هم‌خون‌های بی‌رحم

گزارش «َشهروند» از خشونت و جنایت‌های وحشتناک خانوادگی در روزهای اخیر

خشونت‌ها و جنایت‌های خانوادگی سناریویی تکراری و ادامه‌دار هستند. جنایت‌ها رنگ‌‌وبوی تلخ‌تری به خود گرفته‌اند. چهره‌های آشنا هستند که سناریوهای تلخ را در خانواده‌شان رقم می‌زنند.

سیما فراهانی، شهروند آنلاین: هم‌خون‌های بی‌رحم ، 14سال بیشتر ندارد، اما دستانش دستبند پلیس را لمس کرده؛ اتهامش شرارت یا دزدی نیست، اما بالاترین اتهام را در کارنامه قضائی‌اش ثبت کرده است. او را به اتهام قتل مادرش دستگیر کرده‌اند. پسربچه‌ای که در یک لحظه عصبانیت، زندگی گرفت. زندگی مادرش را؛ نفس‌های مادرش را قطع کرد و به یک قاتل تبدیل شد.  این پسربچه قزوینی خشن‌ترین نوع جرم را مرتکب شده است. تا در لیست مجرمان خشن این روزها قرار بگیرد، اما نمی‌توان نام او را به‌عنوان کوچک‌ترین قاتل ثبت کرد. چراکه او تنها نوجوانی نیست که مرتکب قتل خانوادگی شده است. سه ماه پیش نیز دختری 14 ساله در تهران، سناریوی مشابه را رقم زد. او نیز مادر خود را قربانی کرد. آن هم فقط به خاطر اینکه مادرش از او خواسته بود دست از گوشی‌بازی بردارد. او با همان سیم شارژ گوشی‌اش مادر خود را خفه کرد. دست‌وپا زدن و تقلای مادرش هم او را به رحم نیاورد.

رنگ‌وبوی تلخ جنایت‌های خانوادگی

خشونت‌ها و جنایت‌های خانوادگی سناریویی تکراری و ادامه‌دار هستند. جنایت‌ها رنگ‌‌وبوی تلخ‌تری به خود گرفته‌اند. چهره‌های آشنا هستند که سناریوهای تلخ را در خانواده‌شان رقم می‌زنند. سلاح به دست به سراغ هم خون‌شان می‌روند، آخرین تصویر را از خود به بدترین و تلخ‌ترین شکل در ذهن قربانی به ثبت می‌رسانند. بعد از آن هم جان می‌گیرند.

این روزها قاتلان کمتر می‌توانند فراری شوند. چراکه اعضای خانواده خود را قربانی کرده‌اند. شوک این اتفاق آنها را در همان محل حادثه گرفتار می‌کند. تا به خودشان بیایند و به فرار فکر کنند، دستگیر می‌شوند. با چشم خودشان بدن بی‌جان عزیز هم‌خون‌شان را می‌بینند. به این فکر می‌کنند که این جسم بی‌جان با دستان خودشان شکل گرفته است. بعد از آن یا به فکر خودکشی می‌افتند یا خیلی زود دستگیر می‌شوند. حتی ممکن است از عذاب وجدان زیاد در زمان بسیار کوتاهی خود را تسلیم کنند.

هرچند این‌گونه حوادث در گذشته هم رخ می‌داد و برخی از آنها تا سال‌ها مورد بحث بود‌، اما در این چند وقت اخیر قساوت و بی‌رحمی در قتل‌های خانوادگی بیشتر شده است. خیلی وقت است که پدر به فرزندانش رحم نمی‌کند، برادر به برادر و فرزند به پدرومادرش؛

 سه سناریوی تلخ

چند روز پیش بود. در عرض 24 ساعت سه سناریوی مشابه جنایت خانوادگی رقم خورد. دو خانواده در دو حادثه جداگانه دختران‌شان را قربانی کردند. یک دختر در مهردشت توسط پدرش جان باخت. دختر 16 ساله گتوندی نیز در نزاع خانوادگی 12 ضربه چاقو خورد و زخمی شد.

