاری و… را تجربه میکنند، بنابراین پرخاشگر میشوند. همه این تغییرات برای نوجوان یک بحران است چون هنوز وابسته به دنیای قبلی است -دوران کودکی- و پذیرش فضای جدید برایش سخت است.»
این عضو انجمن روانشناسی ایران اظهار میکند: «در علم روانشناسی دوره نوجوانی را دیگ در حال جوش تعبیر کردهاند، بنابراین همانطور که ما قبل از به جوش آمدن، انفجار و سوختن دیگ زیرش را خاموش میکنیم باید به موقع و متناسب با شرایط با نوجوانمان رفتار کنیم.»
او بیان میکند: «اولین کاری که والدین باید انجام بدهند، خوب گوش دادن است. به نوجوانمان اجازه بدهیم، حرف بزند چه به درست چه به اشتباه.» اخلاقیپور ادامه میدهد: «خود والدین در بزرگسالی بارها اشتباه داشتهاند، پس نباید از یک نوجوان انتظار درست رفتار کردن را داشته باشند. توصیه من به والدین این است که کتاب از بچهها گفتن، از بچهها شنیدن را مطالعه کنند.»
فاصله میان والدین و نوجوانان گاهی اوقات منجر به اشتباهات جبرانناپذیر میشود
این عضو انجمن روانشناسی تربیتی ایران با اشاره به اینکه بزرگسالان هم در مسائل و مشکلاتشان، دوست دارند شنوندهای داشته باشند که آنها را قضاوت نکند، میگوید: «به نوجوانان فرصت حرف زدن بدهید، بدون قضاوت و سرزنش شدن. قضاوت و سرزنش کردن نوجوانان سبب میشود بین والدین و نوجوانان فاصله بیفتد، بنابراین هر دو طرف درکی از یکدیگر نخواهند داشت و گاهی اوقات هم نوجوانان به دلیل همین فاصله دست به اشتباهات جبرانناپذیر میزنند.»
بنابرنظر اخلاقیپور بهترین روش این است که از خود نوجوانان کمک بگیریم و راههای عادلانه جلوی پایشان بگذاریم. او عنوان میکند: «پایین آمدن اعتمادبهنفس یکی دیگر از ویژگیهای دوران نوجوانی است. پسران در این دوران حس میکنند، قدرت بدنی لازم را ندارند برای همین اعتمادبهنفسشان را از دست میدهند. دختران هم حس میکنند به اندازه کافی زیبا نیستند و همین مساله روی اعتماد به نفس شان تاثیر میگذارد.»
والدین باید این حس را به نوجوانشان بدهند که او قسمتی از زندگی آنهاست. البته حس اعتماد متقابل هم باید در میانشان حاکم باشد
طوری رفتار کنیم تا در دوران نوجوانی در قلمرو دوستان فرزندمان قرار بگیریم
اخلاقیپور ادامه میدهد: «میتوان با مسئولیت دادن به نوجوانان اعتمادبه نفس آنها را بالا برد. البته در کنار مسئولیت دادن باید مراقب آنها باشیم.» این عضو انجمن روانشناسی تربیتی ایران عنوان میکند: «دوران نوجوانی، دوران رفیق داشتن است، بنابراین والدین باید طوری رفتار کنند که در دوران نوجوانی در قلمرو دوستان فرزندشان قرار بگیرند.» او اظهار میکند:«والدین باید این حس را به نوجوانشان بدهند که او قسمتی از زندگی آنهاست. البته حس اعتماد متقابل هم باید در میانشان حاکم باشد. باید این فضا را به نوجوان بدهیم که بتواند درددل کند. والدین این نکته را مدنظر داشته باشند که با نزدیک شدن به نوجوانشان هم خودشان احساس جوان بودن میکنند هم فرزندشان را از آسیبهای جبرانناپذیر حفظ میکنند.»
