[مریم رضاخواه] صدای پیری جمعیت در کشور چند سالی است که بلند شده و گفته میشود در آستانه «تله جمعیتی» قرار گرفتهایم. از طرفی کاهش نرخ باروری هم ما را در لبه پرتگاه سالخوردگی جمعیت قرار داده است. به گفته صابر جباری، سرپرست مرکز جوانی جمعیت، سلامت خانواده و مدارس وزارت بهداشت، حدود ۱۰ میلیون سالمند در کشور داریم و اگر از جوانی جمعیت غفلت شود، در سال ۱۴۳۰، بین ۲۵ تا ۳۰ درصد از جمعیت کشور، سالمند خواهند بود. کارشناسان میگویند در حالی که در طول ۴۰ سال گذشته درصد سالمندان ما دو برابر شده و از ۵ درصد به ۱۰ درصد رسیده است؛ در آینده این میزان رشد جمعیت سالمند، در مدت ۲۰ سال اتفاق خواهد افتاد؛ به عبارت دیگر تا ۲۰ سال آینده ۱۰ درصد جمعیت فعلی سالمندان به ۲۰ درصد میرسد و در سال ۱۴۳۰ جمعیت سالمندان به بیش از ۳۰ درصد خواهد رسید و در سال ۱۴۳۰، حدود ۲۵ میلیون تا ٣٠ میلیون نفر از جمعیت کشورمان سالمند خواهند بود.
این در حالی است که عواقب کاهش جمعیت کشور، معکوس شدن هرم سنی و حرکت جمعیت ایران به سمت پیری تنها در حوزه مسائل فرهنگی- اجتماعی خلاصه نمیشود و میتواند پیامدهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی ایجاد بحران در صندوقهای بازنشستگی کشور و برهمخوردن تعادلِ بین جمعیت فعالِ بیمهپرداز و مستمریبگیر، بازنشسته که در نهایت به ورشکستگی صندوقها و تولید بحرانهای اقتصادی و سیاسی- امنیتی می انجامد، برای کشور به همراه داشته باشد.
سالخوردگی جمعیت تنها مربوط به کشور ما نیست، بلکه پدیدهای جهانی است و به مهمترین چالش جمعیتی در قرن ۲۱ بدل شده است. احمد دلبری رئیس انجمن علمی سالمندشناسی و طب سالمندی ایران، معتقد است که روند فزاینده سالمندی جمعیت بیش از آن حدی است که برای کشورهای جهان پیشبینی شده بود و آن را باید به عنوان انقلابی خاموش دانست که چهره کشورها را تغییر میدهد. او میگوید: «سرعت سالمند شدن کشورها با هم متفاوت است و عمدتاً تابع سوابق باروری و سبک کنونی آن است. برخی کشورهای توسعه یافته در اواخر قرن ۱۹ و ۲۰ شاهد سالمندی بودند؛ برای مثال در کشور فرانسه ۱۱۴ سال طول کشید تا نسبت جمعیت بالای ۶۵ سال از ۷ به ۱۴ درصد افزایش یابد در حالی که این میزان روند افزایشی سالمندی در ایران، کمتر از ۲۰ سال طول میکشد که سرعت بسیار بالاتری نسبت به سایر کشورهاست و فرصت کافی برای ایجاد زیرساختها برای مواجهه با این فرایند نوپدید جمعیتی را نخواهیم داشت.»
کارشناسان معتقدند با وجود افزایش آمار سالمندان کشور، همچنان سیاست کلانی در ارتباط با حوزه سالمندی در کشور وجود ندارد و تنها در قوانین پراکنده، اشاره کوچکی به موضوع سالمندی شده است.
اکنون این سؤال مطرح میشود که برای مقابله با بحران سالمندی چه اقدامهایی باید انجام شود؟
٣٠ میلیون سالمند در سال ١٤٣٠
کاهش روند ازدواج و در عین حال، افزایش سن ازدواج و در نتیجه آن، کاهش موالید و رفتن به سمت و سوی خانواده تک فرزندی؛ دست به دست هم داد تا قانون جوانی جمعیت در سال ۱۳۹۹ به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد و از سال ۱۴۰۰، وارد فاز اجرایی شد. در این قانون، وزارت بهداشت نیز به عنوان متولی سلامت جامعه، نقش مؤثری در افزایش موالید و کاهش بحران سالمندی دارد.
میانگین سنی جمعیت کشور در سال ۱۳۵۵ حدود ٢٢,٤ سال بوده است، اما به گفته صابر جباری، رئیس اداره جوانی جمعیت وزارت بهداشت، این عدد در سال ۱۳۹۹ به ۳۲ سال رسیده است و این نشان میدهد که در ۴۴ سال گذشته جمعیت ایران حدود ۱۰ سال پیرتر شده است.
