زندگی شکننده خلیجفارس
گزارش شهروندآنلاین درباره همه خطرهایی که محیطزیست بزرگترین میدان نفتی جهان را تهدید میکند
نفتکشها نمیبینند که خلیج فارس زنده است. آنها نمیدانند که در عمق دریایی که بزرگترین میدان نفتی جهان است و دومین ذخیرگاه گاز طبیعی دنیا، زندگی است. یک زندگی «بسیار شکننده»؛ کارشناسان محیطزیست، اکوسیستم خلیجفارس را با این ترکیب وصف میکنند.
پهنه آبی بزرگ، اتوبان کشتیهای بزرگ و کوچک است؛ سالانه 40هزار تانکر نفتی از آن میگذرد. 800 سکوی نفت و گاز و بیشتر از 25 ترمینال حمل فرآوردههای نفتی در خود دارد و علاوه بر این خاطره جنگ را. این یکی از خاطرههاست: 37سال پیش، در حمله به چاههای نوروز، 14 چاه و 8 سكوي اكتشافي و توليدي آسیب دیدند و حدود1000ميليون بشكه نفت به دريا ریخت، جانوران كمياب وآسيبپذيری مثل گاو و لاكپشت دريايي به تعداد زياد از بين رفتند و در کنارش گياهان و جزاير مرجاني بسیار. دور از آنچه جنگ خلیجفارس بر سر این آبراه آورده، دریای جنوبی ایران، که پهنهای نیمهبسته است و 8 کشور بر کرانههاي آن قرار گرفتهاند، متاثر از عوامل طبیعی و بیشتر عوامل انسانی آلوده شده؛ فاضلابهای صنعتی، کشاورزی و خانگی یک طرف، درگیریهای منطقهای و غرقشدن نفتکشها یک طرف دیگر. همه اینها را بگذاریم کنار گرمایش جهانی؛ زندگی خلیجفارس که مدام از «اکوسیستم منحصربهفرد» آن یاد میشود، در خطر است.
از احوال خلیج فارس چه خبر؟
استخراج منابع نفتي و نشت نفت، توليد مواد پتروشيمي، صنعتيشدن كشورهاي حاشيه، تردد زير درياييها و انواع شناورها و تخلیه مواد آلاینده آنها به دریا؛ اینها بخشی از عواملی است که خليجفارس را به يكي از آلودهترين مناطق دريايي از نظر زيستمحيطي تبدیل کرده. چنان آلوده که میتوان گفت كمتر منطقهاي در جهان با چنين ابعادي از مخاطرات محيطزيستی روبهرو است. در مقالهای با عنوان «محیطزیست خلیجفارس و حفاظت از آن» که در فصلنامه علمي-پژوهشي جغرافياي انساني در سال89 منتشر شده، گفته شده که این عوامل باعث شده در اندک زمانی اکوسیستم بینظیر خلیجفارس تا 47 برابر حد طبیعی آلودگی، آلوده شود و آبزیان و موجودات آن با خطر نابودی مواجه شوند.
سالانه حدود 50هزار کشتی از تنگه هرمز تردد میکند؛ ممکن است این کشتیها بروند و برگردند، یعنی شمارشان به 20هزار برسد و رفت و برگشت کشتیهای بزرگ و کوچک این عدد را بسازد
در مقاله پژوهشی دیگری که در فصلنامه پژوهشی اطلاعات جغرافیایی سپهر، در زمستان 87 چاپ شده، آمده است: «بیش از 65درصد نفت و بیش از 38درصد گاز دنیا از آنِ این منطقه ژئوپلیتیکي است. درحال حاضر بیش از 28درصد نفت دنیا از این منطقه تامین ميشود. با توجه به اتمام نفت در مناطق دیگر دنیا اهمیت نفت خلیجفارس و سهم آن در تولید نفت آینده جهان بیشتر خواهد شد. بیش از 80درصد نفت تولیدي منطقه خلیجفارس توسط نفتکشهاي غولپیکر و از طریق این گستره آبي حمل ميشود. محیطزیست خلیجفارس تحتتاثیر این وضع درحال تخریبشدن است.»
در این پژوهش به وجود مسائل دیگری مثل تغییر فیزیک ساحل، رهاکردن فاضلابهاي شهري و صنعتي و برداشت شن هم اشاره شده که تخریب محیطزیست این دریا را تشدید میکند. «کشورهاي سواحل جنوبي بدون توجه به شرایط طبیعي ویژه خلیجفارس درحال ایجاد تغییراتي در سواحل هستند که ضمن بروز مشکلات حقوقي در آینده، آلودگيهاي بیشتري را به وجود خواهند آورد. گسترش پدیده شهرنشیني و افزایش جمعیت نیز باعث ميشود خلیجفارس دچار مسائل زیستمحیطي بیشتري شود.»
