جنگ غنایم یا جمعه سیاه

درباره انسان غرق‌شده در مصرف‌گراییِ دنیای مدرن

تبلیغات تجاری امروز می‌گوید شما می‌توانید با خرید این کالا زندگی ایده‌آلی داشته باشید؛ اما موضوع به همین‌جا ختم نمی‌شود و کالای بروز و بهتر دیگری تولید و تبلیغ می‌شود. ما در این دور باطل افتاده‌ایم؛ جمعه سیاه دقیقا اوج این مصرف‌گرایی است.

آخرین جمعه نوامبر بزرگ‌ترین روز خرید سال به بلک فرایدی یا جمعه سیاه معروف شده. روزی که برندهای تولید کالا و محصولات خود را با تخفیف حداکثری به فروش می‌رسانند و مردم برای خرید ارزان‌تر در سروکله هم می‌زنند. تخفیف‌ها توجه بسیاری از مشتریان را به سمت بازارهای آنلاین و آفلاین جلب می‌کند و تعداد زیادی از مردم با خیال خرید بهتر روانه بازار می‌شوند.

در آستانه کریسمس و تعطیلات‌ سال نوی میلادی در بسیاری از کشورها به‌ویژه آمریکا یکی از شناخته‌شده‌ترین و معروف‌ترین روزهای حراج برای خرید سال نو محسوب می‌شود و مردم می‌توانند اجناس مختلف را در این روز با تخفیف‌های بسیار زیاد بخرند.

رویدادی که هر سال تکرار و متأسفانه به‌عنوان یک فرهنگ انتقال داده می‌شود، به وضوح نشان می‌دهد چگونه مصرف‌گرایی از انسان یک موجود کاملا رقابتی سیری‌ناپذیر می‌سازد که برای رسیدن به کالایی با پول کمتر فارغ از اینکه به آن نیاز داشته باشد یا نه، حرص می‌زند؛ صرفا برای اینکه فکر می‌کند اگر خرید نکند، از دنیا عقب می‌ماند.

اما مصرف‌گرایی بیش از حد به واسطه رقابت تبلیغاتی و استفاده از ابزار رسانه‌ای، حتی شی وارگی انسان در این فرآیند را پشت‌سر گذاشته و  کالاسالاری را تا جایی می‌رساند که انسان شریف را در حد یک مصرف‌کننده حریص پایین می‌آورد

چند شنبه‌بازار یا آشفته‌بازار

مناسبتی غربی که درایران نیز چندسالی است باب شده و شرکت‌های تجاری سعی می‌کنند با داغ‌کردن این چندشنبه بازار اجناس خود را به فروش برسانند و انسان عصر مدرنیته که در مصرف‌گرایی غرق شده هم، در این آشفته‌بازار منتظر مناسبت‌های این‌چنینی است که با چاشنی تبلیغات گسترده و اغواکننده همراه بوده و او را به این مسابقه بی‌نتیجه دعوت می‌کند.

مصرف‌گرایی انسان مدرن یعنی کالا در مقام ارزش مصرفی‌اش بر اثر کار و فعالیت انسان روی مواد طبیعی و تغییر آنها به چیزی مفید برای انسان تبدیل می‌شود و این ارزش مصرفی خواه به واسطه برطرف‌کردن نیاز انسان، خواه به خاطر کاری که روی آن صورت گرفته، ایجاد شده است.

اما مصرف‌گرایی بیش از حد به واسطه رقابت تبلیغاتی و استفاده از ابزار رسانه‌ای، حتی شی وارگی انسان در این فرآیند را پشت‌سر گذاشته و  کالاسالاری را تا جایی می‌رساند که انسان شریف را در حد یک مصرف‌کننده حریص پایین می‌آورد.

تصاویر و ویدیوهای هجوم انسان متمدن برای خرید در بلک فرایدی نمایی وحشی‌گرایانه و غیرانسانی از همنوعان ما را نشان می‌دهد. انسانی اسیر در کالایی که قرار است اسباب رفاه و رضایت از زندگی او باشند اما واقعیت این است که او را به خدمت گرفته‌اند.