محیط خانواده عامل تعیینکننده در توسعه رفتارهای پرخاشگرانه در نوجوانان است
خانوادههایی که محبت و حمایت عاطفی زیادی به فرزندان خود ارائه میدهند، معمولا فرزندان کمپرخاشگری دارند. احساس امنیت عاطفی میتواند به کاهش رفتارهای پرخاشگرانه کمک کند. البته شیوههای تربیتی مانند تنبیه بدنی یا روانی میتواند به افزایش رفتارهای پرخاشگرانه در نوجوانان منجر شود. برعکس، تقویت رفتارهای مثبت میتواند به کاهش پرخاشگری کمک کند. شرایط اقتصادی و اجتماعی خانواده نیز میتواند بر رفتار نوجوانان تأثیر بگذارد. فشارهای مالی و اجتماعی ممکن است به افزایش استرس و در نتیجه پرخاشگری منجر شود. در مجموع، محیط خانواده میتواند به عنوان یک عامل تعیینکننده در توسعه رفتارهای پرخاشگرانه نوجوانان عمل کند و توجه به این عوامل میتواند به کاهش پرخاشگری و بهبود روابط خانوادگی کمک کند. مسعود غفاری، روانشناس و مشاور خانواده با اشاره به اینکه گاهی والدین نادانسته، ناخواسته و نسنجیده بلایی سر فرزندانشان میآورند که هیچ دشمنی نمیتواند چنین کاری کند، به «شهروند» میگوید: «هر آدم ترسو، هر آدمی با خودباوری پایین، ناتوان، ناموفق و درمانده بخش بزرگی از تاوان خطاکاری والدینش را میدهد.» بنابرنظر غفاری هر فردی برای داشتن سلامت روان نیازمند والدینی شایسته، فضای امن خانوادگی و مدرسه، آموزگار و جامعه استاندارد است. این روانشناس و مشاور خانواده عنوان میکند: «آدم حسابیها، آدم معمولیها و آدمهای شکستخورده ٣٠-٤٠ سال آینده در حال حاضر در دبستانها درس میخوانند.» او بیان میکند: «اگر کودکی مشکل هوشی و ژنتیکی و… نداشته باشد باید وجود بسترهای مناسب باید در آینده جزو آدمهای حسابی یا معمولی باشد نه مشکلدار.»
هر نوجوان یک فرد است که در شرایط خاص خودش تربیت شده است و تجربیاتش مختص به خود اوست، بنابراین نمیتوان برای همه نوجوانان یک نسخه پیچید
والدین ابتدا مشکلات بین خودشان را حل کنند
محیط خانواده نقش بسیار مهمی در شکلگیری رفتارهای پرخاشگرانه نوجوانان دارد. بنابرنظر صاحبنظران نوجوانان معمولا رفتارهای والدین و سایر اعضای خانواده را مشاهده کرده و تقلید میکنند. اگر والدین رفتارهای پرخاشگرانهای داشته باشند، احتمال بیشتری وجود دارد که نوجوانان نیز این رفتارها را یاد بگیرند. خانوادههایی که ارتباطات ضعیفی دارند و نمیتوانند احساسات و نگرانیهای خود را به درستی بیان کنند، ممکن است فرزندانشان دچار مشکلات عاطفی و پرخاشگری شوند، البته وجود تنشهای مکرر و تعارضات در خانواده میتواند به افزایش استرس و اضطراب در نوجوانان منجر شود و آنان را به سمت رفتارهای پرخاشگرانه سوق دهد.
غفاری معتقد است روابط میان پدرومادر در مشکلات روانی کودکان تاثیرگذار است. او میگوید: «پدرومادری اگر میخواهند فرزندشان مشکلات کمتری را تجربه کند در گام اول مشکلات میان خودشان را حل کنند.» این روانشناس با اشاره به اینکه نمیشود در یک فضای پرتنش و ناامن بچهای سازگار تربیت کرد، اظهار میکند: «نوجوانانی که در بستر مناسبی تربیت میشوند مشکلات روانی کمتری را نسبت به همسالانشان تجربه میکنند. پرخاشگری بخشی از تغییرات خلق و خوی دوران نوجوانی است و اولیا میتوانند با مشاوره گرفتن از متخصصان این حوزه نحوه صحیح برخورد را داشته باشند.» او بیان میکند: «هر نوجوان یک فرد است که در شرایط خاص خودش تربیت شده است و تجربیاتش مختص به خود اوست، بنابراین نمیتوان برای همه نوجوانان یک نسخه پیچید.»