به علاوه در مقاله محيطزيست خليجفارس و حفاظت از آن منتشرشده در شماره اول فصلنامه علمی- پژوهشی جغرافیای انسانی به آمار وزارت راهوترابری در سال 1369 درباره آلودگیهای نفتی در خلیجفارس اینطور اشاره شده است: «درحالی که آمار آلودگی جهان نشان میدهد 15.4درصد کل آلودگیها از ترابری نفتکشها و 4.4درصد مربوط به بهرهبرداری دریایی است، تخمینها راجع به منطقه خلیجفارس نشان میدهد که 57.1درصد آلودگی نفتی مربوط به حملونقل نفتکشها و 22.4درصد مربوط به بهرهبرداری در دریاست.»
هیچکس حق ندارد دریا را آلوده کند
«سالانه حدود 50هزار کشتی از تنگه هرمز تردد میکند؛ ممکن است این کشتیها بروند و برگردند، یعنی شمارشان به 20هزار برسد و رفت و برگشت کشتیهای بزرگ و کوچک این عدد را بسازد. این رقم 15-10درصد تلورانس دارد.» این آماری است که علیرضا خجسته، مدیرکل اداره حفاظت و ایمنی سازمان بنادر و دریانوردی اعلام میکند. او در گفتوگو با شهروندآنلاین از اقدامات سازمان بنادر و دریانوردی برای پیشگیری از آلودگیهای ناشی از کشتیرانی میگوید: «ما کشتیها را در بنادر بازرسی میکنیم و امکاناتی هم در بنادر ایجاد کردهایم تا اگر کشتی خواست مواد زائد نفتیاش و زبالهاش را تحویل دهد، از آن تحویل بگیریم.
اینها کارهایی است که در بنادرمان انجام میدهیم و کشتیها در بخش بازرسی هم کنترل میشوند، تا شرایط استاندارد برای کشتی –حتی به لحاظ مصرف سوخت- بهخصوص در بخش کشتیهایی که وارد میشود، کنترل شود.» علاوه بر این برای پاکسازی دریا از آلودگی هم امکاناتی در اختیار سازمان بنادر است: «تلاش میکنیم تا جایی که ممکن است آلودگی را مهار و جمعآوری کنیم. اگر منبع آلودگی هم مشخص باشد، به دادگاه معرفیاش میکنیم.»
به گفته خجسته در مواقع غرق شدن کشتی، کشتیرانی طرح دادخواست میدهد و محیطزیست تعیین خسارت میکند. «بر اساس قانون کشتیای که بارش آلاینده باشد، باید بیاید کنترل خسارت انجام دهد و کشتیاش را شناور کند و اگر ضایعاتی داشت، ضایعاتش را جمع کند.
در وهله اول مسئولیت با مالک کشتی است. سازمان بنادر هم نظارت میکند. اما اینطور نیست که هر کشتیای که غرق شد، ما بلافاصله خودمان وارد بشویم. دستورالعمل این است که اول مالک کشتی، بعد بیمهاش بیاید و آنها خودشان از شرکتهای مجاز نفر تعیین کنند تا بیایند کار کنترل خسارت و جمعآوری آلودگی و نهایتا شناورسازی کشتی را انجام دهند. درباره ایجاد آلودگی هم هیچ کشتیای –چه خارجی و چه ایرانی- اجازه آلودگی دریا با مواد نفتی و زباله را ندارد. هر کجا که اتفاق بیفتد باید پاسخگو باشد؛ چه عمد و چه غیرعمد. هیچکس حقوق بیشتری ندارد، حتی برای شناورهای صیادی هم اجازه تخلیه مواد و زباله به دریا ندارند.»
علاوه بر اینها کنوانسیون منطقهای حفاظت از محیطزیست دریایی خلیج فارس و دریای عمان – کنوانسیون کویت(راپمی) هم برای کنترل بیشتر موانع حقوقی ایجاد میکنند. وجود کنوانسیونها اما تا امروز نتوانسته ابزار جدی برای مقابله با آلودگیها ایجاد کند.
گرمایش جهانی از آلودگی نفتی مهمتر است
آب خلیج فارس گرم شده و مرجانها به سرعت درحال از بین رفتناند. از بین رفتن مرجانهاست که بزرگترین آسیب را به اکوسیستم خلیج فارس وارد میکند
از نگاه محمد شریف رنجبر، استاد زیستشناسی- بیوسیستماتیک جانوری اما رفتوآمد نفتکشها، با وضع امروز محیطزیست دنیا، مسأله اصلی خلیج فارس نیست. او میگوید: «موضوع اصلی که خلیج فارس را بشدت تحتتأثیر قرار داده است، گرمایش جهانی و تغییرات آب و هوایی زمین است. آب خلیج فارس گرم شده و مرجانها به سرعت درحال از بین رفتناند. از بین رفتن مرجانهاست که بزرگترین آسیب را به اکوسیستم خلیج فارس وارد میکند. آلودگیها و رفتوآمدها هم بیتأثیر نیست، اما الان آنچه در درجه اول قرار دارد، گرم شدن آب است. آلودگیهای نفتی از قدیم بوده، از وقتی که استخراج نفت آغاز شد. ریختن نفت در دریا و تخریبهای فیزیکی را میبینیم و بیشتر به آن توجه میکنیم، درحالیکه بیشترین آسیب از گرم شدن دریاست.»
