مدیر شبکه چهار سیما، اخراج حبیب رحیم پورازغدی سردبیر و مجری برنامه «زاویه» را تکذیب کرد
شهروند آنلاین: مدیر شبکه چهار سیما، اخراج حبیب رحیم پورازغدی سردبیر و مجری برنامه «زاویه» را تکذیب کرد. به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، معینیپور مدیر شبکه چهار سیما، اخراج حبیب رحیم پورازغدی سردبیر و مجری برنامه «زاویه» را تکذیب کرد. پیش از این برخی منابع مدعی شدند مجری برنامه «زاویه» در پی اظهارات توهینآمیز یکی از میهمانان این برنامه اخراج شده است.
حبیب رحیمپور مجری و سردبیر «زاویه»: من اخراج شدهام
متن مصاحبه حبیب رحیمپور مجری و سردبیر «زاویه» با «فرهیختگان»به شرح ذیل است: شایعه شده شما به دلیل یک اظهارنظر خارج از عرف که یکی از میهمانان برنامهتان درباره رئیسجمهوری داشت، از اجرای برنامه زاویه کنار گذاشته شدهاید. این شایعه است یا حقیقت دارد؟
حقیقت دارد و من اخراج شدهام!
فکر میکنید چرا اینقدر سرسختانه برخورد شد؟ این واقعا تعجببرانگیز است که به دلیل اظهارنظر میهمان برنامه و به کاربردن یک عبارت بهخصوص، مجری را عوض کنند.
به نظر میرسد دنبال بهانهای میگشتند.
چرا دنبال بهانه بودند؟ به دلیل گفتوگومحوربودن برنامه؟
بله، به این دلیل که برنامه انتقادی بود، استقلال رأی داشت و به دنبال این بود که فضا را از تکصدایی دربیاورد. مسألهاندیش بود و بهطور کل چند مولفه اینچنینی داشت که این هزینهها را برایش میتراشید.
مجری عوض شد یا برنامه تعطیل شد؟
این مسأله هنوز درحال پیگیری در کشوقوسهایی است اما تلاششان را میکنند که برنامه باقی بماند، چون این برنامه با خیلی از برنامههای دیگر تفاوت دارد. این برنامه برند سازمان بوده و برنامه ثابتی در سازمان است که افراد زیادی در آن آمدهاند و رفتهاند و من هم یکی از آنها هستم.
به خود شما دلیلی برای این برخورد گفته شد؟ توضیح دادند که چرا چنین برخورد میکنند؟ مثلا آیا مسألهشان این بود که چرا فلان میهمان را دعوت کردید؟
درمورد میهمان که همه چیز هماهنگ میشود. مدیر گروه، مدیر شبکه، حراست سازمان و خیلیهای دیگر میدانند که چه کسی میآید. غیر از اینها مدیر پخش، پای پخش زنده نشسته است. مگر برنامه زنده تلویزیونی توییتر است که کسی مثل من در آنجا تصمیم بگیرم چه چیزی منتشر کنم؟ این برنامه اکانت شخصی من نیست بلکه در صداوسیما روی آنتن میرود و صداوسیما ساختار مشخصی دارد. بهطور مثال همان شب که برنامه زاویه روی آنتن میرفت، برنامه ساعت۱۱ شب شروع میشد اما من تا ۱۰دقیقه به۱۱، هنوز بیرون سازمان بودم و راهم نمیدادند. یعنی یک مجری که سهسال است برایشان برنامه اجرا میکند را تا ۱۰دقیقه قبل از آنتن به داخل مجموعه راه نمیدهند. در چنین شرایطی چطور میشود یکنفر سرخود کار کند؟ پس مسأله عدم هماهنگی نبوده است. نه، مسأله مهم این است که زاویه یک برنامه انتقادی بود.
من کاملا مطمئن هستم که شما حرف راست و درست را میگویید اما چون این برخورد خیلی بیمنطق است، امکان دارد خیلیها به شک بیفتند. یعنی به همین سادگی و بدون هیچ جزئیات و دلایل دیگری به شما گفتند که به دلیل اظهارنظر میهمان برنامهتان، باید از اجرای آن کنار بروید؟
بله به همین سادگی! خب اینها بهانههایی پیدا میکنند. مثلا سر اجرا ما را نقد میکردند که باید تذکر قاطع میدادی. ما در آنجا با آنها مناقشه کردیم که تذکر قاطع دقیقا یعنی چه؟ گفتم که من درباره قاطعیت یک معیار به شما میدهم. میگویم قاطعیت یعنی اینکه اگر کسی کار خطایی کرده و شما تذکر دادید، آن خطا بعد از تذکر شما تکرار نشود. آیا بعد از تذکر اول من، دوباره چنین عبارتی از جانب میهمان برنامه تکرار شد؟ نه، تکرار نشد. در انتهای برنامه هم من مجددا تذکر دادم و سازمان را تبرئه کردم. گفتم آنچه بیان شد، مواضع شخصی ایشان است و مواضع سازمان و این برنامه نیست. گفتم نباید در جملات اهانت باشد و حتی نباید شائبه اهانت به وجود بیاید. به هر حال زاویه برنامهای بود که مدام داشت یک فضایی میساخت، یک پرسشهایی را طرح میکرد، چالشهایی را ایجاد میکرد و گفتوگوهای غیرتشریفاتی را برگزار میکرد و اینها بدیهی است که برای فضای سیاست هزینهساز است. شما وقتی به اساتید علوم انسانی مهلت میدهید که شروع به گفتوگو کنند و نظر بدهند، درحقیقت هزینه ساختهاید.
این خیلی عجیب است چون به نظر نمیرسد چنین رفتارهایی به نفع خود صداوسیما هم باشد…
شما ببینید سازمان این برنامههایی را که در فضای فکری سر و شکل پیدا میکنند و بینندهای به دست میآورند بهعنوان سرمایه نمیبیند و این موارد یکی، دوتا نیست. همین الان افرادی را میتوان برشمرد که از نظر فکری و فضای سیاسی با هم تفاوتهای بسیاری دارند و از نظر مناسبات حرفهای هم هرکدام در یک وضعیتی هستند؛ اما از بین همینها میشود در 6 یا 7 سال اخیر فهرستی تهیه کرد که تکتک آنها آمدند، رشد کردهاند، بیننده پیدا کردند، برنامهشان یک ضربی پیدا کرد و بیننده بهرغم نقدهایش با آنها همراه بود، اما به بهانههایی دانهدانه این فرصتها سوزانده شد. این سرمایه سازمان است که میسوزد، مسأله فرد من یا امثال من نیست. همین امروز «گفتوگو» در سازمان به اندازه کافی به تنگ آمده است. منظور ما گفتوگو است، نه گپوگفت…
تاکشو و مسابقات سرگرمی فراوان هستند اما ظاهرا منظور شما چیزی است که مضمون دارد…
بله، بدون تعارف الان در این وضعیت آوردن اساتید جلوی دوربین صداوسیما واقعا کار طاقتفرسایی است. شما بهعنوان روزنامهنگار میدانید که هماهنگی با این اساتید چه مشکلاتی دارد. اما این وضعیت در صداوسیما بهطور تصاعدی مشکلتر میشود؛ چون به صداوسیما بیاعتماد شدهاند و این بیاعتمادی با همین رفتارها اتفاق میافتد.