پا گذاشتن در راه آموزش کمکهای اولیه و آشنایی با اهداف هلالاحمر بهانهای شد برای اینکه موسسه خیریه «نیکاندیشان زهرای اطهر (س)» خانه هلال نیکان را در زاهدان راهاندازی کند.
این روزها مددجویان این موسسه و اهالی زاهدان میتوانند در دورههای آموزشی و مهارتآموزی این خانه هلال شرکت کنند.
«بیگم سلمانیان» بیش از 25سال است فعالیتهای داوطلبانه در سیستانوبلوچستان را آغاز و موسس خیریه نیکاندیشان را راهاندازی کرده و مدیر کانون هموفیلی ایران در سیستانوبلوچستان است.
او میگوید: «کار داوطلبی قدم گذاشتن در مسیر بشردوستی است. فرقی نمیکند متولی این کار چه کسی است. مهم این است که ما بدانیم در هر نقطه محرومی چه نیازهایی وجود دارد و افراد توانمند برای برطرفکردن این مشکلات و نیازها را به نیازمندان وصل کنیم.»
کانون خیراندیشان را برای حمایت از اقشار آسیبدیده راهاندازی کرده است. آموزش، توانمندسازی و ایجاد مشاغل خانگی یکی از مهمترین فعالیتهایی است که در این کانون در زاهدان به سراغ آن میرود.
بیگم سلمانیان، داوطلب و خیر هلالاحمر میگوید: «در بخشهای حاشیهای زاهدان و در روستاهای مرزی استان معضلات اجتماعی و آسیبی بسیار زیادی وجود دارد. استان ما در کمربند قرمز آسیب و در همسایگی دو کشور آسیبدیده قرار گرفته است و همین مسأله باعث شده تا مشکلات ما پررنگتر باشند.
یکی از این معضلات زندگی افراد محروم از شناسنامه در روستاهای ما است.
این افراد در هیچ آماری وجود ندارند و از تحصیل و امکانات دیگر محروم هستند. علاوه بر اینها امکان استفاده از خدمات بهداشتی و درمانی هم ندارند. یکی از مهمترین فعالیتهای داوطلبانه ما شناسایی این افراد بیشناسنامه است که دچار بیماری هستند.
ما سازوکاری برای آغاز روند درمان آنها پیدا میکنیم. از خیران و پزشکا برای مداوای این افراد کمک میگیریم تا محرومیت آنها به خصوص کودکان از شناسنامه، آنها را از حقوق اولیهای مثل بهداشت و درمان محروم نکند. امسال 20 کودک بیمار محروم از شناسنامه را شناساییکردیم و با پیگیریهایمان توانستیم آنها را به سمت پروسه درمان هدایت کنیم.»
پروسهای که از راضی کردن پدر و مادر این کودکان برای اجازه درمان آغاز میشود و تا پیدا کردن پزشک خیری که به کاهش هزینه درمان کمک کند و همچنین اجازه سفر به شهرهایی که مرکز درمانی مجهز دارند ادامه پیدا میکند.
سلمانیان عضو مجمع خیران سلامت استان سیستانوبلوچستان است، به کمک همین خیران راه درمان بسیاری از کودکان و افراد نیازمند را هموار میکند تا علاوه بر نداشتن اوراق هویتی، مشکلات مالی آنها هم مانعی برای رسیدن به نقطه سلامت نباشد.
نیازهای اولیه روستاهای مرزی
میگوید تا پایت به یکی از روستاهای محروم مرزی نرسیده باشد نمیتوانی درک کنی این مردم با چه کاستیهایی مواجه هستند؛ از آب آشامیدنی گرفته تا نبود حمام و سرویس بهداشتی و …: «وقتی از کمک به بهبود کیفیت زندگی مردم میگوییم، منظورمان رفع نیازهای اولیه آنهاست، برای اینکه بتوانند در شرایطی نزدیک به زندگی عادی، زندگی کنند.
برای مثال روستاهای زیادی در استان هستند که هیچ خانهای در آن سرویس بهداشتی ندارد یا خبری از حمام در آن روستا نیست. حالا فکرش را کنید که در این روستاها چه بیماریهایی ممکن است وجود داشته باشد.