به گفته سرپرست پارک علم و فناوری خلیج فارس در قشم مهمترین گونهای که وضع آن با گرمایش جهانی به خطر افتاده است، مرجانها هستند: «مرجانها خودشان اکوسیستمی میسازند و اطرافشان باقی گونهها جمع میشوند. وقتی آنها از بین بروند، باقی گونهها هم از بین خواهند رفت. این اتفاقی است که همین حالا درحال رخ دادن است.»
رنجبر راه حل کنترل وضع در شرایط گرمایش جهانی را کاهش مصرف سوخت میداند، کاری که اگرچه در مجامع بینالمللی درباره آن صحبت شده، اما موضوع مطرحی در سطح جامعه نیست. «ما باید کمتر سوخت مصرف کنیم. مردم از تبعات مصرف بالای نفت و گاز باید احساس خطر کنند. واقعیت این است که ما ایرانیان در مصرف سوخت به هیچ وجه آدمهای مقتصدی نیستیم. هم بنزین زیادی مصرف میکنیم، هم گاز؛ هیچ کجای دنیا در زمستانها به این شکل گاز مصرف نمیکنند. تمام دنیا درحال مصرف سوخت هستند و دی اکسید کربن را وارد جو میکنند. روز به روز جو گرمتر میشود و گرمایش دریا درحال رخ دادن است و بر همه اکوسیستمها تأثیر میگذارد. تغییر این روند مسئولیت من بهعنوان یک شهروند زمین است.»
فلزات سنگین، مرجانها را میکشند
در اثر آلودگی آب خلیج فارس، محیطزیست جانداران به خطر افتاده، جذب آلودگیها توسط پوسته جانداران، رنگ پوسته را به قرمز، خاکستري و سیاه تغییر داده است
علاوه بر آلودگیهای نفتی و کشاورزی، فلزات سنگین موضوعی است که رنجبر به آن اشاره میکند. او خور موسی و عسلویه را مثال میزند که پتروشیمیها در آن قرار گرفته و آلودگی فلزات سنگین در آن خیلی بالاست. پژوهشی با عنوان «بررسی اثر آلودگی فلزات سنگین ناشی از فعالیتهاي نفتی درخلیج فارس بر روي رسوبات کربناته بستر دریا» کهسال 91، در دهمین همایش بینالمللی سواحل، بنادر و سازههاي دریایی ارایه شده به تاثیرفیلترهاي نفتی، دکلهاي حفاري و کشتیها بر روي رسوبات بستر پرداخته است.
در این پژوهش آمده: «خلیج فارس یکی از بزرگترین زیستگاههاي موجودات دریایی مانند مرجانها، اسفنجها، خرچنگها، ماهیها، دوکفهايها، اسکافوپوداها، سفالوپوداها، فرامینیفرها، اکینودرم، استراکودا و بریوزوآها است که بعضی از این جانداران در رسوبات بستر خلیج فارس زندگی میکنند و آثار بعضی دیگر نیز در رسوبات موجود است.»
در این مطالعه از تعداد 240 نمونه رسوب سطحی دانه بندي شده در مدیریت زمین شناسی دریایی استفاده شده و حاکی از آن است که در اثر آلودگی آب خلیج فارس، محیطزیست جانداران به خطر افتاده، جذب آلودگیها توسط پوسته جانداران، رنگ پوسته را به قرمز، خاکستري و سیاه تغییر داده است. بعضی پوستهها تغییر شکل یافته تزیینات سطح خود را از دست دادهاند و همچنین وجود آلایندهها سبب تغییر رنگ در اِآئیدها شده است.
علاوه بر این در حاشیه جنوبی جزیره قشم یک ریف مرجانی وجود دارد و بر روي این قطعات مرجانی و پوسته صدفها آلودگیها تأثیر گذاشته و باعث شده رنگ آنها از سفید به قهوهاي، خاکستري تا سیاه تغییر کند. بعضی پوستهها تغییر شکل یافته تزیینات سطح خود را از دست داده و گاه هستهاِآئید شدهاند، آنها نیز تغییر رنگ داشتهاند. به علاوه در مطالعه رسوبات منطقه ساحلی مشخص شد که باز هم اجزاي بایوشیمیایی (پوستههاي صدف) بیشترین ذرات را تشکیل دادهاند و آلودگیهاي موجود در حوضه باعث تغییر رنگ پوستهها شده است.
