در روزهای آتی ما با زمان تقویمی عادی مواجه نیستیم
راهبردهای خنثیسازی و رفع تحریم از نگاه سخنگوی دولت
اکنون که راهگشایی رهبری، حجت را تمام کرده باید از امروز، گفتوگوی اجتماعی و سیاسی جامعه را نه حول مشاجره بیفایده پیرامون دوقطبی رفع تحریم و خنثیکردن تحریم بلکه با اجماع در خصوص همبستگی این دو راهبرد و قرارگرفتن آنها در امتداد هم ادامه بدهیم و دولت را برای به ثمرنشاندن و به نتیجهرساندن هر دوی این اهداف به هم چسبیده و مشترک همراهی کنیم
علی ربیعی، دستیار ارتباطات اجتماعی رئیسجمهوری و سخنگوی دولت در یادداشت جدید خود نوشت: رئیسجمهوری پیشتر در نشست خبری گفته بود: «عدهای هستند که میخواهند پایان تحریم را به تأخیر بیندازند، ما یک دقیقه و یک ساعت هم به این رضایت نخواهیم داد و در برابر آنها خواهیم ایستاد، تحریم باید بشکند.»
تأکید مقام معظم رهبری و رئیسجمهوری بر اینکه نباید دقیقه و ساعتی را برای رفع تحریم از دست داد، از آن اولویتی که برای «خنثیکردن تحریمها» قایل شدهاند، جدا نیست. ما در هر دو مورد درک تازهای از زمان و «دقیقه و ساعت» کنونی را شاهدیم که نشان میدهد در فشردگی کپسول زمانی روزهای آتی و حداکثر یکی دوماه آینده، ما با زمان تقویمی عادی مواجه نیستیم.
نگارنده پیشتر در یادداشتی (علیه مقاومت اجتماعی، بیستوهفتم مهر ۹۹) اشاره کرده بودم که یک جریان سیاسی بنای خود را بر یک استراتژی مبنی بر کاهش آثار تحریم قرار داده است اما ضروری است استراتژی سه ستونهای را که شامل عقبراندن تحریم، رفع تحریم، کاهش آثار تحریم (خنثیکردن تحریم) و افزایش مقاومت اقتصادی- اجتماعی است، بنا و دنبال کنیم.
این استراتژی سهستونه الزاماتی در حوزه کنشها، روشها و سیاستهای اقتصادی، اجتماعی و خارجی دارد. برای خنثیکردن تلاشهای ضدبرجامی خارجی باید توجه داشته باشیم که به هماهنگی و ایجاد موازنه میان «ساعت تحریمشکنی» و «ساعت خنثیکردن تحریم» نیاز داریم. این دوساعت البته سرعت و آهنگ یکسانی ندارند.
بدون تردید آنچه کاملا در اختیار ماست و بدون دخالت هیچ متغیر خارجی میتوان به سرعت دنبال کرد، از بینبردن آثار تحریم با همراهکردن جامعه است و در جریان تحریمشکنی باید هوشمندانه به پیش برویم. مخالفان خارجی تحریمشکنی میکوشند ساعت تحریمشکنی را از کار بیندازند.
آگاهان اجماع دارند که دشمنان خارجی برجام همه تلاش خود برای عدم تکرار تجربه برجام به کار برده و میبرند و هیچ برجام یا تحریمشکنی را برنمیتابند. سیاست همسایگی سازنده و مسالمتآمیز مبتنی بر تقویت منافع متقابل مشروع و تلاش برای ساختن منطقهای قویتر، باطلکننده اینگونه تلاشهاست.
خنثیسازی تحریم و سمتگیری به سوی جهش تولید مستلزم محیط امن منطقهای و به دست آوردن بازار منطقهای است که به روی کالای ایرانی گشوده باشد و همزمان مراودات اقتصادی و فرهنگی با همسایگان را جهشوار ارتقا دهد. درست در همین نقطه است که شاهد تفرقهافکنی صهیونیستی هستیم که به دو شکل مختلف در جهت ایجاد شکاف و تعمیق اختلافها و تبدیل رقابتها به دشمنی تلاش بیوقفهای دارد.
