شبیه معجزه بود

امدادگران پایگاه «ارفعده» دو عملیات نفسگیر را در ارتفاعات سوادکوه با نجات جان 39 نفر به پایان رساندند

پایگاه امداد جاده‌ای «ارفعده» یکی از پایگاه‌های بزرگ امداد جاده‌ای کشور است که در محدوده شهرستان سوادکوه قرار گرفته است. زمین این پایگاه را مرحوم «سبزعلی قبادی» اهدا کرد و ساختمانش در سال 83 افتتاح شد تا با ساخت آن کمی از دغدغه حادثه‌دیدگان جاده‌ای، کوهستانی و … در محور شلوغ و پرتردد تهران – شمال کاسته شود. محور پرحادثه سوادکوه از فیروزکوه در تهران شروع می‌شود و در سوادکوه شمالی به پایان می‌رسد. همسایگی این پایگاه امدادی با مناطق جنگلی، کوهستانی و جاده ترانزیت تهران و شمال باعث شده تا تعدد و تنوع مأموریت‌ها به عنوان یکی از ویژگی‌های این پایگاه مطرح باشد.

نجات جان 5 کوهنورد

پنجم دی ماه، همه اخبار حول گرفتاری کوهنوردان تهرانی می‌چرخید، اما کمی آن‌سوتر، برف و کولاک در ارتفاعات روستای «آریم» واقع در محور سوادکوه، پنج کوهنورد را زمین‌گیر کرده بود. به گفته «وحید متانی» رئیس جمعیت هلال‌احمر شهرستان سوادکوه این منطقه همواره یکی از انتخاب‌های نخست گردشگران و کوهنوردان در فصل سرد و خطرناک زمستان است. درست همان روزی که کوهنوردان تهرانی در ارتفاعات کلکچال، دارآباد و آهار گرفتار شدند، پنج نفر هم در ارتفاعات روستای آریم با برف و سرما می‌جنگیدند: «کوهنوردان گرفتار در ارتفاعات ساعت 12 شب از طریق تماس با مرکز EOC امدادگران را در جریان وضعیت و موقعیت خود قرار دادند، اما حجم بارش‌ها به حدی بود که تمام مسیر دسترسی به منطقه را مسدود کرد و امکان پرواز بالگرد هم در آن ساعت شب وجود نداشت. صبح روز بعد امدادگران جمعیت هلال‌احمر سوادکوه همراه با بالگرد خود را به منطقه رساندند و موفق شدند جان پنج کوهنورد گرفتار در برف را نجات دهند.»

12 ساعت در کنار کوهنوردان

همان روز در گوشه‌ای دیگر از این منطقه، برف 34 گردشگر را زمین‌گیر کرده بود. رئیس جمعیت هلال‌احمر شهرستان سوادکوه علت تکرار این حوادث را طبیعت منطقه سوادکوه می‌داند: «موقعیت طبیعی و زیبای منطقه سوادکوه باعث شده تا در طول سال شاهد حضور حجم زیادی از کوهنوردان، گردشگران و طبیعت‌گردان در منطقه باشیم که عمدتا با شرایط منطقه آشنا نیستند و اغلب یا دچار حادثه می‌شوند یا در مسیرهای کوهستانی و جنگلی گم می‌شوند. گاه عملیات نجات این افراد چندین روز طول می‌کشد.»

سی‌وچهار کوهنوردی که امدادگران پایگاه امدادونجات ارفعده نجات می‌دهند، چهارشنبه سوم دی ماه به سمت امامزاده «گزو» سمت روستای لفور می‌روند و به علت بارش شدید برف و بوران در همان نقطه متوقف می‌شوند: «راه‌های ارتباطی بسته بود، امدادگران ما برای کمک به این گردشگران و رساندن کوله‌های آذوقه به آنها مجبور بودند پنج ساعتی را در مسیر کوهستانی و برفگیر منطقه پیاده‌روی کنند. وقتی به این 34 نفر می‌رسند، آنها نه آذوقه داشتند، نه امکاناتی که خود را گرم کنند. دیدن نیروهای امدادی جمعیت هلال‌احمر در آن موقعیت را معجزه  می‌دانستند و اعتراف می‌کردند که محال می‌دانستیم کسی در این موقعیت به دادمان برسد. امدادگران 12 ساعت کنار این 34 نفر در منطقه می‌مانند تا جاده برفی و مسدودشده توسط اداره راهداری باز شود.»

 