بلایی که جنگ بر سر خلیج فارس آورد
در طول چهاردهه، خلیجفارس حوادث مختلفی را از سر گذرانده؛ جنگ ایران و عراق، اشغال کویت، اخراج عراق از کویت و اشغال عراق از سوی آمریکا. بر اساس پژوهش «تهدیدات زیستمحیطی و امنیت خلیجفارس» که در شماره دوم فصلنامه مطالعات خاورمیانه در سال 88 منتشر شده، در زمان جنگ هشتساله ایران و عراق در فاصله سالهای 59 تا 67، و کشیدهشدن دامنه نبرد به آبهای خلیجفارس، نیروهای عراقی در کمتر از سهسال 341 فروند کشتی نظامی و غیرنظامی را مورد هدف قرار دادند که طبق برخی برآوردها معادل 2 تا 4میلیون بشکه نفت به دریا ریخته شد و تعداد زیادی از این کشتیها در دریا غرق شدند. تخمین زده شده که میزان گاز کربنیک نشریافته در این مدت حدود 300میلیون تن بوده که برابر با یکونیم درصد کل تخلیه سالانه این گاز در جهان به علت استفاده از سوختهای فسیلی است.
بهعلاوه اگر آلودگیهای منطقه در زمان حمله عراق به کویت و تهاجم نیروهای آمریکایی به عراق در فروردین 1382 افزوده شود، عمق آسیبهای وارده بر خلیجفارس روشن میشود. بر این اساس فقط در زمان حمله عراق به کویت در دوم آگوست 1990، حجم و ابعاد تخریب 40برابر و سرعت آن بیش از 50برابر جنگ جهانی دوم بوده است. عراقیها حدود 600 چاه را آتش زدند و 175 چاه دیگر را درحال روانکردن نفت یا صدمهخورده باقی گذاشتند.
جنگ سالهاست تمام شده اما رفتوآمد کشتیهای نظامی در خلیجفارس پابرجاست. حضور ناوها و زیردریاییهای آمریکایی، علاوه بر تهدید علیه امنیت منطقه، در نبود رژیم زیستمحیطی مشخص در خلیجفارس، این اکوسیستم را تهدید میکند
در نتیجه این احتراق، تودههای سیاه ابر و دود و آلایندههای شیمیایی آسمان بسیاری از کشورهای منطقه را پوشاند. آثار این حادثه در ایران هم باعث خسارات محیطزیستی زیانباری شد. آسیبهای محیطزیستی منطقه فقط منحصر به وقوع جنگ نبوده: «تردد روزانه ناوها و کشتیهای جنگی با سوختهای اتمی ناشی از استقرار نیروهای نظامی» را هم باید درنظر گرفت. در این پژوهش آمده است که به دنبال درخواست کویت و تصویب کنگره آمریکا برای اسکورت نفتکشها در تیرماه 1366 بلافاصله تعداد 20 فروند ناو جنگی همراه با اسکورت در منطقه حضور یافتند که بهطور منظم به چهار پایگاه در کشورهای کویت، قطر، بحرین و امارات رفتوآمد میکردند یا نیروهای فرانسوی در جریان عملیات موسوم به طوفان صحرا با بیش از 100 کشتی، 1300 تن مهمات، 10هزار مترمکعب سوخت، سههزار تن قطعات یدکی و 550هزار جیره جنگی را از تولون به منطقه حمل کردند.
جنگ سالهاست تمام شده اما رفتوآمد کشتیهای نظامی در خلیجفارس پابرجاست. حضور ناوها و زیردریاییهای آمریکایی، علاوه بر تهدید علیه امنیت منطقه، در نبود رژیم زیستمحیطی مشخص در خلیجفارس، این اکوسیستم را تهدید میکند. از طرف دیگر با اینکه آمار مستندی در اینباره یافت نمیشود اما بعضی گزارشها حکایت از آن دارد که در سال 1387، تعداد 12 حادثه نفتی در خلیجفارس به وقوع پیوسته است. در تیرماه 1372 یکی از کانتینرهای حاوی مواد شیمیایی کشتی ساخاروف به مقصد عربستان منفجر شد. در شهریور1384 یک زیردریایی اتمی آمریکا به نام فیلادلفیا با کشتی باری ترکیه برخورد کرد. در دی 1385 زیردریایی اتمی نیوپورت درحالی که در منطقه گشت میزد، درست در نزدیکی تنگه هرمز با یک نفتکش بزرگ ژاپنی برخورد کرد و ممکن بود یک فاجعه زیستمحیطی به بار بیاورد.