این جنگ غنایم حالا در همه جای دنیا مد شده و تقریبا سه، چهارسال است به ایران رسیده و فروشگاه‌های آنلاین و آفلاین ایرانی هم در روز جمعه سیاه به اصطلاح روی کالاهایشان تخفیف می‌گذارند. اینکه این تخفیف‌ها چقدر واقعی باشند، جای بحث دارد.

تبلیغات اغواکننده به‌علاوه فقدان سواد رسانه‌ای اکثریت مردم

این روزها دنیای واقعی و مجازی مملو از تبلیغات خرید در جمعه سیاه است، حتی سایت‌های رسمی و خبرگزاری‌ها هم عقب نمانده‌اند؛ امکان ندارد سایتی باز کنی و خبری از تبلیغات حراجمعه نباشد. جالب است محتوای سایت‌های رسانه‌ای نیز از تله مصرف‌گرایی و سود بیشتر درامان نمانده‌اند. این روزها که اتفاقا همزمان با محدودیت‌های جدید ناشی از پاندمی است و بیشتر فروشگاه‌ها بر فروش اینترنتی حساب ویژه‌ای باز کرده‌اند، به وضوح می‌توان به قدرت فریبنده‌ تبلیغات و در کنارش ضعف در سواد رسانه‌ای اکثریت مردم پی برد.

اما اینکه رسانه‌ها با رسالت اطلاع‌رسانی و آگاه‌سازی مردم در این میان به کدام دلیل قانع‌کننده‌ای تبلیغات خرید خشکبار و پوشاک و ماسک در جمعه سیاه را می‌کنند، سوالی است که پاسخش به همان ولع رسیدن به سود بیشتر برمی‌گردد.

تبلیغات تجاری امروز می‌گوید شما می‌توانید  با خرید این کالا زندگی ایده‌آلی داشته باشید؛ اما موضوع به همین‌جا ختم نمی‌شود و کالای بروز و بهتر دیگری تولید و تبلیغ می‌شود و ما در این دور باطل افتاده‌ایم؛ جمعه سیاه دقیقا اوج این مصرف‌گرایی است

مردم در هجوم تبلیغات کمترین اختیار و آگاهی را دارند و  بسیاری از حرکت‌هایشان غیرارادی می‌شود؛ فرهنگ خرید دیگر نه با فرهنگ هزارساله ما غریب است و نه با دیگر فرهنگ‌های کهن دنیا؛ انسان امروزی در هر جای دنیا باشد، خواسته و ناخواسته در دنیای مصرف‌زده غرق شده و اگر کمی هوشیار باشد، کمتر گرفتار تبلیغات اغواکننده خواهد شد.

اتفاقی که در فرهنگ مصرفی جمعه سیاه می‌افتد، تخفیف‌های به ظاهر استثنایی در خرید حجم بالای کالاها آن هم در برهه‌ای که نیاز ضروری و خاصی برای خرید عموم مردم وجود ندارد، است و نوعی از الگوهای مصرف‌گرایی بیش از حد به شمار می‌آید که ضرر‌های غیرقابل انکاری به جوامع وارد خواهد کرد.

حتی تا همین الان هم که جمعه سیاه در جامعه ما به صورت صددرصد فراگیر نشده، شاهد حد زیادی از خریدهای غیرضروری به واسطه تبلیغات هستیم، چه برسد به زمانی که چنین فرهنگ‌هایی فراگیر شوند.

تبلیغات تجاری امروز می‌گوید شما می‌توانید با خرید این کالا زندگی ایده‌آلی داشته باشید؛ اما موضوع به همین‌جا ختم نمی‌شود و کالای بروز و بهتر دیگری تولید و تبلیغ می‌شود و ما در این دور باطل افتاده‌ایم؛ جمعه سیاه دقیقا اوج این مصرف‌گرایی است.

 

 

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.