رئیس اداره جوانی جمعیت وزارت بهداشت، درباره دوران بیشزایی و تورفتگی هرمجمعیتی کشور به «شهروند» میگوید: «دوران بیشزایی اصلی» از سال ۵۸ آغاز شد و تا سال ۱۳۷۰ ادامه داشت و دوران فرورفتگی هرم جمعیتی، از سال ۱۳۷۴ تا سال ۱۳۸۵بود که «دوران کمزایی اصلی» نام دارد.
او به برآورد مرکز آمار و جمعیت، اشاره میکند: «حدود ١١,٥ درصد از جمعیت کشورمان را افراد ۶۰ سال و بیشتر و حدود٧.٥ درصد را نیز گروه سنی ۶۵ سال و بالاتر تشکیل میدهند. سهم جمعیت سالمند ایران از سال ۱۳۹۸ تا سال ۱۴۲۱ طی ۲۳ سال، از ۱۰ به ۲۰ درصد خواهد رسید. در حالی که روند تغییرات این شاخص در کشورهای توسعه یافته، طی ۷۰ تا ۱۲۰ سال رخ میدهد. پیشبینی میشود که تعداد سالمندان ایران در سال ۱۴۰۵ به حدود ۱۱ میلیون نفر، در سال ۱۴۱۰ به حدود ۱۳ میلیون نفر، در سال ۱۴۲۰ به حدود ۱۹ میلیون نفر و در سال ۱۴۳۰ به حدود ۳۰ میلیون نفر برسد. در حال حاضر حدود ۷ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر از جمعیت سالمندان کشور در شهرها زندگی میکنند و بیش از ۲میلیون و ۳۰۰هزار سالمند در مناطق روستایی حضور دارند.صابر جباری، جوانترین و سالمندترین استانهای کشور را نام میبرد: « جمعیت سالمندان استانهای گیلان و مازندران، به ترتیب با ١٦,٣٥ درصد و ١٤.٩٣ درصد است و با توجه به اینکه جمعیت سالمندان این استانها بیشتر از ۱۴ درصد است، جزء استانهای سالمند کشور محسوب میشوند. این در حالی است که جمعیت سالمندان استان سیستانوبلوچستان، حدود ٤.٩٤ درصد گزارش شده و جوانترین استان کشور است. پس از استان سیستانوبلوچستان، استان هرمزگان با ٧.٢٣ درصد سالمند، در جایگاه دوم استان های جوان کشور قرار دارد. »
وضعیت جمعیت جوان در ایران چگونه است؟
بررسیها نشان میدهد که روند رشد جمعیت طی سالهای اخیر به شدت نزولی بوده است به طوری که نرخ رشد جمعیت کشور از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۸۵ از ٣,٩ به ١.٦ کاهش یافته و در سال ۱۳۹۵ به١.٢ درصد و در سال ۱۴۰۰ به ٠.٦ درصد رسیده است. به عبارت دیگر در عرض تنها پنج سال، نرخ رشد جمعیت کشور به میزان ۵۰ درصد کاهش یافته است.
مسئول دبیرخانه قرارگاه جوانی جمعیت وزارت بهداشت، میگوید: « از سال ۱۳۹۴ به بعد شاهد کاهش موالید در کشور بودیم که شیب تندی داشت، اما در برخی از سالها، ۱۰۰ تا ۱۲۰ هزار تولد کاهش داشت. البته نگاهی به این آمارها نشان میدهد که پس از ابلاغ قانون جوانی جمعیت در سال ۱۴۰۰ سقوط آزاد کاهش موالید در کشور متوقف شده است. »
افزایش امید به زندگی
عملکرد مطلوب نظام سلامت در کشور مترادف با افزایش بهرهوری عموم جامعه است، چرا که این وزارتخانه در راستای تأمین سلامت مردم تلاش میکند و این تلاشها منجر به ارتقای بسیاری از شاخصها از جمله «امید به زندگی» شده است. افزایش سنامید به زندگی در کشور یکی از نتایج ارتقای بهرهوری در نظام سلامت است، به نحوی که سنامید به زندگی اکنون در کشور در مردان به ۷۶ سال و در زنان به ۷۸ سال رسیده است، در حالی که این رقم قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ۵۶ سال بود.
