قطبالدین صادقی میگوید: کسانی که از 100کیلومتری فرهنگ و هنر عبور نکردهاند، یک تئاتر یا فیلم ندیدهاند و حتی یک کتاب در این زمینه تألیف نکردهاند، چگونه میتوانند تشخیص دهند نیازهای فرهنگ و هنر چیست.
شهروند آنلاین: یک تماشاخانه دیگر نیز تععطیل شد. در دومینوی آسیبهای فرهنگی ماههای اخیر اینبار قرعه تعطیلی به نام «تماشاخانه شانو» افتاد- که پس از «تئاتر مستقل تهران» اعلام ورشکستگی و تعطیلی کرد تا اوضاع نابسامان تئاتر خصوصی بیش ازپیش جلوه کند. این اتفاق وقتی دردناکتر جلوه میکند که به یاد میآوریم مدیران و مسئولان تئاترهای «شهرزاد»، «آبان» و «ملک» نیز از احتمال تعطیلی این تئاترها گفتهاند و اگر دولت حمایتی از این تئاترها انجام ندهد، دومینوی تعطیلی به آنها نیز خواهد رسید.
«قطبالدین صادقی» مشکلات اقتصادی را دلیل تعطیلی تماشاخانه «شانو» میداند و میگوید که ناچیزبودن بودجه فرهنگ که باعث ناتوانی دولت در حمایت از حوزه تئاتر میشود، این مشکلات را به بار آورده است. به گفته قطبالدین صادقی «نکته اساسی این است که تمام شعارهایی که در مملکت داده میشود، شعارهای فرهنگی است؛ فرهنگ اسلامی، فرهنگ هزاران ساله ایرانی، فرهنگ شرقی و… اما در عمل برای تحقق، توسعه و دفاع از این «فرهنگ» هیچ گامی برداشته نمیشود. متأسفانه دروغگویی اولین ایرادی است که در کشور ما در زمینه توجه به مسائل فرهنگی وجود دارد، حتی متولیان امر که میگویند انقلاب ما انقلاب فرهنگی بوده اما در زمینه اختصاص بودجه به این حوزه کوتاهی میکنند».
صادقی میگوید: «یک زمانی بودجه فرهنگ ۸دهم درصد از بودجه عمومی کشور را تشکیل میداد- که البته الان به ۱.۵درصد رسیده است. با این حال، تنها ۱۶درصد بودجه فرهنگ دست وزارت ارشاد را میگیرد و ۸۴درصد دیگر صرف سازمانها و موسسات موازی میشود. این اتفاق فاجعهآمیز است».
صادقی میگوید که سهم تئاتر از این بودجه فاجعه بزرگتری نیز هست: «سهم تئاتر از بودجه فرهنگی بسیار ناچیز است، درحالی که با توجه به بحران کرونا باید تلاشهای حمایتی بیشتر از گذشته شود. این روزها هنرمندان دچار فقر و بیکاری و بیماری و بلاتکلیفی هستند. خود من تا چند روز آینده رسما تماشاخانه «شانو» را تعطیل میکنم، چون ۹ماه است که حتی به اندازه یکماه هم درآمد نداشتم. ماهی ۳۰میلیون تومان باید اجاره ملک بپردازم و تا امروز هرچه پسانداز داشتهام را برای کرایه سالن پرداختم و بعد از آن هم از دیگران قرض کردهام اما دیگر منبعی ندارم تا به اتکای آن از دیگران پول قرض بگیرم و تنها راهی که دارم، تعطیلی تماشاخانه است. به دنبال انباری میگردم که وسایل سالن را به آنجا انتقال دهم و اعلام کنم اشتباه کردهام که اصلا این سالن را باز کردم. متأسفانه از لحاظ روحی، فکری و عاطفی ویران شدهام و هیچ تمرکزی روی کارم ندارم».
این کارگردان درباره ناتوانی سیاستمداران در پرداخت به امور فرهنگی نیز میگوید که «مثلا کمیسیون فرهنگی مجلس را مثال میزنم که حتی یک فرد فرهنگی هم در این کمیسیون حضور ندارد. کسانی که از 100کیلومتری فرهنگ و هنر عبور نکردهاند، یک تئاتر یا فیلم ندیدهاند و حتی یک کتاب در این زمینه تألیف نکردهاند، چگونه میتوانند تشخیص دهند نیازهای فرهنگ و هنر چیست».