چرا همکاری با چین برای ایران مهم است؟
درباره توافق احتمالی 400میلیارد دلاری دو کشور
طی روزهای گذشته، بحثهای زیادی درباره توافق احتمالی ۴۰۰میلیارد دلاری ایران و چین منتشر شد که عموم آنها بر پایه گزارشی بود که نشریه انگلیسی پترولیوم اکونومیست منتشر کرده بود. در شرایطی که تحریمهای اقتصادی علیه ایران دست صنایع مختلف را برای همکاری با شرکتهای اروپایی، ژاپنی، کرهای و حتی روسی بسته، این خبر به حالت بالقوه باید تأثیر مثبتی بر جامعه میگذاشت و بهعنوان گشایشی در فعالیتهای توسعهمحور ایران در بخشهای مختلف ارزیابی میشد، اما عجیب آنکه این خبر، همراه با ایجاد یک موج منفی از سوی برخی کارشناسان و فعالان سیاسی و اقتصادی خصوصی، به یک سوال مبهم در ذهن مخاطبان تبدیل شده است.
واقعیت این است در صورتی که این توافق عملی شود، شرایط مثبتی در وضع اقتصادی عموم بخشهای جامعه ایجاد خواهد شد و تغییر بزرگی در موازنه قدرت در منطقه خواهد داشت. این توافق به این مفهوم است که سیاستهای فشار حداکثری آمریکا و تحریمهای شدید علیه ایران کاملا شکست خورده و در پی آن، دوره رونق اقتصاد ایران آغاز خواهد شد. از سویی، استراتژی اخیر آمریکا در چرخش به شرق و جلوگیری از تداوم رشد اقتصادی چین نیز که با تشدید منازعات منطقهای به دنبال آن است، بینتیجه خواهد ماند.
همه اینها در صورتی است که این توافق عملی شود. هرچند، رقم این توافق اینقدر بالاست که در این موقعیت، تحققش دور از ذهن به نظر میرسد و جذب یکدهم این مقدار نیز باعث شعف بسیار خواهد شد. با اینحال، واقعیت این است که با کماثر شدن تحریمهای آمریکا و توافق احتمالی با اتحادیه اروپا، روابط تجاری ایران و چین نیز میتواند شرایط بهتری را تجربه کند. چین همراه اصلی ایران در تحریمهای دوره اوباما بود که فضای تنفس برای اقتصاد ایران را باز نگه داشته بود.
اما پس از برجام، ایران آنچنان که باید، در تداوم همکاریها با چین خوب عمل نکرد و نگاهش را به احیای روابط اقتصادی سابق با اروپا معطوف کرد. نگاه عمومی جامعه و حتی نخبگان ما به سوی غرب است و تبلیغات یکسویه و منفی و جهتدار رسانههای مرجع دنیا از یک سو و مخالفان توسعه ایران از سوی دیگر و البته عملکرد نامناسب بازرگانان ما در تجارت با بخشهای ضعیف صادراتی چین باعث رشد بیاعتمادی به چین، محصولات و فناوری چینی و همکاری با چینیها شده است، اما چین دومین اقتصاد بزرگ جهان با تولید ناخالص داخلی (با توجه به شاخص برابری قدرت خرید) 27.3 تریلیون دلار است. رشد تولید ناخالص داخلی چین طی سالهای 2016، 2017 و 2018 به ترتیب، 6.7درصد، 6.8درصد و 6.6درصد بوده و پیشبینیها برای سال 2019 نیز 6.2درصد است.
قرن پیش رو، قرن آسیاست و پیشروترین کشور آسیایی نیز چین است. چین بزرگترین مصرفکننده انرژی جهان هم هست. در سال 2018، حدود 23.6درصد از انرژی اولیه جهان در چین مصرف شده است که آمار عجیب و قابل توجهی است. چین که در ابتدای دهه 90 پنجمین تولیدکننده نفت دنیا بود، در سال 2018 حدود 13.5درصد مصرف دنیا را به نام خود ثبت کرده و در همین سال نزدیک به 10میلیون بشکه نفت در روز واردات داشته است. این مهمترین نکته برای کشور ماست که دارنده چهارمین ذخایر نفت دنیاست. در بخش گاز طبیعی نیز میزان مصرف و واردات چین روند رو به رشد محسوسی داشته است و در سال گذشته میلادی، حدود 120میلیارد متر مکعب گاز طبیعی به چین وارد شده است.
برای ایران که دومین ذخایر گاز دنیا را در اختیار دارد، این بهترین خبر است. نکته مهم درباره مصرف گاز چین این است که در پی توافق اقلیمی پاریس، چین باید از مصرف زغال سنگ خود بکاهد و سبد مصرفی انرژیاش را با گاز طبیعی و انرژیهای تجدیدپذیر و انرژی هستهای تکمیل کند، چون چین بزرگترین مصرفکننده زغال سنگ دنیاست و در سال 2018 حدود 60درصد انرژی مصرفی در چین را زغال سنگ تشکیل داده است. اینها برای ایران، عربستان و روسیه آمار و اطلاعات بسیار مهمی است؛ طُرفه آنکه عربستان و روسیه برای آن برنامهریزی میکنند و ما در این اندیشهایم که چرا سطح تجارتمان با چین بیشتر از سایر کشورها شده است.
