ارزشمندترین ارثیهای که برای ایرانیان به جا مانده
گزارش «شهروند»: نخستین جشنواره «رزمآوا» به روایت هادی مرزبان کارگردان نامدار تئاتر و داور این رویداد
[ شهروند ] این روزها نخستین دوره از جشنواره «رزمآوا» با هدف معرفی و شناخت شاهنامه در ردههای سنی کودک، نوجوان و بزرگسال در حال برگزاری است. جشنوارهای با تمرکز بر نقالی و روایتگری شاهنامه در گستره کشورهای پارسیزبان- که اهدافی چون «احیای هنر نقالی و روایتگری شاهنامه»، «تقدیر از کوشندگان این وادی»، «کوششی نو برای شناخت و گسترش شاهنامه»، «ترویج هنر نقالی و روایتگری شاهنامه در کشورهای پارسیزبان»، «ایجاد بستری مناسب برای یافتن و آموزش استعدادهای نو در این گستره» و «کوشش برای تبادل تجربه، همفکری، کنش و اقدام برای گسترش شاهنامه» را دنبال میکند. این جشنواره که بخش رقابتیاش دارای یک مرحله مجازی و دو مرحله حضوری است؛ به گفته دستاندرکاران و سیاستگذاران این رویداد، مهمترین هدفی که دنبال میکند، ترغیب اقشار مختلف جامعه به سمتوسوی شاهنامهخوانی و شناخت اثر ماندگار است. رزمآوا درواقع درردیف اولین جشنوارههایی به شمارمیرود که با محورقراردادن دو هنر نقالی و روایتگری شاهنامه، به کشف استعدادهای نو نیز میپردازد. مطلبی که در پی میآید، روایتی از بود و نبود این جشنواره در قالب گفتوگوی همکارمان آزاده صالحی با هادی مرزبان- یکی از داوران این رویداد- است.
پای صحبتهای سارا ثبوت ،دبیر جشنواره «رزمآوا»
هدف جشنواره برقراری پیوند میان مردم و شاهنامه است
سارا ثبوت،دبیر اجرایی جشنواره «رزمآوا» این جشنواره را یک جشنواره شاهنامهای مینامد که قرار است درفازهای مختلف برگزار شود و اولین دوره آن به روایتگری و نقالی اختصاص دارد- که درسه مرحله برپا خواهد شد و تاکنون در مرحله اول بیش از ٧٥٠ فیلم از اجراهای متقاضیان به دبیرخانه جشنواره رسیده است. «شهروند» به بهانه برگزاری این جشنواره پای صحبتهای سارا ثبوت نشسته است…
-میتوانید بگویید چه کمبودها و خلأهایی باعث برگزاری این جشنواره شده است؟
اگرچه شاهنامه به نسبت سالهای گذشته ازجایگاه پررنگتری درجامعه برخوردار شده و امروز در برخی از فرهنگسراها و سراهای محله کلاسهایی با این موضوع برگزار میشود، اما هنوز و همچنان این پتانسیل را دارد تا عامه مردم بیش از پیش با این اثر ملی آشنا شوند. وقتی هم به آسیبشناسی این معضل پرداختیم، متوجه شدیم که با وجود شاهنامهخوانان و پژوهشگران بزرگ در این زمینه، اما، بین آنها و مردم عادی شکافهایی وجود دارد. این عامل اصلی راهاندازی این جشنواره بود تا شاهنامه بهمثابه یک پل ارتباطی فاصله بین استادان و مردم را از میان بردارد.-در این جشنواره برای از میان برداشتن این فاصله چه کارهایی شده است؟
به تازگی یک هیات علمی متشکل از هنرمندان و استادان مسلط به شاهنامه تشکیل دادهایم- و ازآنجایی که محور اصلی این جشنواره نقالی است، تلاش کردهایم از حضور و رهنمودهای چهرههایی چون اصغر همت و هادی مرزبان و بسیاری دیگر از هنرمندان برای تاثیرگذاری بر بازی و بیان نقالان بهره بگیریم. همچنین، چهرههای علمی بزرگی ازجمله دکتر اصغر دادبه، عیدگاه طرقبهای و دیگر پژوهشگران ادبی دراین مسیر ما را همراهی میکنند و به برطرف کردن ایرادات متنی شرکتکنندگان میپردازند. درمجموع، تمام اعضای شورای سیاستگذاری این جشنواره چهرههای شناختهشدهای هستند که با شاهنامه آشنایی کامل دارند.-آیا در کنار استادان و شاهنامهپژوهان آکادمیک از حضور و توانمندی نقالان پیشکسوت نیز استفاده کردهاید؟
همانطور که گفتم اصلیترین هدف ما برقراری پیوند میان مردم و استادان فن دراین حوزه است که هنر نقالی را سینه به سینه انتقال دادهاند. به همین دلیل هم هست که از وجود مرشدان هنر نقالی نیز در این جشنواره استفاده شده است. حتی میتوانم بگویم که یک بخش از رویکرد جشنواره، تقدیر از از نقالان پیشکسوتی است که زحمات زیادی کشیده و نقش زیادی در زنده نگاه داشتن این هنر داشتهاند، اما هیچگاه دیده نشدهاند و حالا ما سعی کرده ایم به بهانه این جشنواره، این گروه از هنرمندان را به مردم بشناسانیم و ازآنها تقدیر کنیم.