خنثیسازی تحریمهای آمریکایی همچنین به این معناست که اجازه ندهیم طرفهای خارجی سدها و مرزبندیهای خصمآلود میان ما و همسایگان را معماری کند. خنثیسازی تحریمها به این اعتبار خنثیسازی آن مینهایی هم هست که آمریکا در مسیر مبادله ایران و همسایگان کار گذاشته، خنثیسازی آن مینهایی هم هست که در نظام مالی جهان به شکل محدودیتهای مالی افایتیاف کارگذاری شده است. این موارد نشان میدهد که خنثیسازی تحریم و رفع آن توأمان نیازمند هماهنگی میان بخشهای مختلف حاکمیت و فراتر رفتن از تعارضاتی است که امروز عرصه سیاست داخلی را پر کردهاند.
الزامات سیاست داخلی باید در دو بعد اقتصادی و اجتماعی تحقق پذیرد. من معتقدم در این دوران باید استراتژیهای توسعه اقتصادی ما بیشتر به اقتصاد اجتماعی گرایش داشته باشد.
خوشبختانه در سهماهه دوم سال ۹۹ شاهد خروج از رکود بودیم. تداوم این امر نیازمند سیاستهای اقتصادی است که همه قوا از آن حمایت کنند. میتوان با حذف رویکردهای متعارض و خنثیکننده به مسائل مهمی مانند اصل ۴۴ و مشارکتدادن مردم در اقتصاد و امنیت سرمایهگذاری و حمایت از مدیران اقتصادی که در کانون جنگ اقتصادی قرار دارند و کاهش هزینههای جاری توسط همگان، رشد اقتصادی را تداوم داد.
منظور از اقتصاد اجتماعی توجه به سیاستهای توسعه اقتصادی است که به نحوی با ایجاد زیرساختهای توسعهای که این سالها پدید آمده، با زندگی روزمره مردم ارتباط پیدا کند و اثر ملموس بر بهبود زندگی ایشان داشته باشد.
من افزایش سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی را از سیاست خارجی و برنامههای اقتصادی مناسب، مهمتر میدانم. ما امروز شاهد تعارضهایی هستیم که جز کاستن از سرمایه اجتماعی هیچ اثر معنادار دیگری ندارند. اگر جامعه احساس کند که همگان از سر دلسوزی درصدد تقویت برنامههایی هستند که به آن رأی دادهاند، میتوان به سرمایه اجتماعی امید داشت. عبور از بحران تحریم به سرمایه اجتماعی بزرگ نیاز دارد.
همگان باید دولت به مفهوم اعم را صاحب حق در مقابل زورگویان و تحریم بدانند و به یاری آن بیایند. چنانکه بارها نوشتهام مسأله توانستن در بالا و هماهنگی بالاییها نقش بیبدیلی در باور جامعه خواهد داشت.
پیگیری سیاستهای مبنی بر مدارای اجتماعی و حفظ حریم خصوصی مردم و سعی در ایجاد و گسترش ارزشهای مشترک و ایجاد جامعهای بانشاط و شاداب و امیدوار میتواند آن الزام اجتماعی را محقق کند.
اکنون که راهگشایی رهبری، حجت را تمام کرده باید از امروز، گفتوگوی اجتماعی و سیاسی جامعه را نه حول مشاجره بیفایده پیرامون دوقطبی رفع تحریم و خنثیکردن تحریم بلکه با اجماع در خصوص همبستگی این دو راهبرد و قرارگرفتن آنها در امتداد هم ادامه بدهیم و دولت را برای به ثمرنشاندن و به نتیجهرساندن هر دوی این اهداف به هم چسبیده و مشترک همراهی کنیم.
رهنمودهای رهبری که همواره راهنمای عمل دولت بوده و هست، زمانی به بهترین وجه محقق میشوند که همگان خود را مخاطب آنها خوانده و بدون تفسیر به رأی، به همان صراحتی که هستند، مبنای سیاستورزی قرار گیرند. من تصور میکنم راهبرد سهپایه میتواند چتر مناسبی برای سیاستورزی در عرصه داخلی و خارجی به منظور خنثیسازی و توأمان رفع تحریمها باشد.