با وجود تضمینهای حکومت جولانی در سوریه، خشونتهای فرقهای و کشتار های هدفمند همچنان ادامه دارد
جرم: علوی بودن؛ سرنوشت: گلولهای در پیشانی
میدلایستآی: از آنجا که خشونت در استانهای سوریه که زمانی باثبات بودند، ادامه دارد، چشمانداز ثبات معنادار بهشدت دور است
هشتم دسامبر ۲۰۲۴ (١٨ آذر ١٤٠٣) بود که حکومت سوریه سقوط کرد و به سرخط خبرها تبدیل شد. طولی نکشید که رهبران جهان با خوشبینی و ابراز حمایت از مردم سوریه سیل پیامهای تبریک خود را روانه خبرگزاریهای سراسر جهان کردند. از آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، گرفته که گفت امروز مردم سوریه میتوانند از این فرصت برای ساختن آیندهای باثبات و صلحآمیز استفاده کنند و جو بایدن، رئیسجمهوری پیشین آمریکا، که آن را فرصتی تاریخی برای مردم سوریه دانست تا آینده بهتری برای کشور خود بسازند تا امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه، که شجاعت مردم سوریه را ستود و نوشت: «آرزوهایم برای صلح، آزادی و وحدت را به مردم ابراز میکنم.» و اولاف شولز، صدراعظم آلمان، که سقوط اسد را خبر خوب توصیف کرد و گفت: «پایان اسد برای میلیونها نفر در سوریه تسکین بزرگی است. این کشور نباید اکنون به دست رادیکالها بیفتد.»
حالا و پس از گذشت چندین ماه از آن اتفاق گویی چشمانداز آرامشی که برای سوریه آرزو میشد، دور از دسترس مینماید. «میدلایستآی» در گزارشی با عنوان «کشتارها در مناطق مرکزی علویان سوریه ادامه دارد»، به ادامه خشونتها در سوریه پرداخته و از آرامشی که هرگز برقرار نشد، حس فراگیر بیقانونی، زندگی توأم با ترس ساکنان، افزایش قتلها به سبک اعدام، عادی شدن آدمربایی و اعدامهای هدفمند و … گفته است. این گزارش را در ادامه میخوانیم:
آرامش هرگز برقرار نشد
در هفتههای پس از خشونتهای وحشتناک فرقهای از زمان سقوط بشار اسد، مردم محلی سواحل شمال غربی سوریه همچنان از قتلها، آدمرباییها و حملاتی که جامعه علوی را هدف میگیرند، گزارش میدهند. خشونتهایی که ٦ مارس (١٦ اسفند ١٤٠٣) آغاز شد، بهسرعت به حملات انتقامی علیه غیرنظامیان تبدیل شد. شبکه حقوق بشر سوریه اعلام کرد که ١٣٣٤ غیرنظامی که اکثرا علوی بودند در خشونتهای ماه مارس جان باختند که ٨٨٩ نفر را نیروهای مسلح در سرکوبهای امنیتی در این منطقه کشتند. در همین حال، دیدهبان حقوق بشر سوریه گزارش داد که بیش از ١٧٠٠ غیرنظامی را نیروهای امنیتی کشتهاند که بیشترآنها از جامعه علوی هستند. چند روز بعد، مقامات گفتند که کنترل اوضاع را دوباره به دست گرفتهاند و قول پاسخگویی و اقداماتی برای ایجاد امنیت دادهاند، اما ساکنان میگویند که آرامش هرگز برقرار نشد.
بیست شاهد عینی و بستگان قربانیان که به شرط ناشناس ماندن به دلیل ترس از انتقام، با «میدلایستآی» به گفتوگو نشستند، تایید کردند که حملات نظامی همچنان به بهانه جستوجوی وفاداران اسد ادامه دارد. ساکنان و ناظران محلی گفتند که به نظر میرسد این خشونتها هم تصادفی و هم سیستماتیک است که گروههای مسلح با کمترین ممانعت مقامات دولتی انجام میدهند.
