ستارهها در فضای مجازی حرف بزنند یا نه
کسی میداند مرز ورود سلبریتیها به مسائل اجتماعی تا کجاست؟ نمونههای غربی چه میکنند؟
در روزهای سکون و سکوت سینما بحث و جدل مجازی دو بازیگر زن یکبار دیگر فضای سینمای ایران را جنجالزده کرد. دو بازیگری که هر دو نشان دادهاند سلبریتیهایی هستند که از نشان دادن واکنشهای تندوتیز در قبال مسائل سیاسی- اجتماعی هراسی ندارند: پگاه آهنگرانی و مهناز افشار!
آغاز داستان فضای مجازی
داستان با انتشار یک فایل تصویری از پگاه آهنگرانی کلید خورد. ویدیویی پربازتاب که در آن پگاه علیه اظهارنظر سلبریتیها در مورد موضوعات مختلف سخن گفته و آن را مردود دانسته بود. پگاه آهنگرانی که خود در موضعگیریهای سیاسی- اجتماعی ید طولایی دارد، در این ویدیو با اشاره به اینکه فعالیتهای اجتماعیاش بهدلیل کمتجربگیاش بوده، گفته بود: «سالهاست که نه در فضای مجازیام، نه از کسی حمایت کردهام، نه حرفی زدهام. مگر ما چه کاره جامعهایم؟! مگر ما که هستیم و چه برتریای نسبت به دیگر مردم داریم که همهاش باید راجع به همهچیز نظر بدهیم؟! این کمپینهایی که بازیگران راه میاندازند و از فلان چیز حمایت میکنند، مقطعی است؛ واقعی نیست و چون از دل جامعه درنیامده به یک هفته هم نمیرسد. بازیگران، این جایگاهی که فضای مجازی بهشان داده را باورشان شده و فکر کردهاند چون چندمیلیون فالوور دارند، حق دارند راجع به همه چیز حرف بزنند»…
مهناز علیه پگاه!
ماجرا کمی با جنجالهای دیگر سلبریتیها متفاوت به نظر میرسد. فارغ از اینکه رفتار رسانهای سلبریتیها در سالهای اخیر انتقادات زیادی را موجب شده؛ اما در کل در موارد و مطالبات مدرن طبقه متوسط این قشر همواره زبان گویا بودهاند. حالا با چنین پیشفرضی اینکه بازیگری که پیش از این نقدهای تندوتیزی از او دیدهایم، میآید و در روزهایی که صحبت از یکسری مطالبات برابریطلبانه در فضایی پرشور در جریان است، میگوید که سلبریتیها صلاحیتی برای حرفزدن در مورد مسائل اجتماعی ندارند، برای خیلیها سوالبرانگیز بود…
همین هم باعث شد که مهناز افشار به صحبتهای پگاه آهنگرانی واکنش نشان داده و مواضع او را بهنوعی توبهنامهای بخواند که این بازیگر برای رفع ممنوعالخروجیاش منتشر کرده است. افشار نوشت: «پگاه آهنگرانی عزیزم، پیغامت رو همه شنیدن؛ امیدوارم هرچه زودتر حکم ممنوعالخروجیات لغو بشه.»
منیژه وارد میشود…
توییت مهناز افشار واکنش منیژه حکمت را در پی داشت که در پاسخ به توییت افشار ادعا کرد که این مصاحبه مربوط به دوسال پیش است و ربطی به ممنوعالخروجی پگاه ندارد. حکمت در ادامه نوشت: «اگر پگاه به دنبال عافیتطلبی و رفع ممنوعالخروجی بود، یقینا نامه درخواست برای دادرسی صحیح پرونده نوشین جعفری را امضا نمیکرد که همهمان میدانیم چه مخاطراتی دارد.» در پاسخ
منیژه حکمت نیز مهناز افشار با اشاره به حضورش بهعنوان تنها بازیگر زن در کنار منیژه حکمت، در شبی که پگاه آهنگرانی در اوین بوده، نوشت: «شاید هر کدوم از شماها برای یکبار هم شده خودتون رو جای من در این پنجسال بگذارید، حق بدید که شک کنم به اخلاقمداری.»