میتوانید اول درباره این موضوع صحبت کنید که برگزاری چنین رویدادهایی چه تاثیری میتواند در معرفی زوایای پیدا و پنهان شاهنامه فردوسی داشته باشد؟
من همیشه براین باور بودهام که شاهنامه بزرگترین ودرعینحال، ارزشمندترین ارثیهای است که برای ما ایرانیان به جا مانده است. اگرچه متاسفانه، ما کارگردانان تئاتر دراین سالها کمتر به سراغ متونی ازاین دست رفته و به آن شکلی که باید این اثر سترگ را دستمایه اجراهای تئاتری قرارندادهایم. درنتیجه، شاهنامه بهرغم ظرفیتهای گسترده دراماتیک، چندان که باید مورد توجه واقع نشده است.
-دلیل این کمتوجهی را در چه میدانید؟
خاطرم هست زمانی که دررشته تئاتر دردانشگاه تحصیل میکردیم، باید «ایلیاد و اودیسه» را میخواندیم تا نمره بگیریم. درحالیکه خود من بعد از اتمام دانشگاه و به سفارش مرحوم پدرم، شروع به خواندن شاهنامه و شناخت بیشتر آن کردم! برای خود من همیشه این سوال بوده است که چرا از گستردگی ادبیات کهن دردانشکدهها کمتر استفاده شده و به جای آن، آثار کلاسیک جهان منبع الهام دانشجویان و استادان قرارگرفته است. البته این حرف به آن معنی نیست که نباید دردانشگاه از ادبیات کلاسیک جهان بخوانیم، میخواهم بگویم ما دراین سالها نسبت به متون ارزشمند داخلی کملطف بودهایم. شاید به همین خاطر است که اثر عمیق و حماسی شاهنامه، کمتر مورد شناخت قرارگرفته است. من معتقدم، چه در تئاتر و چه در شاخههای دیگر، ضرورت دارد که دردرجه اول به آثار درخشان و بیتکرار مفاخر فرهنگی خودمان توجه کنیم و بعد به سراغ متون خارجی برویم. بهخصوص درباره فردوسی که به نظر من، او پیش از آنکه شاعر باشد، یک کارگردان سینما و تئاتر بوده است، چرا که وقتی شاهنامه را میخوانیم، میبینیم که هریک از حکایتها، دارای میزانسن است و فردوسی درسرایش این اشعار از دکوپاژ هم استفاده کرده است.
-جشنواره «رزمآوا» در ردههای سنی کودک، نوجوان و بزرگسال برگزار میشود. شما به عنوان یکی از داوران این رویداد- و البته یکی از کارگردانهای باسابقه تئاتر این سرزمین- حضور کودکان ونوجوانان را در این جشنواره چگونه ارزیابی میکنید؟
اتفاقا طی روزهای اخیر دختر هفت سالهای را دیدم که به عنوان شرکتکننده در جشنواره حضور یافته بود و در نوع خود بینظیر بود. حضور نسل جوان دراین رویداد نشان از این دارد که چنین جشنوارههایی باعث میشوند تا نظر کودکان ونوجوانان به سمت خوانش و درک شاهنامه جلب شود. همانطور که اشاره کردم، متاسفانه بزرگان و گذشتگان این نسل، به آن شکلی که باید به اثری چون شاهنامه توجه نشان ندادهاند و جای آن است که حالا که فرصت برگزاری این جشنواره به وجود آمده، به عظمت شاهنامه و چیرهدستی فردوسی در نگارش این اثر بزرگ توجه بیشتری صورت بگیرد.
-باتوجه به اینکه نقالی درزمره هنرهای آیینیسنتی ما قراردارد؛ جایگاه فعلی این هنر را چطور میبینید؟
من از زمان دانشکده، همواره به اجرای آثار ایرانی علاقه داشتم ولی ازهمان زمان هم میدیدم که بعضی از همکلاسیهایم، با نگاه از بالا به پایین به این کارها نگاه میکنند؛ درحالی که من درطول سالهای فعالیتم درعرصه تئاتر، نمایشهایی از برشت، میلر، پینتر و… را هم کارکردم، ولی اصولا گرایش من در تئاتر به سمتوسوی اجرای آثار ایرانی بوده و همیشه به این مسئله اشاره کردهام که نمایشهای من باید بوی نجیب نم کاهگل را بدهند. این را هم باید اضافه کنم که من به شخصه درسالهای اخیر از داوران جشنواره آیینیسنتی بودهام و خوشحالم که میبینم این جشنواره دراستانهای مختلف کشور برگزار شده است. چون هنرمندان جوان درشهرستانها اصولا الگویی دراین زمینه ندارند و بیتردید، جشنواره آیینیسنتی و همینطور جشنوارههایی ازجنس «رزمآوا» میتوانند منبع الهام خوبی برای هنرمندان مشتاق دراین زمینه باشند.