همیشه در آماده‌باش

در پایگاه امداد جاده‌ای ارفعده نقش جوانان داوطلب و پرشورحسابی پررنگ است. یکی مثل محمدرضا شهمیر از نجاتگران بومی منطقه که به محض اطلاع از هر حادثه‌ای پای ثابت امدادرسانی و کمک به حادثه‌دیدگان است: «از سال 90 تا به حال  در 90درصد مأموریت‌های امدادی حضور داشته‌ام.» سن‌وسالی ندارد، اما در طول 9 سال فعالیت‌های داوطلبانه خود کوله‌ای پر از تجربه دارد. ناگفته نماند که تعداد خاطرات تلخش هم از حوادثی که برای امدادرسانی حاضر بوده، کم نیست. خودش را از بچه‌های کوه آلپ ایران معرفی می‌کند و می‌گوید امدادگران آلپ همیشه آماده‌اند: «قله «خرونرو» یکی از قله‌های بلند و سخت ایران است که از لحاظ شکل و شمایل شبیه آلپ است و به همین علت به این نام شهرت دارد و هر ساله پذیرای کوهنوردان زیادی است. خاطره‌های زیادی از امدادرسانی در این ارتفاعات داریم، اما ماندگارترینش به سال 96 برمی‌گردد. خبر سقوط یکی از بانوان کوهنورد از روی یخچال این کوه امدادگران را به سمت ارتفاعات این کوه کشاند.» بسته‌بودن ورودی جاده کوهستانی در مسیر جنگل باعث شد تا امدادگران دیر به منطقه برسند و این مسأله آنها را نگران کرد مبادا دیررسیدن‌شان جان این مصدوم را به خطر بیندازد: «خانم مصدوم از ارتفاع 900متری سقوط کرده بود و زنده ماندنش بعید به نظر می‌آمد، اما ناامید نشدیم. طی مسیر یخ‌زده و برفی کوهستان با کوله‌‌پشتی‌های سنگین سخت بود. بالاخره به یخچال رسیدیم و موفق شدیم از طریق GPS ارسالی از سوی دوستان همراه او سریع در محل حادثه حاضر شویم. زنده‌بودن این مصدوم ما را خوشحال کرد، هر چند این قصه تازه شروع ماجرا بود، چراکه انتقال او از ارتفاعات به سمت پایین بدون امکانات کار آسانی نبود. بعد از اقدامات اولیه با احتمال ضایعه نخاعی برای مصدوم او را با کمک اسب به پایین انتقال دادیم و بعد از آن راهی بیمارستان کردیم.»

او در تصادفات مشهور و پرکشته محور سوادکوه هم حضور داشته است: «سال 97 بود، ساعت 3 صبح خبر از تصادف در ورودی تونل «ورسک» ما را به محل حادثه کشاند. اتوبوس به دیواره بتونی تونل برخورد کرده بود. با زحمت بسیار مسافران را از داخل اتوبوس خارج می‌کردیم، تعداد کشته‌ها زیاد بود، اما در میان همه کشته‌ها دیدن یک مادر باردار خستگی را بر تن‌مان خشک کرد. امید داشتیم نوزادش با انتقال سریع پیکر مادر به بیمارستان زنده به دنیا بیاید، اما متأسفانه با همه تلاشی که صورت گرفت، نشد و خاطره آن شب برای من با چهره این مادر همیشه ماندگار شد.»

 

تصادفات خونین در محور سوادکوه

در کنار جوانان پرشور حضور استادان امدادگر هم خودش نعمتی است. افرادی مثل «کاظم فلاح» که امدادگران جوان او را استاد می‌خوانند و خودش با متانتی که ویژگی شاخص او است معتقد است فقط یک داوطلب است، همین و بس! گفت‌وگویش با ما، او را به سال 75 می‌برد، وقتی یک دانش‌آموز هفده ساله بود و آرزو داشت در لباس داوطلبی به همنوعان خویش خدمت کند. معلم پرورشی مدرسه با معرفی جمعیت هلال‌احمر پای او را به این مسیر باز می‌کند: «از آموزش کمک‌های اولیه شروع کردم و امروز خودم در شهرستان و استان به آموزش مباحث امدادونجات مشغولم.» می‌خندد مثل همان روزی که توانست جان دوقلوها را نجات دهد. هنوز خاطره‌اش را در ذهن مرور می‌کند و هر بار لبخندی شیرین میهمان چهره‌اش می‌شود: «خبری که به پایگاه امدادی ارفعده رسید، حکایت از واژگونی یک دستگاه پراید در محور سوادکوه داشت، پدر و مادر و یک جفت کودک سه ساله و دوقلوی آنها مصدومان این حادثه بودند، اما حال یکی از دوقلوها اصلا خوب نبود. گریه‌های بی‌امان پدر و مادر و نگاه هراسان قل دیگر را تا ابد فراموش نمی‌کنم. در مسیر بیمارستان بودیم که حال کودک مصدوم به شدت بد شد. یک لحظه فکر کردیم کودک را از دست دادیم، عملیات احیا را شروع کردیم و با کمک همکارم سعی کردیم او را به زندگی برگردانیم. درست قبل از رسیدن به بیمارستان بود که بچه برگشت و انگار خدا سنگی بزرگ را از دوش ما برداشت.»

وقتی به این 34 نفر می‌رسند، آنها نه آذوقه داشتند، نه امکاناتی که خود را گرم کنند. دیدن نیروهای امدادی جمعیت هلال‌احمر در آن موقعیت را معجزه  می‌دانستند و اعتراف می‌کردند که محال می‌دانستیم کسی در این موقعیت به دادمان برسد.

تخصص او امدادونجات جاده‌ای است، به همین علت خوب از زیر و بم وضعیت جاده‌های سوادکوه خبر دارد؛ محوری که به اعتقاد خیلی از کارشناسان به دلیل شیب تند شاهد حوادث تلخ جاده‌ای است: «راننده‌ها از گردنه گدوک وارد این محور می‌شوند و از آنجا که خیلی‌ها با شرایط خاص جاده آشنا نیستند، دچار حادثه‌های تلخ می‌شوند.»

مسیر 90کیلومتری سوادکوه همواره شاهد تصادفات خونین بسیاری است. حادثه دلخراش تصادف سه دستگاه اتوبوس در این محور طی سال‌های 96، 94 و 97 و کشته‌شدن 45نفر از هموطنان‌مان در این حوادث دلخراش از جمله مأموریت‌هایی بوده که فلاح همراه با همکارانش در آنها حاضر بوده است.

 

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.