در اسکوبین، روستایی در حومه لاذقیه، پسر یک روحانی برجسته علوی ٥ آوریل هنگام بازگشت از محل کار به ضرب گلوله کشته شد. او با دو نفر از بستگانش سوار بر موتورسیکلت بود که بنا به گزارشها، افراد مسلح راه بر آنان بستند.
روز بعد، مهاجمان به روستای المورید در نزدیکی شهر بانیاس حمله کردند. مرد جوانی گلوله خورد و کودکی معلول ضرب و شتم شد که هر دو در وضعیت بحرانی هستند. با وجود درخواست کمک، ساکنان گفتند که نیروهای امنیت عمومی مداخله نکردند. سوم آوریل، سه مرد جوان اهل طرطوس هنگام سفر به خارج از شهر ناپدید شدند. در همان هفته، دو مرد جوان دیگر در حومه شهر صافیتا ربوده شدند و بعد در نزدیکی مزرعهای جسد آنان پیدا شد.
حس فراگیر بیقانونی؛ مرگ به جرم علوی بودن
ساکنان الگویی از خشونت دولتی و حملات شبه نظامیان غیردولتی را توصیف میکنند که در یکدیگر ادغام شدهاند. در المحفوره در حمص، افراد مسلح ناشناس با موتورسیکلت وارد روستا شدند، چندین گلوله به هوا شلیک کردند و سپس یک نگهبان محلی چاه آب را با ٦ گلوله کشتند. مهاجمان از جادههایی کنار پستهای بازرسی دولتی خارج شدند و این، پرسشهایی در مورد چگونگی عبور آنها ایجاد کرد.
در همینحال، در وادی الذهب در حمص، مردی ١٩ ساله ٧ آوریل به ضرب گلوله کشته شد و مهاجمان قبل از رسیدن نیروهای امنیت عمومی فرار کردند. به گفته شاهدان، یک روز بعد، سه مرد، از جمله دو برادر، حوالی ساعت ٣ بعد از ظهر در میدان الازهری در لاذقیه هدف گلوله نیروهای امنیتی قرار گرفتند. این افراد پیاده بودند و افسران امنیت عمومی قبل از شلیک به سر آنها، از علوی بودنشان پرسیدند. این حادثه باعث وحشت شد، چنانکه راننده اتوبوسی در آن نزدیکی وسیله نقلیه خود را رها کرد و مسافران پیاده فرار کردند.
خطوط بین نیروهای تحت حمایت حاکمان، جناحهای شورشی و شبهنظامیان فرصتطلب به طور روزافزونی محو شدهاند و به حس فراگیر بیقانونی دامن میزنند.
مردی از شهر جبله گفت: «هر بار گروه جدید میآید. برخی شعارهای مذهبی سر میدهند، برخی صحبت نمیکنند. شما هرگز نمیدانید که با چه چیزی سر و کار دارید.
دستهبندی مذهبی نیز در ایستهای بازرسی در جادههای کوهستانی ساحلی امری عادی است. طبق گزارشها، مسافران درباره مذهب خود بازجویی میشوند و کسانی که خود را علوی معرفی میکنند اغلب با ضربوشتم، توهین یا بازداشت مواجه میشوند. یکی از ساکنان محلی گفت: «این بستگی به حال مسئول ایست بازرسی دارد.»
ساکنان در ترس زندگی میکنند
در منطقه الصنوبر، بین لاذقیه و جبله، ٦ مرد مسلح نقابدار ٦ آوریل به دو خانه همجوار یورش بردند و چندین خانواده را آواره کردند. مهاجمان در لباسهای متحدالشکل، بعد از ظهر وارد منطقه شدند و ابتدا به مردم محلی اطمینان دادند. یکی از ساکنان درباره مهاجمان به «میدلایستآی» گفت: «آنها گفتند همه چیز خوب است، نگران نباشید، اما سپس شروع به درخواست طلا، پول، تلفنهای همراه و … کردند.
