روستای سیرچ یکی از زیباترین روستاهای ایران در کرمان است که گاه از آن بهعنوان بهشت ایران هم یاد میشود. روستایی با آبوهوای سرد و کوهستانی که چند قدم آنطرفترش کویر داغ شهداد را در همسایگی خود جای داده است. یکسو کویر، یکسو زیباییهای طبیعی روستا و از سوی دیگر مناطق بکر برای کوهنوردی در تابستان و زمستان باعث شده تا این منطقه همواره شاهد حجم بالای ترددها و به طبع آن تصادفات و حوادث باشد. آمار بالای این حوادث در محور شهداد – نهبندان ایجاد پایگاه جادهای سیرچ را در این محور ضروری کرد. پایگاهی که این روزها با حضور بهموقع امدادگرانش در صحنه حوادث ناجی جان انسانهاست.
سال 1386 بود که کلنگ احداث پایگاه امداد جادهای سیرچ در حوالی مسجد حضرت ابوالفضل روستای سیرچ به زمین زده شد. قبل از اینکه این پایگاه ساخته شود، امدادگران در بخشی از مسجد روستا اسکان بودند تا مبادا کار امدادرسانی به در راه ماندگان روی زمین بماند. «علیرضا پورحسینی» مدیر جمعیت هلالاحمر شهداد 15سال پیش بهعنوان داوطلب در این منطقه کار خود را در جمعیت هلالاحمر آغاز کرد. کسی که معتقد است محل خدمت ما بین بهشت و جهنم شهداد بود: «روستای سیرچ حکم بهشت منطقه را دارد و کویر شهداد در تابستان حکم جهنم این منطقه را به لحاظ گرمای بسیار دارد، به خاطر همین منطقه ما در طول سال پذیرای جمعیت زیادی از توریستها و گردشگران داخلی و خارجی است. ترددهای بسیار به بهانه دیدن جاذبههای گردشگری باعث شده تا این محور بیش از سایر محورها در استان کرمان شاهد حوادث جادهای مختلف باشد.»
از محور پرتردد شهداد- نهبندان و کویر شهداد که بگذریم، این محور طولانیترین تونل استان را به طول 2 کیلومتر در دل خود جای داده است که هم خودش محل وقوع حوادث بسیار در زمستان است، هم پیست اسکی ایجادشده در همسایگیاش: «تونل شهداد به شدت برفگیر است، به محض اولین بارش برف، جمعیت زیادی از هم استانیهایمان به این نقطه سفر میکنند. تا ساعتی را در پیست اسکی غیراستاندارد ایجادشده منطقه سپری کنند. استانداردنبودن این پیست اسکی، عدم تجهیز هماستانیها به امکانات لازم و … باعث شده تا در این نقطه هم همواره شاهد حوادث تلخ باشیم. یکی از خاطرههای عجیبمان از این پیست اسکی به سالهای پیش برمیگردد. وقتی خبر رسید یک خانم باردار در پیست به کمک نیاز دارد. قبل از رسیدن فکرمان حولوحوش زایمان خارج از موعد چرخید، اما واقعیت چیز دیگری بود. وقتی به محل حادثه رسیدیم، متوجه شدیم این خانم با وجود بارداری بعد از سوارشدن به تیوپ و سر خوردن از ارتفاعی بالا بهشدت سقوط کرده و صدمهدیده بود. به خاطر ضربات شدیدی که به شکم این خانم باردار وارد شده بود، به ناچار او را سریعا به نزدیکترین مرکز اورژانس جادهای منتقل کردیم و بعد از پیگیریها با شنیدن خبر سلامتی مادر و نوزادش بسیار خرسند شدیم.»
امداد در کویر
قصههای امدادگران سیرچ متنوع است، به همان اندازه که در فصل سرد زمستان به در راه ماندگان بورانهای سرد در جادههای پرتردد امداد رساندهاند، به گمشدههای کویر داغ شهداد هم یاری میرسانند: «یک روز صبح گروهی از مستندسازان صداوسیمای کرمان راهی این کویر میشوند. خاصیت کویر بافت یکسان و شبیه همه نقاط آن است، این افراد غافل از اینکه چه مسیری را طی کردهاند، کمکم در کویر غرق میشوند تا به گندم بریان میرسند و نمیتوانند راه برگشت را پیدا کنند. هوا به شدت گرم بود. آنها نه آب کافی همراه داشتند، نه آذوقه مناسب. به سختی یکی از همراهان این تیم خود را به یکی از بلندیهای کویر میرساند و از زمینگیرشدنشان در منطقه گندم بریان خبر داد. تیم نجاتگران شهداد که کار پشتیبانی از پایگاه نهبندان را انجام میداد، خود را به منطقه رساندند. طوفان شن هر لحظه شدید و شدیدتر میشد.»
از محور پرتردد شهداد- نهبندان و کویر شهداد که بگذریم، این محور طولانیترین تونل استان را به طول 2 کیلومتر در دل خود جای داده است که هم خودش محل وقوع حوادث بسیار در زمستان است، هم پیست اسکی ایجادشده در همسایگیاش
طوفان شن بهحدی شدید شد که امدادگران تنها توانایی دیدن یک کیلومتر مقابل خود را داشتند: «مستندسازان گرفتار در کویر وقتی دیدند خودرویشان در گل فرو رفته، لاستیک زاپاس آن را آتش زدند تا با راهنمایی دود سیاه ما را به سمت خود بکشانند، اما شدت طوفان این تلاش را هم بیثمر کرد. هر چه به سمت غروب آفتاب پیش میرفتیم، از شدت طوفان شن کمتر میشد و با اتمام آن توانستیم این تیم را پیدا کنیم و با تلاش بسیار به منطقه امن برسانیم.»