همه علیه همه
دعوای سلبریتیها بازتاب زیادی در فضای مجازی یافت و هواداران و مخالفان هر کدام از طرفین این بحث عکسالعملهای تندی نسبت به طرف مقابل نشان دادهاند، بهخصوص در مورد مهناز افشار که بهرغم اینکه بهدرستی به نقش مسائل فرامتنی در موضعگیریهایی از این دست اشاره کرده بود، اما از اینرو که او هم مثل بیشتر بازیگران و کلا چهرههای شناختهشده این مرزوبوم عادت کرده در مورد تمام قضایای مطرح در رسانهها و حتی در شایعات عکسالعمل نشان دهد، توییتش برخلاف بازتاب زیادی که داشت، همدلی چندانی بهوجود نیاورد. عدهای هم البته پگاه را نواخته بودند و در واکنش به ادعای او مبنی بر اینکه از کسی حمایت نکرده، فعالیتهای او را در ستاد انتخاباتی کاندیداهای مختلف شاهد مثال آورده و هشدار داده بودند که چنین مواضعی در شرایطی که کارهای سابق این بازیگر دیگر خریداری ندارد، جز ریاکاری نام دیگری نمیتواند داشته باشد.
یک پرسش
اما گذشته از این کنش و واکنشهای تند و افراطی و اغلب سطحی؛ برخی هم منطقیتر با ماجرا روبهرو شدند و به این پرداختند که مرز ورود سلبریتیها به مسائل پیرامونشان تا کجاست؟ این پرسشی است که در چند وقت اخیر بسیار شاهد آن بودهایم. پرسشی که در قبال آن شاهد دو نوع پاسخ هستیم. برخی عقیده دارند که سلبریتی هم مانند هر شخص دیگری آزاد است هر آنچه فکر میکند درست است، بر زبان آورد و منتشر کند. از نظر این گروه؛ هر نوع بندوبستی جلوی ابرازنظر هرکس، به هر بهانه و توجیهی، چیزی نیست مگر سانسور. عقیدهای که در سالهای اخیر مدافعان کمی هم نداشته… اما گروه دیگری هم هستند که عقیده دارند سلبریتیها بهواسطه نفوذ و تاثیرگذاریشان بر مخاطبان، مسئولیتی فراتر از اشخاص عادی دارند.
به باور این گروه شیوع رسانههای اجتماعی میزان حضور رسانهای و نفوذ سلبریتیها را بشدت افزایش داده و این توی چشمبودن و دیدهشدن و مرتب واکنش نشان دادن و بهعبارت بهتر پرگفتن درصد اشتباهات و سوتیهای سلبریتیها را افزایش داده است. این را در مورد اغلب سلبریتیهای ایران میتوان صادق دانست که بیتوجه به حیطه دانایی و صلاحیتشان در حیطههای گوناگون بیمحابا نظر میدهند…
مدافعان لزوم وجود حدومرز در اظهارنظرهای سلبریتیها به مثالهای زیادی اشاره میکنند. مانند جنجالی که انقلاب درونی سحر قریشی ساخت یا هانیه توسلی که با گفتههایش درباره گربهاش چه بازتابهایی بهوجود آورد. آنوریها نیز از این آسیب بری نبودهاند البته. مثلا کسانیکه که ادعا کردند دلیل زیاد شدن زلزله در ایران پوشش زنان و بدحجابی آنهاست و حتی آن خواننده زیرزمینی که از فلسفه حجاب نوشت. تمام آن بازیگرانی هم که در زلزله کرمانشاه یا سیل بهار امسال با صحبتهای سطحی علیه نهادهایی چون هلالاحمر چه بیاعتمادی عظیمی را بهوجود آوردند، از این طیف بودند. این قضیه البته نه فقط در مورد مواضع اجتماعی- سیاسی که در گفتهها و نوشتههای شخصی سلبریتیها هم صادق است. مثل اعتباری که مثلا علی کریمی در انتشار نقلقولهایی که همهشان را به نام کورش جا میزند، به حراج گذاشت. یا خیلیهای دیگر…
یک پاسخ
با اینکه شکی در این مورد وجود ندارد که میل و رویای آزادی بیحدومرز است، اما حقیقتش سلبریتیهای ما هم چهرههای چندان باسوادی نیستند. همین اطلاعات اندک هم باعث میشود اصرارشان برای اظهارنظر در هر موضوعی سوتیها و گافهای بزرگی بهوجود آورد. این واقعیت این پرسش را پیش میآورد که چه الزامی وجود دارد سلبریتیها در مورد هرچیزی، بهخصوص موضوعاتی که در آن سررشته ندارند، سخن بگویند؟!
مرور اظهارنظرها، توییتها و پستهای سلبریتیهای جهانی نیز جز این را نشان نمیدهد. در فضای رسانهای آزاد غرب کمتر میتوان چهرهای یافت که در مورد موضوعی جز زمینه فعالیت و دانایی خود سخن گفته باشد. البته بعضی از کارشناسان رسانه هم دلیل اصلی را در همان آزادی رسانهای میدانند -که باعث میشود نیازی به مواضع انتقادی- اعتراضی سلبریتیها در مورد هر موضوع حساسی نباشد!