هم‌خون‌های بی‌رحم

اما قربانی خشم خانوادگی، فقط دختران نبودند. دو برادر نیز در ارومیه هدف رگبار کلاشینکف پدر قرار گرفتند. یکی جان باخت و دیگری زخمی شد. این ماجرای تلخ روز ۲۲ آذرماه در ارومیه رخ داد. آن روز در یک درگیری خانوادگی، ۲ برادر هدف گلوله شلیک پدرشان قرار گرفتند. گفته می‌شد که بی‌توجهی پسران نسبت به پدرشان انگیزه این جنایت و درگیری خونین بوده است.

جاسم یکی از ۵ برادر خانواده امین آذری است. او می‌گوید:     «شیرعلی و بهنام از کودکی با پدرم اختلافی نداشته‌اند. نمی‌دانم اختلاف‌شان بر سر چه موضوعی بوده است. شاید از یکدیگر ناراحت بودند. پدرم ۵۹ سالش است و با اسلحه کلاشینکف به برادرانم شلیک کرد.»

12 ضربه چاقو در بدن دختر 16 ساله

در این میان اما دختر ۱۶ ساله خوزستانی، ۱۲ ضربه چاقو از خانواده‌اش خورد تا خشن‌ترین نوع خشونت خانوادگی رقم بخورد. این حادثه بامداد شنبه ۲۹ آذرماه، رخ داد. آن روز دختر نوجوان مجروح با ضربات متعدد چاقو به اورژانس بیمارستان گتوند منتقل شد. او بر اثر نزاع خانوادگی با حال بسیار وخیم به این بیمارستان منتقل شده بود. خون زیادی از او رفته بود. با توجه به تعداد زیاد ضربات عمیق چاقو، محل‌های حساس آسیب شدید دیده بود.  بیشترین آسیب‌ نیز به طحال او وارد شد. با این حال او با حال وخیم در بیمارستان بستری شد و پلیس تحقیقات خود را در این زمینه آغاز کرد.

هم‌خون‌های بی‌رحم

 

پرحاشیه‌ترین جنایت خانوادگی سال

رومینا اشرفی را همه می‌شناسند. او قربانی پرسروصدا‌ترین جنایت خانوادگی در چند‌سال اخیر شد. دختر 14 ساله تالشی که پس از فرار با پسر مورد علاقه‌اش، زیر ضربه داس پدر آخرین نفس‌هایش را کشید. او پیش از مرگ به علت مخالفت خانواده با ازدواجش، به همراه پسر مورد علاقه خود از خانه گریخته بود، اما پلیس او را دستگیر کرد و به پدرش تحویل داد. قتل او روز اول خرداد‌سال 99، واکنش‌های زیادی را در شبکه‌های اجتماعی به همراه داشت. رومینا و درگیری مرگبار او با پدرش یکی از مهم‌ترین و جنجالی‌ترین جنایت‌های خانوادگی امسال بود.

ریشه‌یابی خشونت

اینها تنها نمونه‌های انگشت‌شماری از جنایت‌های خانوادگی اخیر بود، اما ریشه این خشونت‌های خانوادگی بسیار پیچیده و قابل بحث است. اینکه یک دختربچه یا پسربچه 14 ساله به کجا می‌رسد که به مرگ مادرش راضی می‌شود. آن‌هم به دست خودش؛ فقر یکی از اساسی‌ترین مشکلات خانواده‌هاست. مشکلی که روح و روان تمام اعضای خانواده را بهم می‌ریزد. آن‌قدر که به خشونت متوسل می‌شوند تا شاید بتوانند عقده‌های درون خود را خالی کنند. اینها را سعید خراط‌ها، آسیب‌شناس اجتماعی به «شهروند» می‌گوید.

مشکلات اقتصادی

او معتقد است که مشکلات اجتماعی به‌خصوص مشکلات اقتصادی کم‌کم به انزوا و افسردگی خانواده‌ها منجر می‌شود:     «البته هرکدام از پرونده‌های جنایت‌های خانوادگی، باید تک‌‌تک بررسی شود. هرکدام از آنها دلایل و انگیزه‌های متفاوتی خواهند داشت. باید آنها را نه به صورت جمعی بلکه به صورت فردی واکاوی کرد. بعد از آن به یک جمع‌بندی رسید. برای همین نمی‌توان به‌طورکلی دراین‌باره نظر داد. به‌هرحال در هرکدام از این پرونده‌ها، باید دید، چرا فرد به جایی رسیده که دست به کشتن همسر، فرزند و خانواده‌اش می‌زند. حتی خودکشی را هم انتخاب می‌کند، اما اگر بخواهیم به دنبال یک دلیل کلی باشیم، می‌توان مشکلات اقتصادی و بیکاری را نام برد. باید گفت که قطعا برخی از این جنایت‌ها ناشی از بن‌بست‌های اقتصادی و روانی است.»

