عینک قرمز؛ از پاندمی کرونا تا پاندمی شبیهسازی همگانی!
رازگشایی اکران «عینک قرمز» و بررسی دلایل شکست اقتصادی این فیلم، از زبان سازنده فیلم
[ پولاد امین ] تا همین یکی دو هفته اخیر، هر زمانی که صحبت از فیلمهایی میشد که این قابلیت را دارند که در ماههای آینده در گیشه اتفاقاتی نویدبخش برای سینمای ایران به وجود آورند، نام فیلم «عینک قرمز» نیز در میان اسامی آن آثار امیدآفرین به چشم میخورد. جدیدترین فیلم حسین مهکام فیلمنامهنویس و کارگردان صاحبسبکی که با آثاری چون «آدم»، «هیچ»، «برف»، «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت»، «آندرانیک»، «بیحسی موضعی»، «آزادی مشروط»، «احمد به تنهایی» چه به عنوان نویسنده و چه کارگردان اتفاقاتی ماندگار در سینمای ایران موجب شده است. این فیلمساز اما با جدیدترین فیلمش «عینک قرمز»- که یکی از شانسهای بزرگ سینمای ایران در اکران نوروزی ۱۴۰۴ بود- هیچ جز شکست مطلق از گیشه به دست نیاورد و این جای شگفتی فراوان دارد. به خصوص که «عینک قرمز» در وهله اول یک فیلم کمدی درباره جوانی است که بعد از پیدا کردن وصیتنامه پدر به همراه خواهرزادهاش تصمیم میگیرند به سراغ گنجی بروند که انتظارشان را میکشند و در این مسیر اتفاقات و دردسرهای زیادی که سراغشان میآید، همگی بنا بر سنت همیشگی سینمای کمدی در این دیار فرصت بینظیری برای جلب توجه مخاطبین در اختیار سازندگان فیلم گذاشته بودند. دیگر موضوعی هم که شکست «عینک قرمز» را شگفتانگیزتر جلوه میدهد، حضور بازیگرانی چون حامد بهداد، الناز حبیبی، هادی کاظمی، پانتهآ پناهیها، سروش صحت، نادر فلاح، رضا ناجی، سمانه پاکدل، سهیل مستجابیان و مهسا کامیابی در این فیلم است که تردیدی در میزان محبوبیتشان در متن سینمای عامهپسند وجود ندارد. این فیلم با تمام این حرفها، از هشتم اسفند که روی پرده آمد، تا همین دیروز کمتر از نیم میلیارد تومان فروخته تا شکستخورده بیچونوچرای گیشه نوروزی امسال لقب گیرد. اتفاقی که بیارتباط با تفاوتهای آشکار و نهان این فیلم در قیاس با دیگر فیلمهای حسین مهکام نمیتواند باشد- که برخلاف آثار قبلی کارگردان و حتی کلیت آثار کمدی سالهای اخیر سینمای ایران مخاطبش را با فضایی فانتزی همراه کرده است. چرایی عدم موفقیت «عینک قرمز» از زبان خود حسین مهکام خواندنی میتواند باشد…
حسین مهکام میگوید که «عینک قرمز» با بسیاری دیگر از کمدیهای سینمای ایران تفاوت دارد: «ما در این به دنبال هجو هستیم. در ادبیات هزل به سمت فکاهی رفتن و صرف خنداندن مخاطب است و هجو اما به معنای شکستن ساختارهای فکری و معناهای پیشینی مخاطب است. با این حال برخلاف ادبیات که از روزگار سعدی تا به امروز با هجو آشناست، هجو در سینما مدلی از کمدی را دنبال میکند که مخاطب ایرانی چندان به آن آشنا نیست یا میلی به چنین کمدی ندارد. مخاطب ایرانی در فیلم کمدی فقط میخواهد بخندد و به چیزی فکر نکند ولی ما در این فیلم توقع داریم مخاطب هم بخندد و هم به یک سری چیزها فکر کند و وارد عرصه تخیل و خیال شود. برای من این موضوع خیلی مهمی است که تماشاگر با جهان و قراردادهای جدیدی روبه رو شود. این نگاه نیازمند تماشاگری است که خودش هم به این ماجرا رکاب دهد- که البته تجربه های این چنینی در تاریخ سینمایی کشور وجود دارد و فیلمسازانی چون مرحوم مهرجویی، حمید نعمتالله، مانی حقیقی، علی مصفا و سروش صحت به این شیوه عمل کردهاند.
شکست باورنکردنی
به باور حسین مهکام عدم استقبال تماشاگران از فیلم «عینک قرمز» به دلیل تفاوتهای این فیلم با دیگر کمدیهای سالهای اخیر سینمای ایران است. کارگردان «عینک قرمز» در واقع در این زمینه میگوید که به هیچوجه شکست این فیلم را نمیتواند باور کند. او میگوید: «حقیقت این است که اصلاً فکرش را هم نمیکردیم که از این فیلم استقبال نشود. به هر حال جنس این فیلم تا حد زیادی از جنس همان «بیحسی موضعی» بود که پنج سال پیش در دوره اوج شیوع کرونا به یکی از پرفروشترین فیلمهای آن دوره تبدیل شده بود. من البته این را تازه در طول اکران فیلم متوجه شدم- که مخاطب ایرانی نسبت به پنج سال پیش تغییرات بسیاری کرده است. تماشاگری که پنج سال پیش از فیلم «بیحسی موضعی» در همین ژانر استقبال کرده بود، اما حالا با وجود اینکه «عینک قرمز» با مخاطب عام مهربانتر هم هست، اما این فیلم مورد استقبال چندانی قرار نمیگیرد».
