ما بی ‌تو خون خوریم، تو بی ‌ما چه می‌کنی؟

یادبود استاد شجریان در آن سوی دنیا

بزرگان ساز و آواز ایران از یار سفر کرده قدیمی داستان‌ها حکایت می‌کنند.

شهرام ناظری، حسین علیزاده، داریوش طلایی، محمدرضا درویشی، رامبد صدیف و علی‌اکبر مرادی در مراسمی، کیلومترها دور از سرزمین مادری استاد محمدرضا شجریان در یک فضای علمی و هنری یاد استاد را گرامی داشتند. این شاید اولین مراسمی باشد که بعد از درگذشت محمدرضا شجریان در تجلیل از استاد با حضور بزرگانی هم‌سنگ و هم‌قدر استاد برگزار شده است.

تجلیل بزرگان از بزرگ همیشه

در این مراسم که در دانشگاه استنفورد برگزار شد، بزرگانی برای تجلیل از خسروی آواز ایران گرد آمدند که خود قدر و قیمتی استادانه دارند. استاد شهرام ناظری بی‌تردید در حال حاضر معروف‌ترین چهره آوازی در قید حیات موسیقی ایران است. استاد رامبد صدیف جایگاه خاصی در بین چهره‌های نامدار موسیقی آوازی و ردیف دستگاهی دارد. محمدرضا درویشی آهنگسازی است که چند همکاری خوب و منحصربه‌فرد با شجریان داشته. حسین علیزاده و داریوش طلایی جایگاهی تثبیت‌شده در فضای موسیقی ایرانی دارند و علی‌اکبر مرادی هم که از قطب‌های موسیقی کرمانشاه به شمار می‌رود. به گفته برگزار کننده مراسم، شهرام ناظری با هماهنگی‌ها و ارتباطات خود زمینه حضور چنین هنرمندانی را در این نشست تسهیل کرد- که هر کدام از این بزرگان روایت خود را از استاد محمدرضا شجریان تعریف کردند.

دو دریچه

شهرام ناظری که با دعوت از دوستانی مانند رامبد صدیف، حسین علیزاده، داریوش طلایی، اکبر مرادی و درویشی نقش مهمی در برگزاری این برنامه داشت، با روایت خاطره یک عمر دوستی، در تجلیل شجریان سنگ‌تمام گذاشت.
شهرام ناظری با اشاره به اینکه «شجریان و هیچ هنرمند بزرگی رفتنی نیستند و نام‌شان جاودان است» داستان دوستی خود را با شجریان روایت کرد: «از طریق استاد هوشنگ ابتهاج، سایه، سال ۵۴ و در رادیو، با شجریان آشنا شدم و در همان روز آشنایی، آقای شجریان پیشنهاد داد که به منزل‌شان در تهران‌پارس بروم. لذا ماشین خودم را در ساختمان رادیو میدان ارگ گذاشتم و با خودرو شجریان به منزل ایشان رفتیم. یک میهمانی که سه روز طول کشید و در آن سه روز گفت‌وگوهای بسیاری درباره آواز داشتیم و چنان رفیق شدیم که بعد از آن بارها و بارها همدیگر را دیدیم و حتی بعضی روزها به کوه هم می‌رفتیم. این دوستی هفت سال و تا زمانی که کانون چاووش از هم پاشید، استمرار داشت.»
ناظری سپس با نواختن سه‌تار و خواندن شعر «دو دریچه» مهدی اخوان‌ثالث از خود و شجریان به‌عنوان دو هنرمندی یاد کرد که در تمامی‌ این سال‌ها در دو مسیر متفاوت، آواز و موسیقی اصیل ایرانی را پیش برده‌اند و حالا با درگذشت استاد شجریان، یکی از این دریچه‌ها بسته شده است: «ما چون دو دریچه روبه‌روی هم/ آگاه ز هر بگومگوی هم/ اکنون دل من شکسته و خسته ‌است/ زیرا یکی از دریچه‌ها بسته است»…