جباری در رابطه با میزانامید به زندگی در سالمندان میگوید: « این پیشرفت، نتیجه بهبود نظام سلامت کشور و توسعه نظام شبکههای خدمات بهداشتی و درمانی است. برای افزایشامید به زندگی همچنان نیازمند تقویت زیرساختهای سلامت سالمندان هستیم. افزایش موالید و نرخ باروری کلی تا سطح جانشینی ٢,٦، اتخاذ تدابیر لازم برای سالمندی پویا و فعال و افزایش سن بازنشستگی از رویکردهای مواجهه با سالمندی است.
از آگاه سازی سالمندان تا درمان
او معتقد است برای ارتقای آگاهسازی سالمندان باید سواد سلامت را در گروههای سنی مختلف، ازکودکی تا سالخوردگی آغاز کنیم.
« برای پیشگیری از بیماریها، بستههای آموزشی در مدارس با هماهنگی آموزش و پرورش در میان دانشآموزان توزیع میشود. خطر سنجی بیماریهای قلبی عروقی و غربالگری فشار خون و دیابت، غربالگری تغذیه، پیشگیری از زمین خوردن، غربالگری افسردگی و سرطان کولون و سرطان پستان، از خدماتی است که اکنون برای سالمندان در حال اجرا است. بر اساس آخرین اطلاعات حاصل از سامانههای پرونده الکترونیک حدود ٣٢,٤ درصد از سالمندان ۴ خدمت اول در طول سال ۱۴۰۲ دریافت کردهاند. اما به دلایل مختلف استقبال سالمندان از خدمات ارائه شده در واحدهای ارائه خدمت مناسب نیست.
تشخیص بیماریها در مرحله دوم قرار دارد: « به غیر از پیشگیری، مشکلات و بیماریهای سالمندی باید به موقع تشخیص داده شوند. اگرورودیهای بیماریهای مختلف در یک سالمند افزایش پیدا کند، اختلال جدی ایجاد میکند و آسیب زیادی وارد میکند. در مرحله بعد درمان به موقع سالمندان خیلی مهم است. پیشگیری و تشخیص و درمان بیماریهای سالمندان، در حوزه وزارت بهداشت است اما اگر نیازمند خدمات توان بخشی باشند، طبق قانون، سازمان بهزیستی مکلف است، درمان این بیماران را پوشش دهد. »
راهکارهایی برای مدیریت جمعیت سالمند
برای مدیریت جمعیت سالمند چه راهکارهایی وجود دارد؟ جباری پاسخ میدهد: « با تغییر الگوی زندگی و کاهش تعداد فرزندان، امکانی برای نگهداری و سرپرستی افراد سالمند در کانون خانوادهها وجود ندارد و باید از هم اکنون برای نهادسازی، تدوین ضوابط و سرمایهگذاری به منظور تأسیس و اداره کانونهای نگهداری سالمندان تدابیر لازماندیشیده شود. برای مدیریت جمعیت سالمند، نیازمند نیروی جوان هستیم، باید نیروی ماهر جوان و آموزش دیده داشته باشیم که به این سالمندان خدمات ارائه دهند وگرنه بیمارستانهای ما با کمبود پرستار مواجه خواهند شد. ما نیرو برای پرستاری در منازل نداریم و نمیتوانیم با توجه به کاهش رشد موالید تأمین کنیم. مؤلفه دیگر، تجهیزات درمانی است. تجهیزات درمان در حال حاضر در کشور ارتقا پیدا کرده است، اما با توجه به اینکه تعداد سالمندان افزایش پیدا خواهد کرد با مشکلاتی مواجه خواهیم شد. این در حالی است که بخش قابل توجهی از سالمندان تحت پوشش بیمه تکمیلی نیستند.
بنابراین باید سیاستگذاری نوینی انجام داد و بازنگری کرد که چگونه میشود عملکرد صندوقها را بهینه کرد. ۱۰ سال آینده موج بسیار بزرگی از بازنشستگان را خواهیم داشت. اگر از هم اکنون سرمایهگذاری نشود، صندوقهای بازنشستگی دچار بحران بزرگی خواهند شد. در سالهای آینده با افزایش جمعیت سالمند و بازنشستگان، مصارف صندوقها افزایش پیدا میکند اما در مقابل منابع یا ورودیهای صندوقها افزایش کفاف مشکلات درمانی و معیشتی سالمندان را نخواهد داد. ضروری است که صندوقهای بازنشستگی و تأمین اجتماعی به سرعت اقدامات موردنیاز برای ایجاد ذخیرههای لازم و سرمایهگذاری در جهت حفظ و ارتقای ارزش منابع و داراییهای خود، نوسازی و بازسازی و افزایش بهره وری را در دستور کار قرار دهند.»