دلیل شکست
حسین مهکام دلایل شکست فیلمش را با جزئیات بیشتری مورد واکاوی قرار میدهد. او در این زمینه میگوید: «فکر میکنم علت شکست «عینک قرمز» این است که ما با یک انبوهسازی فرهنگی روبرو هستیم. در این پنج سال کمدیهایی که اکران شدهاند حاوی ویژگیهایی هستند که میتوان آنها را دارای یک سوژه فرمی مشترک دانست؛ آثاری که ماجرای دو انسان یا دو دوست را در موقعیتی خاص روایت میکنند- و متأسفانه این موقعیت کمدی که قصه را در سینمای ایران پیش میبرد و برای سینماگران نتیجهبخش است، موقعیتی بسیار سطحی و سخیف است».
حسین مهکام توضیح بیشتری میدهد و میگوید: «کمدیهای مخاطبپسند امروز فقط دنبال هزل و فکاهی هستند و تنها به یک سری شوخیهای دم دستی اینستاگرامی اتکا دارند. در واقع در طول اکران فیلم جدیدم متوجه شدم که سلیقه مخاطب ایرانی طی پنج سال اخیر در سینمای کمدی دچار تنزلی وحشتناک شده- و این اتفاقی است که هر زمان درگیر انبوهسازی شویم رخ میدهد. این تنزل سلیقه را به نوعی دیگر در انبوهسازیهای صنعتی یا حتی عملهای زیبایی هم میبینیم- که شهرها و چهرهها را شبیه هم میکند. انگار مردم در هر زمینهای به دنبال چیزهایی هستند که پیشتر نتیجهبخش بوده و کسی حوصله انجام کار مبتکرانه را ندارد».
سرزنش مخاطب
ولی با این حال؛ فارغ از نکات ساختاری؛ به نظر میرسد نکات محتوایی «عینک قرمز» هم در شکست آن بیتاثیر نبوده است. این فیلم به هر حال یک فیلم هجو است که باورهای فرهنگی و خرافههای مردم این سرزمین را از چشم دور نداشته- و به گفته آقای کارگردان «درباره مردمی است که متأسفانه به دلایل مختلف از جمله درگیری با مشکلات اقتصادی دیگر علاقهای به اندیشیدن یا دل بستن به یک سری از حوزههای معنایی را ندارند و دنبال نجاتدهندهاند»؛ یا همانطور که در جایی دیگر هم گفته «درباره مشتی انگل که میخواهند به یک گنج دیریاب دست یابند و به سود مادی برسند». به همین دلیل هم هست که فیلم با اینکه در قیاس با «بیحسی موضعی» به مخاطب عام باجهایی هم داده و یک سری اقتضاعات عمومی برای موفقیت در گیشه را هم در نظر داشته؛ اما جز شکست دستاوردی حاصل نیاورده است. حسین مهکام در این زمینه میگوید: «اگر دلیل فروش پائین فیلم این مسئله باشد واقعاً خوشحال میشوم. البته باید بگویم که درگیر شدن آدمها در ایران با مسائل اقتصادی مسئلهای طبیعی است، همه ما امروز درگیر مشکلات اقتصادی هستیم. واقعیت این است که طبقه متوسط در ایران در حال حذف شدن است و اختلاف وحشتناکی بین طبقه بورژوا و طبقه فقیر شکل گرفته و طبیعی است که آدمها در این شرایط درگیر مسائل جزئی اقتصادی باشند. از این نظر اگر مخاطب احساس سرزنش کند و دیدن فیلم را رها کند من خوشحال میشوم، چون به هدفم رسیدهام. اما مسئله اینجاست که اصلاً مخاطب بلیت نمیخرد و چون از دیگران شنیده که «عینک قرمز» یک کمدی متفاوت است، بنابراین اصلاً به دیدن فیلم فکر نمیکند. وگرنه سرزنش هیچ ایرادی ندارد و ما در برخی مسائل نیاز به سرزنش شدن داریم. یک بار به کلینیکهای زیبایی سر بزنید، میبینید چه میگویم. آدمهایی که بالای ۷۰ درصدشان پول قرض گرفتهاند تا عمل زیبایی انجام دهند و از گود یک عرصه وحشتناک اپیدمیک بیرون نیفتند. در واقع همانطور که کرونا پاندمی بود، عمل جراحی زیبایی هم یک پاندمی دیگراست، یک انبوهسازی حاصل از یک فقر فرهنگی که نیاز به آسیبشناسی اجتماعی دارد.
حرف آخر
حسین مهکام با توجه به تجربهای که از فیلم جدیدش آموخته، میگوید تا زمانی که اوضاع به این منوال باشد، در حوزه کمدی فعالیت نخواهد کرد: «امروز همه در حال اجرای فرمولهای تکراری هستند و این در سینما همه چیز را به سمت فیلمفارسی و یک نوع کمدی خاص هدایت کرده است. با توجه به این وضعیت و ذائقهای که شکل گرفته؛ دیگر هیچوقت فیلم کمدی نخواهم ساخت».