ویروس منحوس و مشکلات روحی

این روزها یکی از اساسی‌ترین مشکلات و اختلالات روانی در خانواده‌ها بحران جدید است. ویروسی که کل مردم جوامع مختلف را تحت‌تأثیر قرار داده است: «از همه مهم‌تر مشکل بزرگ این روزها یعنی بیماری جدید است. مسأله کرونا مردم را منزوی و افسرده‌تر از قبل کرده است. حالا اگر در این میان آنها با مشکلات اقتصادی و اختلافات خانوادگی درگیر باشند، شرایط سخت‌تر خواهد شد. اگر بخواهیم به‌طورکلی این مسائل را بررسی کنیم، فرد به یک وضع روانی آشفته‌ای می‌رسد که دیگر ادامه زندگی را برای خودش و خانواده‌اش امکان‌پذیر نمی‌داند.»

باید مشکلات را در سطح کلان بررسی کرد

او در ادامه صحبت‌هایش می‌گوید: «درست است که این روزها اخبار قتل‌های فجیع، خودکشی‌ها و جنایت در سنین پایین بسیار دست‌به‌دست می‌چرخد، اما به‌طور مشخص نمی‌توان گفت که اطلاع‌رسانی و فضای مجازی می‌تواند باعث تقلید شود. نمی‌شود گفت که عده‌ای پس از انتشار این اخبار ناگهان تصمیم می‌گیرند دست به قتل بزنند. بعد هم به سراغ خانواده‌شان بروند و آنها را به قتل برسانند. طبیعی است که فضای مجازی گاهی اوقات اختلافات خانوادگی را دامن بزند، ولی نمی‌توان گفت که باعث تکرار جنایت‌ها و خشونت‌ها می‌شود. به نظر من، اگر اینگونه خشونت‌ها رخ می‌دهد، به ذات و ماهیت فرد و همچنین مشکلات اجتماعی برمی‌گردد. اگر بخواهیم چنین خشونت‌هایی را بررسی کنیم، باید ریشه آن را در جامعه جست‌وجو کنیم. بحران اخلاقی برخی خانواده‌ها و شرایط روانی افراد، به سرعت باعث تخریب زندگی‌ها می‌شود. بنابراین باید این نوع مشکلات در سطح کلان حل شود.»

طبیعی است که فضای مجازی گاهی اوقات اختلافات خانوادگی را دامن بزند، ولی نمی‌توان گفت که باعث تکرار جنایت‌ها و خشونت‌ها می‌شود. به نظر من، اگر اینگونه خشونت‌ها رخ می‌دهد، به ذات و ماهیت فرد و همچنین مشکلات اجتماعی برمی‌گردد.

خصومت‌های دیرینه

مصطفی آب‌روشن که جامعه شناس است این خشونت‌ها و جنایت‌های خانوادگی را از زاویه دیگری بررسی کرده است. او دراین‌باره به «شهروند» می‌گوید: «خشونت خانوادگی، پدیده‌ای است که روابط سالم خانوادگی را، متزلزل ساخته و بعضاً از بین می‌برد. امروز اشکال و انواع متفاوتی از خشونت‌های خانوادگی وجود دارد. دامنه گسترده آن از خشونت‌های کلامی بین والدین، خواهران و برادران آغاز و به خشونت‌های فیزیکی یا قتل منجر می‌شود. این اقدام نتیجه افزایش خشم و انباشته شدن طولانی‌مدت خصومت ناشی از مشاجره یا رفتارهای احساسی یکی از اعضای خانواده است. این حوادث اغلب در شرایطی رخ می‌دهد که خشونت‌های مستمری در گذشته، میان اعضای خانواده وجود داشته است. گاهی اوقات یک حادثه کوچک می‌تواند به‌عنوان علت اصلی، منجر به بروز قتل شود. درواقع اوضاع و احوال خاصی وجود دارند که احتمال خطر قتل‌های خانوادگی را افزایش می‌دهد. به‌عبارتی رفتارهای بیمارگونه پدر در گذشته نوعی پیش‌آگاهی را به دیگر اعضای خانواده می‌دهد که زمینه رفتارهای بعدی‌شان را تنظیم کنند تا آماج خشونت‌های آتی قرار نگیرند.