ساکنان گفتند که بسیاری از این منطقه فرار کردهاند و کسانی که ماندهاند در ترس زندگی میکنند. یکی دیگر از مردم محلی گفت: «فقط پنج خانه هنوز ساکن دارد. مردم بعد از دیدن آنچه اتفاق میافتد، کاشانه خود را ترک کردهاند.»
حتی غیرنظامیانی که سعی در بازگرداندن حس عادیبودن اوضاع را دارند، هدف حمله قرار گرفتهاند. صبح روز ٧ آوریل، گروهی از معلمان که قصد بازگشایی مدرسه محلی در الصنوبر را داشتند، با شلیک گلوله مواجه شدند. یک شاهد گفت: «چهار نفر ناشناس سوار بر دو موتور به هوا شلیک کردند. آنها معلمان را دیدند که برگشتهاند و میخواستند آنها را بترسانند.» نیروهای امنیت عمومی این حادثه را بررسی نکردند و مدرسه همچنان بسته است. آسیب روانی این حمله بر کودکان نیز شدید بود.
افزایش قتلها به سبک اعدام/ آدمربایی و اعدام هدفمند عادی شده است
حملات اخیر در نزدیکی الصنوبر از الگویی آشنا پیروی میکرد که در سراسر لاذقیه، طرطوس، بانیاس و بخشهایی از حمص وجود دارد؛ جایی که مردان مسلح با خودروهایی تقریبا مشابه کاروانهای نظامی رسمی میرسند و بدون محدودیت از ایستهای بازرسی عبور میکنند.
اگرچه کشتارهای جمعی اوایل ماه مارس کاهش یافته، حملات در مقیاس کوچکتر در حال افزایش است. در روزهای اخیر، جسد چندین غیرنظامی علوی در سراسر منطقه ساحلی پیدا شده که بسیاری از آنها نشانههایی از قتلهایی به سبک اعدام را در خود دارند.
دیدهبان حقوق بشر گفت دوشنبه گذشته خشونتها جان ١٢ غیرنظامی، اکثرا علوی، را گرفت. یکی از ساکنان الصنوبر گفت: «قتلها متوقف نشده، بلکه حسابشدهتر و آگاهانهتر شدهاند.» مردم محلی گفتند به تازگی، جسد مرد جوانی که چند روز پیش در حمص ربوده شده بود، در نزدیکی طرطوس پیدا شد که به سرش شلیک شده بود. ساکنان گفتند که در همان روز، دو مرد دیگر در مکانهای جداگانه در طرطوس و لاذقیه کشته شدند و این نگرانی تشدید شد که آدمربایی و اعدام هدفمند در استانهای ساحلی سوریه عادی شده است.
چشمانداز ثبات معنادار بسیار دور است/ هیچکس از ما محافظت نمیکند
حاکمان سوریه عمدتا پاسخگوی این حوادث نیستند و تماس مردم با ایستگاههای پلیس محلی بیپاسخ میماند. یکی از زنان در لاذقیه گفت: «آنها به ما گفتند، این مربوط به بخش دیگری است. ما نمیتوانیم کمک کنیم.» صحبتهای این زن به عنوان نمونه، منعکسکننده احساس بسیار گسترده «به حال خود رها شدن» در میان ساکنان سوریه است. از آنجایی که خشونت در استانهایی که زمانی باثبات به نظر میرسید ادامه دارد، چشمانداز ثبات معنادار به طور روزافزونی دور به نظر میرسد. هر هفته که میگذرد، اعتماد به بازیگران دولتی و غیردولتی همچنان از بین می رود. یکی از ساکنان آواره الصنوبر گفت: «هیچکس از ما محافظت نمیکند. ما تنها هستیم.»