سعودیها بهعنوان متحد آمریکا، به اولویتگذاری روابط دیپلماتیک با پکن و یافتن راههایی برای پیوند بیشتر با اهداف توسعهای خود با ابتکار یک کمربند و یک جاده برآمدهاند. در حال حاضر 160 شرکت خصوصی و دولتی چینی در بخش راهآهن، ساختوساز، بنادر، نیروگاهها و ارتباطات از راه دور در عربستان مشغول فعالیت هستند. آرامکوی عربستان و ساینوپک چین پالایشگاه نفت 10میلیارد لاری در سواحل دریای سرخ در عربستان را بهرهبرداری کردهاند و آرامکو که زمانی فقط با شرکتهای دولتی چین قرارداد میبست و شأنش را اجل از بستن قرارداد با پالایشگاههای کوچک چینی موسوم به «تیپات» میدید، از سال 2018 قراردادی با دو پالایشگاه خصوصی تیپات چینی برای تأمین روزانه 400هزار بشکه نفت منعقد کرده است.
ابتکار «یک کمربند و یک جاده» که شی جین پینگ، رئیسجمهوری چین در سال 2013 مطرح کرد، امروز یکی از مهمترین موضوعات اقتصادی، تجاری و سرمایهگذاری دنیاست که حجم انبوهی خبر، تحلیل، گزارش، گفتوگو و راهبرد درباره آن در سراسر دنیا منتشر میشود. بانک توسعه چین در سال 2015 اعلام کرد که قصد دارد 890میلیارد دلار را در 900 پروژه مرتبط با «ابتکار یک کمربند و یک جاده» در بیش از 60 کشور سرمایهگذاری کند؛ عدد قابل ملاحظهای که بسیاری از کشورها را برای جذب آن به تحرک، لابی، ارایه طرح و مذاکره با طرف چینی واداشته است. پاکستان در همسایگی ایران و چین نزدیک به 46میلیارد دلار را در قالب پروژه توسعه بندر اقیانوسی گوادر در نزدیکی چابهار ایران و توسعه کریدور اقتصادی چین – پاکستان که از کاشغر در استان سین کیانگ چین تا گوادر در سواحل اقیانوس هند امتداد دارد، جذب کرده است. چین در صنعت نفت نیجریه حدود 16میلیارد دلار سرمایهگذاری کرده است.
رقمهای عجیبی از سوی اگزیم بانک و بانک توسعه چین به شرکتهای نفت و گازی روسیه کمک شده و سهام این شرکتها همچون روسنفت و نوواتک خریداری شده است. اتفاقا خط لوله گازی موسوم به «قدرت سیبری» که قرار است تا سال 2025 به ظرفیت 38میلیارد مترمکعب برسد، زمانی میان چین و روسیه منعقد شد که در پی بحران اوکراین و اشغال کریمه توسط روسیه، تحریمهایی علیه صنعت نفت و گاز روسیه از سوی غربیها اعمال شده بود و با این قرارداد، عملا طرح غرب برای افول اقتصادی روسیه شکست خورد. تا امروز نیز کسی نگفته که در صورت تداوم سرمایهگذاری چین در این کشورها، آنها مستعمره چین خواهند شد. چین برخلاف بسیاری از کشورهای اروپایی اصلا در تاریخ خود سابقه استعماری نیز نداشته است. اینها نشانههایی است برای اهل نظر که متوجه شوند چه کسانی مخالف گذر ایران از شرایط سخت تحریمی و حل مسائل اقتصادی در سایه توجه بیشتر به آسیا و نه غرب هستند.
چین در سال 2017 حدود 120 میلیارد دلار فقط در بخش توسعه نفت و گاز در نقاط مختلف دنیا سرمایهگذاری کرده است. سهم ایران از این حجم سرمایهگذاری چقدر بوده است؟ آن هم در صنایع نفت و گاز که ایران تشنه سرمایه خارجی در آن است و ضمنا بخش نفت و گاز، مزیت نسبی ایران و نیاز رو به فزونی چین است.
سفر شی جین پینگ به ایران در سال 2016 و توافقنامهها و تفاهمنامههای پرتعداد ذیل ابتکار یک کمربند و یک جاده، فرصت خوبی برای همکاریهای گستردهتر دو طرف ایجاد کرد، اما تحریمهای جدید، آن را تا حدودی کمرنگ کرد. جنگ تعرفههای ترامپ اما فرصت جدیدی برای همکاری دو طرف ایجاد کرده است. در مقطعی که آمریکا، چین را به دلیل وقایع میدان تیانآنمن در سال 1989 تحریم کرد، بهترین دوره روابط میان ایران و چین شکل گرفت. بعضی فکر میکنند جنگ تعرفهها هم میتواند در سطحی دیگر، روند نسبتا مشابهی با آن دوره در روابط میان ایران و چین ایجاد کند. البته که اوضاع جهان نسبت به آن روزها تغییرات زیادی کرده و طبقه جدید ثروتمند چینی که منافع بسیاری در آمریکا دارد، سدی است مقابل تداوم چالشهای روابط چین و ایالات متحده.