ثبت است بر جریده عالم دوام ما

اینستاگرام روزنامه شهروند هک شد اما...

کوزه گر گاهی خودش در کوزه می افتد؛ این حکایتِ یک مثل قدیمی است که حالا برای ما هم افتاده است. ما رسانه‌ای‌ها که گاهی خودمان همه را سوژه عالم می‌کنیم و یا به روایت اتفاقاتی می‎پردازیم که برای دیگران افتاده، حالا خودمان سوژه شده‌ایم! اینستاگرام روزنامه شهروند در چند روز گذشته هک شد. موضوعی […]

کوزه گر گاهی خودش در کوزه می افتد؛ این حکایتِ یک مثل قدیمی است که حالا برای ما هم افتاده است. ما رسانه‌ای‌ها که گاهی خودمان همه را سوژه عالم می‌کنیم و یا به روایت اتفاقاتی می‎پردازیم که برای دیگران افتاده، حالا خودمان سوژه شده‌ایم!

اینستاگرام روزنامه شهروند در چند روز گذشته هک شد. موضوعی که بارها برای دیگران و پیج‌های معروف هم افتاده است. این بار باید سوژه‌ای را روایت کنیم که خودمان هم با گوشت و خون آن را لمس کرده‌ایم.

کار رسانه‌ای در شرایطی که همه چیز به ناچار به سمت فضای مجازی رفته، دوچندان شده؛ چرا که حالا شما ناچارید پیام و محتوا را در تهران برای رسیدن به دست هموطنان‌تان در بزرگراهی که متعلق به خودتان نیست راهی کنید و رسیدنش را بسپارید به امان خدا. اینستاگرام این پلتفرم رسانه‌ای خوشرنگ و به‌ظاهر جذاب و همه فن حریف، لایه‌های پنهان و سیاهی در پس خود دارد. قوانینی که گزینشی اعمال می‌شوند و قابلیت‌هایی که در اختیار ما قرار نمی‌گیرند.
ماجرا از آنجا شروع شد که پس از ترور اخیر در تهران، اینستاگرام اقدام به حذف پست خبری مرتبط با آن کرد و سپس قابلیت لایو را برای صفحه روزنامه شهروند بست. چند باری هم در سه ماه گذشته، به دلیل کپی‌رایت در زمینه موسیقی، پست‌هایی را بلاک کرده بود. به تجربه می‌دانستیم که با توجه به افزایش شدید فعالیت‌های چندرسانه‌ای در ماه‌های اخیر، زیر ذره‌بین این میزبان به‌ظاهر زیبا و به باطن نامهربان هستیم. تجربه‌ای که حذف کامل پیج بدون اخطار قبلی را در مواردی مشابه تجربه کرده بود.

به همین خاطر هم اقدام به راه‌اندازی صفحه جدیدی کردیم تا مخاطبان را به آنجا منتقل کنیم و در همین وضعیت بود که دزدی در لباس مأموران اینستاگرام از روزنه‌ای وارد شد و صفحه ما را دزدید. دزدی که مانند هر جنایتکار دیگری، 24 ساعت بعد به صحنه جرم برگشت و از طریق واتس‌اپ تماس گرفت و پیام داد. این بار هم با نشان‌دادن کارتی که مدعی بود نشان‌دهنده این است که او کارشناس اینستاگرام است و برای رسیدگی به شکایت ما و رفع مشکل پیج تماس گرفته است. کلکی که البته جواب نداد، چون مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی‌شود. بررسی ما نشان می‌داد که تماس هکر با سرشماره ایالات متحده، به این دلیل است که برای دستیابی کامل به پیج ناکام بوده و برای انتقال و فروش آن، نیاز به غیرفعال‌کردن تدیید دومرحله ای دارد. تغییری که نیاز به تأیید توسط شماره موبایلی دارد که در اختیار ماست.
حالا پیجی که مخزن بیش از 15هزار محتوای ارزشمند در طول سال‌ها بود و بیش از ظرفیت استادیوم آزادی مخاطب دغدغه‌مند ایرانی داشت، به خاطر یک مشت دلار دزیده شده تا در بازار بردگان به فروش برود. جایی که کسی او را نمی‌شناسد و ارزشی برای حرف‌های گفته‌شده در آن قایل نیست. پیجی که البته به خاطر نداشتن امکان فعالسازی روی موبایل‌های دیگر، اصولا قابل فروش هم نیست!
رسالت ما رسانه‌ای‌ها گفتن است؛ آن قدر که حرف‌ها شنیده شوند و صحبت‌ها به دل بنشینند. حتی اگر قرار باشد از صفر شروع کنیم که کرده‌ایم؛ آن هم در بزرگراه‌های رسانه‌ای قرن بیست‌ویکم که ما را حتی برای حرف‌زدن هم تحریم کرده‌اند و نمی‌توان به عنوان یک رسانه رسمی، دلخوش به داشتن تیک آبی و مطمئن از هک‌نشدن بود. با وجود این و به قول حضرت حافظ، امیدواریم، چرا که: «ثبت است بر جریده عالم دوام ما».

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.