3 هزارکیلومتر به عشق کودکان سیستان

داوطلب سمنانی برای کمک با خودروی شخصی به مناطق محروم سفر می‌کند

خیلی‌ها تصور می‌کنند افرادی که داوطلبانه فعالیت‌های خیرخواهانه را شروع می‌کنند، حتما یا وضع مالی خوبی دارند یا به قصد و نیت امتیاز گرفتن از دستگاه‌های دولتی و… پا به میدان گذاشته‌اند، اما وقتی پای قصه داوطلبانه «محمدرضا شیرازیان» می‌نشینیم با دنیای متفاوت کار عاشقانه، دلی و داوطلبانه او آشنا می‌شویم. مرد شصت‌ویک ساله‌ای که از داروندارش برای کمک به ساکنان مناطق محروم گذشته است. او گاه برای رساندن کمک‌هایش به مناطق محروم و دورافتاده سه روز تمام در راه است، اما عشق به خدمت او را خسته و ناامید نمی‌کند.

فاطمه عسگری‌نیا، شهروند آنلاین: 3 هزارکیلومتر به عشق کودکان سیستان. تاریخچه فعالیت‌های داوطلبانه‌اش را که ورق می‌زند به ‌سال 70 می‌رسد: «آن سال‌ها تازه با هلال‌احمر آشنا شده بودم. نکته جذاب این مجموعه برای من این بود که امکان خدمت در هر رسته و دسته‌ای که دوست داشتم، وجود داشت. از امدادگری در جاده و کوه و بیابان گرفته تا ارایه خدمات حمایتی به نیازمندان. در هر جایی از نقاط محروم که دوست داشتم کار داوطلبانه انجام دهم، می‌توانستم از اطلاعات هلال‌احمر کمک بگیرم تا کمک‌ها و خدمات به نیازمندان واقعی برسد. به همین علت بود که به عضویت جمعیت درآمدم.»

 

همراه با کاروان سلامت

او حالا بازنشسته است و تنها درآمدش هم همین حقوق بازنشستگی است، اما این محدودیت اقتصادی باعث نشده تا دور فعالیت‌های داوطلبانه و خیرخواهانه‌اش را خط بکشد: «وقتی دلت بخواهد کاری انجام دهی، نشد ندارد. من هم وقتی دیدم توان مالی‌ام آن‌قدر زیاد نیست که هر ماه و هر هفته با تهیه سبدهای کالا و ارزاق به یاری نیازمندان بروم، با همسرم تصمیم گرفتیم ‌سال‌به‌سال پس‌اندازی را به این نیت کنار بگذاریم و بعد از آماده‌شدن مبلغ به اندازه کافی و تهیه سبدهای کالا، لباس و ملزومات زندگی راهی مناطق محروم شویم.»

3 هزارکیلومتر به عشق کودکان سیستان

اولین باری که محمدرضا شیرازیان همراه با اعضای جمعیت هلال‌احمر در قالب یک کاروان سلامت راهی استان سیستان‌وبلوچستان شد، تقریبا دو‌سال پیش بود: «‌سال 97 بود که من برای اولین‌بار همراه کاروان سلامت به استان سیستان‌وبلوچستان رفتم. مردم ساده و بی‌آلایشی که فقر جزو جدانشدنی زندگی‌شان بود. در کنار تمام فقر و نیازی که داشتند، روح لطیف و طبع بلند مردم این سرزمین مرا جذب کرد. با وجود تنگدستی با همان داشته‌های اندک، ما را میهمان خانه‌شان کردند. خاطره آن سفر هرگز از ذهنم پاک نمی‌شود.»

 

کمک به محرومان با پس‌انداز شخصی

تنها سه ماه بعد از بازگشت از این روستا دلش طاقت نیاورد. این‌بار خودش بار و بنه بست و همراه همسرش با خودروی شخصی راهی سیستان‌وبلوچستان شدند: «کمی پس‌انداز داشتیم؛ با همان پس‌اندازمان وسایل ضروری زندگی، لباس، خوراکی، کفش و … خریدیم و پشت صندق ماشین را پر کردیم و به‌ راه افتادیم. سه‌هزار کیلومتر راه بود. آن‌قدر مشتاق رسیدن و دیدن برق شادی در چشم کودکان منطقه بودیم که راه طولانی خسته‌مان نکرد.»

3 هزارکیلومتر به عشق کودکان سیستان

وقتی آقا محمدرضا خان و نسرین خانم به سیستان‌وبلوچستان رسیدند، حجم انبوه نیازهای مردم، همسر او را هم تحت‌تأثیر قرار می‌دهد و همانجا با هم قرار می‌گذارند پس‌اندازهای سالانه‌ای که با هم قول‌وقرارشان را گذاشته بودند، در این مناطق هزینه کنند: «همسرم با حضور در میان مردم این مناطق و اهدای هدایایی که برده بودیم، ارتباط خوبی با آنها گرفت. او حتی با کودکان قدونیم‌قد منطقه هم ارتباط برقرار کرد. بعد از این سفر اصرارهای همسرم برای صرفه‌جویی بیشتر در زندگی و افزودن به پس‌انداز سالانه‌مان افزایش یافت. او خیلی  حواسش به پس‌اندازمان برای انجام این سفرهاست.»

داوطلبان را همراهی می‌کنم

درست است با همسرش قرار گذاشته هر وقت پس‌اندازها کفاف تأمین مایحتاج لازم مردم را داد، بار سفر ببندند و راهی شوند، اما خیلی وقت‌ها او وسیله‌ای برای رساندن کمک داوطلبان دیگر به این مناطق می‌شود: «گاهی اوقات پزشکان داوطلب که قصد سفر انفرادی به منطقه سیستان‌وبلوچستان را دارند، با من همسفر می‌شوند، چون من تمام مناطق محروم این استان را می‌شناسم و به‌عنوان یک راهنمای داوطلب می‌توانم هم این پزشکان را همراهی کنم و هم برای خودم سهمی در این فعالیت‌ها تعریف کنم.» او حتی برای انتقال پزشکان داوطلب به استان سیستان‌وبلوچستان هم از خودروی شخصی استفاده می‌کند: «وقتی با خودروی شخصی‌ام سفر می‌روم، امکان توقف در هر نقطه و حتی شناسایی نقاط محروم و ساکنان نیازمند وجود دارد.»

از فعالیت‌های داوطلبانه او در استان سیستان‌وبلوچستان که بگذریم، آقا محمدرضا در فعالیت‌های امدادگری در مواقع بحرانی هم همیشه حضوری گرم و فعال دارد: «در دامغان روستاهای محروم و دورافتاده زیادی است که مردمش هنوز از امکانات اولیه زندگی محرومند. تا به‌ حال بارها و بارها در بحث امدادرسانی به اهالی این روستاها فعال بوده‌ایم؛ از روستای کوه زر گرفته تا حسینا و معلمان.»

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.