مرثیه‌ای بر وجدان خفته و تن مجروح آتش

دختر آبی پر کشید و رفت. رنج‌های این زن صبح روز 18 شهریور پایان یافت. چند روز پیش خبر آمده بود که دختری هوادار تیم آبی پایتخت زمانی که شایعه حکم 6ماه حبس خود را به جهت حضور در برابر ورزشگاه شنید، تن خود را به لهیب شعله‌ها سپرده است. هر چند این خبر تکذیب شده، اما در کمال تأسف فاجعه‌ رخ داده است.

متاسفانه می‌دانیم که ایران در زمره پنج کشوری است که بالاترین آمار خودسوزی در جهان را دارد و یک نکته بسیار تعجب‌برانگیز این است که در مهمترین پژوهش انجام‌شده توسط احمدی در غرب ایران در بیش از ۹۰‌درصد موارد، اختلال جدی روانپزشکی در این افراد وجود ندارد و صرفا مشکل خانوادگی و درنهایت یک اختلال انطباقی گزارش شده است.

الگوی خودسوزی را در جهان به سه دسته تقسیم می‌کنند؛ در کشورهای توسعه‌یافته به‌عنوان یک اعتراض سیاسی- اجتماعی است و در غیر از این موارد، معمولا در مردان دچار اختلال روانپزشکی شدید یا الکلیک، در کشورهای توسعه‌نیافته در زنان فقیر نواحی کمتر توسعه‌یافته و البته در افراد کم‌سواد‌تر با پاتولوژی روانی خفیف‌تر و بیشتر در زمینه نابرابری‌های جنسیتی و اجتماعی. در مردان این جوامع عموما خودسوزی در زمینه یک اختلال روا‌نپزشکی شدید یا اعتیاد رخ می‌دهد. یک مدل دیگر هم در اقلیت‌های مذهبی مورد تعدی و تبعیض دینی مانند راهبان تبتی.
در ایران در این زمینه خوشبختانه تحقیقات تجربی با طراحی خوب کم نداریم، که باعث شده تصویری از این معضل اجتماعی در دست داشته باشیم.
خودسوزی به‌عنوان رفتاری اعتراضی البته در ایران علت موارد کمتری از خودسوزی زنان در نواحی غرب کشور است. به ‌عبارتی زنان غرب ایران بیش از آن‌که در پی یک کنش سیاسی و اجتماعی باشند، در پی اعتراض به نزدیکان خود و محیط کوچک پیرامونی هستند که نیازهای آنها را نادیده می‌گیرد.
و جالب آن است که تقریبا تمام استان‌هایی که در آنها آمار بالاست، استان‌هایی است که تجربه رویارویی مستقیم با جنگ را داشته‌اند، منهای مازندران که از این قاعده استثناست.

همکاران اصطلاحی را جعل کرده‌اند که قابل تأمل است: «خرده‌فرهنگ خودسوزی»، و یک مشاهده دیگر اجتماعی در مناطقی که خودسوزی در آن بالاست، کاربرد به وفور عباراتی تهدیدآمیز چون «خود را می‌سوزانم» یا «خود را می‌کشم» در محاورات روزمره و در زمان تنش‌های بین فردی است، که تواتر آن را نسبت به نقاط دیگر کشور بالاتر گزارش کرده‌اند. و به‌عنوان رفتاری اعتراضی در مقیاسی اجتماعی دانست. او هر چند رنج شخصی خود را بدینسان پایان داد و البته به رخ دیگرانی که او را نادیده گرفته‌اند، کشید اما مخاطب او جمعیتی بزرگتر است. بگذارید به‌عنوان یک روانپزشک که از این ماجرا بی‌نهایت متأثر است، بگویم مخاطب او وجدان‌های ما آدم‌های حرفه‌ای است که در برابر نقض حقوق انسانی سکوت کرده‌ایم، آن اندازه سکوت کردیم تا آدمی چنان تاب از کف دهد که پیکر خود به آتش سپارد.

و البته یادمان باشد شوربختانه دیروز روزجهانی پیشگیری از خودکشی بود.


پی‌نوشت‌
خبرگزاری میزان: صدور حکم 6ماه حبس برای خانمی که مقابل یک واحد قضائی خودسوزی کرد، کذب محض است.

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.