خوشبختانه تاکنون موفق شدهایم 6 چشمه سرویش بهداشتی و تعدادی حمام در روستاها بسازیم. دو خانه روستایی را بازسازی کردهایم تا برای سکونت آماده شوند و با ارتباطهایی که در این سالها با نهادهای مختلف و خیران برقرار کردیم، توانستهایم بار کوچکی از این مشکلات را از دوش مردم استان خودمان برداریم.
اما مشکلات استان بیش از اینهاست و روستاهای متعددی هستند که هنوز از این نیازهای اولیه بیبهره هستند. بیش از 25سال است که فعالیت داوطلبانه در این استان انجام میدهم. قبل از ما هم خیریههای زیادی در اینجا مشغول به کار بودهاند و خدمات داوطلبانه زیادی ارایه شده است و بعد از این هم میشود. اما هنوز اینجا کارهای زیادی دارد. نیازهای زیادی در تکتک روستاها وجود دارد که باید به همه آنها رسیدگی کرد.
مردمی که نه شغلی دارند و نه درآمدی، نه خدمات بهداشتی دریافت میکنند و نه هیچ خدمات دیگری. سطح زندگی در همین روستاها فرسنگها با نزدیکترین شهر فاصله دارد؛ چه برسد به شهرهای بزرگ.»
اولویتبندی نیازها
فعالیت در حوزه سلامت و بهداشت و مدیریت کانون هموفیلی استان باعث شده بود در زمان وقوع سیل سیستانوبلوچستان اطلاعات کاملی از این بیماران را در اختیار هلالاحمر قرار دهد تا داروی مورد نیازشان را به دستشان برساند و آنها را از خطر جدی دور کند.
سالهای اول خودش برای شناسایی افراد نیازمند به روستاها میرفت و به مرور آوازه فعالیتهای او و همراهان داوطلبش روستا به روستا چرخید.
حالا خانوادههایی که به کمکش نیاز دارند، خودشان از او یاری میخواهند: «در این سالها اغلب کسانی که خدماتی را به کمک ما دریافت کردهاند، ما را به دوستان و خانواده و همروستاییهای خود معرفی میکنند.
خیلیها با من تماس میگیرند و برای مشکلی که دارند، از من کمک میخواهند. آنقدر مشکلات در این استان زیاد است که حل همه مشکلات مددجوها از عهده ما خارج شده، برای همین گاهی مجبور به انتخاب و اولویتبندی برای این مشکلات هستیم.
وقتی از کمک به بهبود کیفیت زندگی مردم میگوییم، منظورمان رفع نیازهای اولیه آنهاست، برای اینکه بتوانند در شرایطی نزدیک به زندگی عادی، زندگی کنند. برای مثال روستاهای زیادی در استان هستند که هیچ خانهای در آن سرویس بهداشتی ندارد یا خبری از حمام در آن روستا نیست. حالا فکرش را کنید که در این روستاها چه بیماریهایی ممکن است وجود داشته باشد
کسی که درمان او نیاز به فوریت بیشتری داشته باشد، در اولویت قرار میگیرد و برای حل مشکلات فرد دیگر به زمان بیشتری نیاز داریم. یا مثلا وقتی بیش از یک درخواست برای حفر چاه آب آشامیدنی داریم، اولویت را با روستایی میگذاریم که جمعیت بیشتری دارد.
چون با همان هزینه خانوادههای بیشتری را به آب آشامیدنی میرسانیم. متاسفانه محدودیتهای ماست که باعث اولویتبندی میشود وگرنه تمام روستاها واجد شرایط برای انجام همه این خدمات داوطلبانه هستند.
دایره خیرانی که به ما کمک میکنند هم گسترده شده و از پزشک خیر گرفته تا گروههای مهندسی و فعالان حوزههای مختلف، زنجیرهای برای حل مشکلات مردم درست کردهاند. اولین روزهایی که فعالیتم را آغاز کردم، حوزه فرهنگی را انتخاب کرده بودم، اما موضوعات اجتماعی و معضلات استان خیلی زود بر این مسائل غالب شد.
میدانیم که مشکلات اجتماعی از مسائل فرهنگی چندان هم دور نیست. بههرحال خیلی زود جذب این فعالیتها شدم و در 25سال گذشته با وجود کارهای زیادی که به کمک داوطلبان در استان انجام دادهایم، استان سیستانوبلوچستان را همچنان نیازمند کمک و کار داوطلبانه خیران و موسسههای مردمنهاد میبینم.»