سکوت نکنید

او دلایل این خشونت‌ها را نام برده و می‌گوید: «بر طبق آمار‌های منتشر شده، زنان بیش از دو برابر مردان قربانی قتل‌های خانوادگی می‌شوند. سابقه خشونت‌های خانوادگی، تشدید خشونت، اقدام به قتل‌های ناموفق در گذشته، خفه کردن ناموفق، تعصب و احساس تملک، حسادت شدید، زیر نظر گرفتن و تنگ‌نظری نسبت به روابط از مواردی است که کمک به وقوع قتل‌های خانوادگی می‌کند. بنابراین وجود یک یا چند مورد از موارد یاد شده کافی است تا اعضای اینگونه خانواده‌ها را در دسته اشخاصی قرار دهیم که خطرپذیری بالایی در مقابل قتل‌های خانوادگی دارا هستند. درواقع بیان علت‌ها و بررسی میزان تأثیر آن در بروز خشونت می‌تواند آثار و نتایج جامعه‌شناختی و روانشناختی مثبتی بر جای گذارد، اما متاسفانه اکثر خشونت‌ها و رفتارهای بیمارگونه یکی از اعضای خانواده در محیط‌های خانواده خاموش و مسکوت می‌ماند. باید توجه داشت که اعتراضات خفته و خفه شده، آثار روانی و اجتماعی مخرب‌تری نسبت به خشونت‌های آشکار شده برای والدین و فرزندان به بار می‌آورند.»

سابقه خشونت‌های خانوادگی، تشدید خشونت، اقدام به قتل‌های ناموفق در گذشته، خفه کردن ناموفق، تعصب و احساس تملک، حسادت شدید، زیر نظر گرفتن و تنگ‌نظری نسبت به روابط از مواردی است که کمک به وقوع قتل‌های خانوادگی می‌کند.

رابطه فقر و خشونت

آب‌روشن در ادامه صحبت‌هایش می‌گوید: «معمولا بیشترین کودک‌‌آزاری‌ها توسط والدین معتاد انجام می‌شود. اغلب والدین آزاررسان، خود در کودکی قربانی انواع کودک‌‌آزاری بوده‌اند. با نگاهی اجمالی و گذرا به وضع اقتصادی خانواده‌‌های درگیر با موضوع خشونت و کودک‌‌آزاری، درمی‌یابیم که اکثر آنها، از طبقات محروم و فرودست جامعه هستند. رابطه‌ فقر اقتصادی، خشونت و آزارگری، روشن‌‌تر از آن است که جایی برای تردید باقی بگذارد. پدری که فرزند خود را کتک می‌زند، خودش قربانی فرآیندی ناشی از آسیب‌ها و مسائل اجتماعی است. معمولا کودکان آزاردیده در آینده والدین آزاررسان خواهند بود. در اینگونه خانواده‌ها، با عادی جلوه دادن خشونت، زمینه بزهکاری آینده برای فرزندان فراهم می‌شود. به‌عبارتی کودک‌آزاری بازتاب خشونت در خانواده است که در جامعه بازتولید می‌شود و خشونت خانوادگی را پدید می‌آورد.»

فقدان مهارت‌های ارتباطی موثر

این جامعه‌شناس سطح سواد در خانواده‌هایی که خشونت دارند را نیز بررسی می‌کند: «میان سطح سواد افراد جامعه و خشونت‌های رفتاری یک رابطه معناداری وجود دارد. هر چقدر جامعه از سطح آگاهی و سواد بالاتری برخوردار باشد افراد از دامنه لغات بیشتری برخوردار هستند. بنابراین قدرت متقاعد‌کننده‌تری را در گفت‌وگو پیدا می‌کنند. درواقع این دسته از افراد در بیان عواطف، احساسات  یا نگرانی موفق‌تر عمل می‌کنند. از سوی دیگر هر چه بار ذهنی و احساسات انباشته شود، افراد برای به‌دست آوردن مطالبات خود از رفتارهای خشونت‌آمیز کلامی و فیزیکی استفاده خواهند کرد. بخش بزرگی از مشکلات خانوادگی و نزاع‌های خیابانی در جامعه امروز ما از فقدان مهارت‌های ارتباطی موثر ناشی می‌شود.»

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.