مثل یک خانواده، در کنار مردم
«شهروند» در گفتوگو با مسئول پایگاه امدادونجات «رینه»، خاطرات و خدمات امدادگران آنجا را روایت کرد
سیما فراهانی| برای هر ماموریتی با هم رقابت میکنند. شیفت خود را تحویل نمیدهند و گاهی اوقات چندین روز در پایگاه میمانند. با عشق و علاقه کار میکنند خدمت به مردم را بر هر چیزی در زندگیشان، ارجحیت دادهاند. اعضای پایگاه امدادونجات رینه در شهرستان آمل، مثل یک خانواده میمانند. در کنار هم زندگی میکنند و روزهای تلخ و شیرینی را با هم تجربه کردهاند. ولی هیچکدام از خدمت به مردم دلزده نشدهاند. همه آنها تا پای جان در کنار مردم ایستادهاند. داوود لشگری مسئول پایگاه امدادونجات کوهستان «رینه» در شهرستان آمل است که در گفتوگو با خبرنگار «شهروند» از روزهای تلخ و شیرین خود در این پایگاه میگوید.
انفرادی صعود نکنید
داوود لشگری از هشت سال پیش میگوید. ولی که پایگاه «رینه» راهاندازی شد: «این پایگاه از سال 95 راهاندازی شد. آن زمان حادثههایی بیشتر در قله دماوند پیش میآمد. بعد از آن این پایگاه تاسیس شد تا بتوانیم به کسانیکه در کوه و ارتفاعات آسیب میبینند، کمک کنیم. این پایگاه تا نزدیک جنگلهای آمل را پوشش میدهد. نزدیک 95 کیلومتر در جاده را هم پوشش میدهد.
اگر فردی در این محیط گم شود و یا آسیب ببیند، ما به سراغش میرویم و خدمات امدادی انجام میدهیم. کوهنوردان معمولا مسیر دماوند را جدی نمیگیرند. خیلیها به صورت انفرادی صعود میکنند و به تذکرها توجهی ندارند. اگر این توجهها نباشد، صعود برایشان خیلی خطرناک میشود. ما در این پایگاه واقعا با یکسری حوادث تکراری مواجه هستیم. مثلا سقوط به یخچال، زیاد اتفاق میافتد. آن هم به خاطر این است که راه را بلد نیستند و سقوط میکنند. البته هیچ تابلو و علائم هشداری هم آنجا وجود ندارد.»
لزوم تابلوهای راهنما در مسیر دماوند
مسئول پایگاه «رینه» میگوید: «به نظر من باید در آن مسیر از سوی فدراسیون کوهنوردی، تیرکهای راهنما وجود داشته باشد و اطلاعرسانی صورت بگیرد تا کوهنوردان در مسیر هوشیار باشند. مثلا اگر مسیری انحراف دارد و یا دارای یخچال است، با تابلو نشان داده شود تا کمتر دچار آسیب شوند. البته ما در پایگاه همیشه آمادگی داریم تا اگر حادثهای پیش آمد، سر صحنه برویم.
معمولا چهار نفر هستیم که به صورت آمادهباش شیفتهای دو یا سه روز داریم. هر حادثهای رخ دهد، پوشش میدهیم. اگر هم مجبور شویم نیروی کمکی از آمل به ما ملحق میشود. ما در پایگاه به اضافه بچههای داوطلبی که خودشان به ما ملحق میشوند، معمولا 20 تا 30 نفر هستیم که در شیفتهای مختلف پست میدهیم. بعضی ها داوطلب هستند که از سمت شعبه معرفی میشوند. در این پایگاه باید دوره کوهستان را بلد باشند تا بتوانند فعالیت کنند.»
هیچوقت دلسرد و خسته نشدیم
لشگری به خاطراتی در این پایگاه اشاره میکند و ادامه میدهد: «چند وقت پیش در ضلع غربی دماوند یک مفقودی داشتیم که مجبور شدیم برای یافتن آن فرد درخواست نیروی کمکی کنیم. نزدیک به 100 کوهنورد و امدادگر آمدند و به ما کمک کردند. چند روز به دنبالش گشتیم و درنهایت جسد این کوهنورد پیدا شد. خاطره تلخی بود. اینکه در تابستان فقط شش فوتی در قله دماوند داشتیم، آمار بالایی است. این صحنهها واقعا برای همه ما تلخ و ناراحتکننده است و خسنگی کار روی تنمان میماند. اینکه در مسیرهای سخت و صعبالعبور، چندین ساعت و چندین روز را جستوجو میکنیم و در نهایت فرد را زنده پیدا نمیکنیم برایمان سخت است. اما هیچوقت دلسرد و خسته نشدیم.»
در این پایگاه بچهها بسیار پرتوان هستند
مسئول این پایگاه در پایان صحبتهایش از عشق و علاقه به کار میگوید: «من سال 92 استخدام جمعیت هلالاحمر شدم. تا پیش از آن به صورت داوطلب کار میکردم. سال 83 بود که با دوستانم وقتی به سنگنوردی میرفتیم، متوجه شدیم که اگر یک نفرمان آسیب ببیند، بلد نیستیم او را نجات دهیم. برای همین همه ما تصمیم گرفتیم، دوره کمکهای اولیه را بگذرانیم. آنجا بود که با جمعیت آشنا شدم و بعد از گذراندن دورهها، همکاریام با آنها را ادامه دادم. مربی امداد کوهستان شدم. وقتی پایگاه رینه راهاندازی شد، ما سه نفر بودیم.
در طول این سالها بچههای داوطلب آمدند و به ما اضافه شدند. آن زمان امداد کوهستان در هلالاحمر خیلی رسمی نبود. تا این مساله سازمانیتر و رسمیتر شد. حالا در این پایگاه بچهها بسیار پرتوان هستند. به خوبی میتوانند اکثر حادثهها را پوشش دهند. توان بالایی دارند. محیط پایگاه در منطقهای کوهستانی است که با اخلاقیات و روحیات بچهها سازگار است. برای همین آنها برای رفتن به ماموریت با هم رقابت میکنند. حتی وقتی شیفت نیستند هم تماس میگیرند و میگویند اگر کاری است، من بیایم برای کمک. گاهی اوقات بچهها به جای سه روز، 9 یا 10 روز شیفت میمانند، آن هم بدون اینکه شکایتی داشته باشند. ما مثل یک خانواده در کنار هم کار میکنیم.»