‌ راز مانایی شجریان

رامبد صدیف که شجریان در کتاب «راز مانا» از او و خودش به‌عنوان حافظان آواز ایرانی یاد کرده، درباره جایگاه بی‌بدیل محمدرضا شجریان گفت که با پشتکار و سخت‌کوشی به دست آمده است: «آنچه شجریان در تمام این سال‌ها به دست آورده، نه در نتیجه تلمذ نزد بزرگان ردیف، که نتیجه کوشش خود او در گوش سپردن دقیق به صفحات موسیقی به‌جای‌مانده از آواز بزرگانی چون ظلی و طاهرزاده بوده است.»
استاد صدیف صحبت‌هایش را با آوازی در سه‌گاه با مطلع «امشب ندانم ای بتِ زیبا چه می‌کنی/ ما بی‌تو خون خوریم، تو بی‌ما چه می‌کنی؟» به پایان رساند که مناسبت مضمونی هم با مراسم داشت.

هنرمند متعهد اجتماعی

حسین علیزاده نیز در مراسم تجلیل از شجریان از یار دیرین خود سخن گفت. علیزاده در این زمینه خاطره‌ای شگفت برای مخاطبان روایت کرد: «داشتم قطعه‌ای را به یاد شجریان زمزمه می‌کردم که تلفنم زنگ خورد و دوستی پیغام داد که آقای شجریان درگذشتند. من خرافاتی نیستم، اما در توصیف و همزمانی برخی رخدادها حس می‌کنم وقتی احساساتت با یاد رفیقت عمیق می‌شود، اتفاقاتی رخ می‌دهد که شرح و تفسیر آن با دلایل علمی و طبیعی امکان‌پذیر نیست.»
علیزاده در ادامه از این ادعای نادرست که «بعد از شجریان دیگر آوازی وجود ندارد»، انتقاد کرد: «بزرگانی مثل شجریان بذری کاشته و راهی را هموار کرده‌اند که نسل‌های‌ آینده بتوانند از این تجربه‌هایی که بر جای مانده، بهره ببرند.»
حسین علیزاده به ویژگی مهم دیگری در کارنامه شجریان اشاره کرد: «با اینکه تکنیک شجریان در حدی بود که کمتر کسی صلاحیت صحبت‌کردن درباره‌اش را دارد، اما مهم‌تر از آن، ایشان هنرمندی بودند که با دست یافتن به یک هنر ناب، آن را در جهت اجتماعی‌کردن هنر صرف کردند و تبدیل به یک چهره ملی و اجتماعی شدند که هنر را برای هنر نمی‌خواست.»

فروتنی و قدرت

محمدرضا درویشی از شجریان در دو محور سخن گفت: «اول شخصیت و مرام شجریان بود که انسانی فروتن بود و دوم شیوه خواندنش بود که ‌جز استاد ناظری (که شیوه‌ای ویژه در آوازخوانی داشت) بقیه جذبش شدند. البته همان‌طور که گفتم شیوه استاد شهرام ناظری با استاد شجریان متفاوت است و این دو در دو مسیر مختلف حرکت کردند.»

نیم قرن تنوع و خلاقیت

داریوش طلایی در ادامه در کنار روایت خاطراتی از همکاری‌هایش با شجریان از جمله کنسرت‌هایی که به‌صورت مشترک در پاریس اجرا کردند، از شجریان به‌عنوان هنرمندی یاد کرد که ۵۰ سال به شکل حرفه‌ای و کامل برای آواز و موسیقی آوازی ایران فعالیت کرده است: «به رغم اینکه حجم و میزان آثاری که از او بر جای مانده قابل‌مقایسه با کمتر کسی است، اما هیچ‌‌یک از این آثار تکراری نبودند.
پرستاره‌ترین مراسم تجلیل از استاد محمدرضا شجریان در پایان با «نوتار»نوازی داریوش طلایی به پایان رسید. گفتنی است که ساز نوتار ایده پژوهشی داریوش طلایی بود که جایزه نخست جشنواره فارابی را برای او به ارمغان آورد.

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.