خانوادگی در همین منطقه خدمت میکنیم
امیر پورحسینی یکی از امدادگران پایگاه امداد جادهای سیرچ است. کسی که از 9سال گذشته تا امروز فعالیتهای داوطلبانهاش را در همین پایگاه دنبال کرده است: «اولین مأموریتم در این منطقه یکی از دلخراشترین صحنههای عمرم بود. کسی باورش نمیشد بعد از دیدن این صحنه دیگر به کار در هلالاحمر ادامه دهم، اما همین حادثه، مرا برای ماندن تشویق کرد، هر چند مدتها از جلوی چشمم کنار نمیرفت.»
امیر وقتی با این تصادف روبهرو شد که همراه دوستانش از پایگاه نهبندان به سمت پایگاه سیرچ حرکت کردند: «تریلی با بار آجر چپ شده بود و شاگرد راننده به خاطر نداشتن کمربند از پنجره خودرو به بیرون پرت و پیکر بیجانش به شدت آسیب دیده بود. برای بازکردن جاده و جمعکردن این حادثه افزون بر 8 ساعت در صحنه تصادف بودیم. تا به حال با چنین صحنه دلخراش و زجرآوری روبهرو نشده بودم. مدتها طول کشید تا توانستم خود را جمعوجور کنم. هر چند همه انتظار داشتند بعد از این حادثه دیگر از فعالیتهای امدادی دست بردارم، اما همین مأموریت باعث شد تا من به حساسیت و جدیت کاری که به آن وارد شدهام، پی ببرم.»
در کنار تمام تلخیهایی که امیر در این محور مواصلاتی پرتنش تجربه کرده، خاطرات خوب هم کم ندارد: «یکی از بهترین خاطرههایم به تولد نوزادی پشت یک پیکان وانت برمیگردد. در پایگاه بودیم که مردی نفسنفسزنان خود را به ما رساند و گفت همسرم در میانه جاده در حال زایمان است و به کمک نیاز دارد. به سرعت خود را همراه یک پرستار و پزشک به خودروی او رساندیم. فرصتی برای انتقال مادر به بیمارستان نبود. چارهای نبود باید مادر را به پشت خودرو انتقال میدادیم تا زایمان با سختی کمتر دنبال شود.»
فریادهای مادر باردار دل از دل امیر و دوستانش میبرید و از خدا برای سلامتی مادر و فرزندش دعا میکردند، با پیچیدهشدن صدای نوزاد در میان زمین و آسمان خنده بر لب همه نشست و امیر خوشحال از این تولد ماندگار آن را شیرینترین اتفاق زندگیاش میداند. «باورم نمیشد جان این مادر و نوزاد را بتوانیم نجات دهیم، اما وقتی صدای گریه بچه را شنیدم، انگار از کوهی پایین آمدم.»
کلکسیون حوادث را امدادرسانی میکنیم
خادمزاده، مدیر پایگاه امدادونجات جادهای سیرچ هم در طول 9 سالی که در این پایگاه حضور دارد، پابهپای همکارانش در صحنههای متعدد امدادرسانی حضور دارد. او معتقد است موقعیت جغرافیایی ویژه منطقه، مأموریتهای این پایگاه را دوچندان کرده است: «پایگاه امدادونجات جادهای سیرچ به ظاهر یک پایگاه جادهای است، اما برابر حوادث جادهای به حوادث غیرجادهای هم امدادرسانی کرده است.»
از حوادث تلخ ترافیکی در این محور برایمان میگوید از شدت تصادفهایی که در گردنهای خطرناک به فاصله 7 کیلومتری پایگاه رخ میدهد: «محور شهداد – نهبندان یکی از محورهای مواصلاتی استراتژیک و البته پرحادثه و خطرناک است. در یکی از حوادثی که امدادرسانی کردیم، متأسفانه زوجی که سوار بر خودرو(وانت پیکان) بودند به شدت آسیب دیده بودند. امدادگران درحال نجات بانوی آسیبدیده بودند که متوجه شدند نوزاد خود را در آغوش دارد. نوزاد یکماهونیمه را که برداشتیم تمام صورت و قنداقش پر از خون بود. آن لحظه با دیدن این همه خون پاهایم رمقی برای ایستادن نداشت، اما وقتی نوزاد شروع کرد به گریهکردن متوجه سلامت او شدیم و بعد از دقت لازم فهمیدم خون فوق از تن مادر به نوزاد انتقال یافته و نوزاد کوچک سالم و سلامت بود. نجات نوزاد از این مهلکه خونین معجزه بزرگی بود. یکی از معجزههایی که ما هر روز شاهد تکرارشان هستیم.»
تمام عملیات کویر به عهده پایگاه کویر هست نه سیرچ حتی زمان برف گیر بودن گردنه هرسال پایگاه کویر به کمک پایگاه سیرچ میره ولی تا بحال نشده پایگاه سیرچ به کمک پایگاه کویر بیاد چون نیاز نشده