داستان بازگشت از مرگ

نجات زندگی حادثه‌دیده‌ها به روایت امدادگران؛ این بار مازندران

هوا سرد است و ستاره‌ها همچون الماسی در آسمان نکاء می‌درخشند. فضای پایگاه امداد جاده‌ای هلال‌احمر آرام است. ناگهان ابر سیاهی چهره آسمان را برهم می‌زند و باد شدیدی شروع به وزیدن می‌کند. به چشم برهم‌زدنی همه چیز تغییر می‌کند. خبر می‌رسد تصادفی در جاده اتفاق افتاده و چند نفر گرفتار شده‌اند. امدادگران بلافاصله شال و کلاه می‌کنند، تجهیزات را برمی‌دارند و راهی جاده می‌شوند. این اتفاقی عادی و هر روزه در این پایگاه است. استان مازندران به واسطه ماهیت گردشگری و برخورداری از ظرفیت‌های طبیعی اعم از دریا، جنگل و کوهستان همواره شاهد حوادث و بلایای طبیعی فراوان است. به‌طبع همین شرایط فعالیت امدادگران فعال در منطقه را بسیار گسترده کرده است. امدادگران همه فن‌حریفی که هم در امداد دریایی حرفه‌ای هستند و هم در امداد کوهستان و جاده مهارت دارند. سراغ دو نفر از این امدادگران رفته‌ایم تا داستان‌های نجات را از زبان آنها بشنویم.

مستندسازی عملیات‌ها

عارف پویانفر، نجاتگر مستندسازی است که تلاش می‌کند به کمک دوربین عکاسی و تصویربرداری از لحظه‌لحظه عملیات‌های امدادی هم تلاش امدادگران را به تصویر بکشد، هم به نوعی روند امدادرسانی را مستندسازی کند. با او که به گفت‌وگو می‌نشینیم دستی به سروگوش خاطرات سال‌های دور می‌کشد و از روزهایی می‌گوید که عاشق کار امدادونجات شد: «سیل ‌سال 78 نکاء بود. مردم به‌شدت به کمک نیاز داشتند. بیش از 80 نفر در این حادثه طبیعی جان خود را از دست داده بودند و مردم زیادی هم به کمک نیاز داشتند. نیازها فراوان بود؛ از مواد غذایی گرفته تا پوشاک و لوازم اولیه برای اسکان موقت. خانه ما دقیقا چسبیده به ساختمان هلال‌احمر استان مازندران بود و من از نزدیک شاهد تلاش امدادگران برای کمک به سیل‌زده‌ها، از جمع‌آوری کمک‌های مردمی گرفته تا بسته‌بندی و انتقال به سیل‌زده‌ها بودم. دیدن این تلاش بی‌وقفه و حس خوب کمک کردن به حادثه‌دیدگان از همان روز در من جوانه زد و باعث شد تا ‌سال1384 با شرکت در دوره آموزشی کمک‌های اولیه و بعد از آن دوره‌های تخصصی دیگر در‌ سال 86 به‌عنوان نجاتگر وارد جمعیت هلال‌احمر شوم.»

 

هدیه‌ای به یادماندنی

او امروز یکی از داوطلبان همیشه آماده در مازندران است، کسی که هم تجربه عملیات‌های نجات در امداد جاده‌ای و هوایی را دارد، هم تجربه نجات کوهستان را. زندگی در مازندران و کنار سواحل دریای خزر از او یک نجاتگر ماهر در حوزه دریا هم ساخته است: «‌سال 89 در پایگاه امدادونجات دریایی شهرستان نکاء مشغول بودیم. ساعت کاری ما از 8 صبح تا 8 شب بود. دم‌دمای غروب کم‌کم وسایل را جمع کردیم و راهی خانه شدیم، همین‌طور که در کنار ساحل قدم‌زنان می‌رفتیم، صدای فریاد عده‌ای ما را به سمت دریا کشید. دختر جوان 21 ساله‌ای درحال غرق شدن بود. همین که رسیدیم دیگر کسی نشانی از دختر در دریا ندید. غریق‌نجات حاضر در صحنه به سرعت دل به دریا زد و من با دیدن این صحنه کیف کمک‌های اولیه را باز کردم و آمبو را آماده کردم. غریق موفق شد پیکر بی‌رمق دختر را از دریا خارج کند. بلافاصله شروع به انجام عملیات «سی‌پی‌آر» برای بازگرداندن دختر به زندگی کردم. در همین حین به اورژانس زنگ زدم و تا آمدن اورژانس سعی کردم با سی‌پی‌آر علایم حیاتی دختر جوان را برگردانم، اما نشد. به محض رسیدن آمبولانس دختر جوان را داخل آمبولانس گذاشتیم و به او اکسیژن وصل کردیم و ساکشن و سی‌پی‌آر را دوباره انجام دادیم. عملیات احیا حدود 10 دقیقه طول کشید تا اینکه دختر به زندگی برگشت. با برگشتن او صدای توأمان گریه‌وخنده خانواده‌اش بلند شد و من از این اتفاق خیلی خوشحال بودم.  دو ماه بعد این خانواده با حضور در جمعیت هلال‌احمر و اهدای یک هدیه از تلاش آن روز من تقدیر کردند. دیدن لبخند دوباره این خانواده به من انرژی مضاعفی بخشید.»

هم‌اکنون ۳۵ پایگاه امدادونجات در استان فعال است. این پایگاه‌ها در محورهای هراز، کندوان و سوادکوه به‌عنوان پرترافیک‌ترین محورهای مواصلاتی استان به‌صورت شبانه‌روزی آماده خدمت‌رسانی به خودروهای زمینگیرشده و اسکان اضطراری سرنشینان آنها هستند.

 

درست است عارف خودش مجموعه‌ای از عملیات‌های امدادی را در زمین، هوا، دریا و جاده تجربه کرده اما هیچ‌کدام از آنها در جایی ثبت نشده. او می‌کوشد تلاش همکاران امدادگر خود را با تهیه فیلم و عکس از عملیات‌ها ماندگار کند. یکی از زیباترین مستندهایی که ساخته، مستند عملیات امداد به اهالی مندل‌سرای مازندران بوده است: «اهالی روستاهای مازندران که به کار دامپروری مشغولند، زمستان‌ها به خاطر دام‌هایشان در مناطقی به نام مندل اسکان پیدا می‌کنند. در یکی از زمستان‌های سرد و پربرف خبر رسید که مادر و فرزند خردسالش در یکی از این مندل‌ها گرفتار شده‌اند. همراه با تیم امداد هوایی به منطقه رسیدیم. کوهستان پربرف و راه رسیدن به روستا صعب‌العبور بود. داود لشکری، به‌عنوان امدادگر این عملیات همراه ما بود. سوار بالگرد شدیم و به سمت منطقه «بندپی» حرکت کردیم. لشکری از بالگرد پایین پرید و من هم برای به تصویر کشیدن این عملیات از پنجره بالگرد بیرون پریدم. درحال تهیه تصویر بودم که داود را کیسه به دست دیدم. کیسه سیاهی که دست داود بود، حامل همان کودک دو ساله بدحال بود.  داروهایش تمام شده و نیازمند معاینه پزشک و تأمین دارو بود. بعد از انتقال کودک، مادر او را هم با کمک نجاتگران از منطقه خارج کردیم. در همین حین خبر درخواست کمک دو نفر دیگر در همین منطقه به ما رسید. پیرمرد اول را سوار بالگرد کردیم، اما نفر دوم به خاطر ترس حاضر نبود سوار شود. لازم بود با آرام کردن او و اطمینان از امن بودن سفر، فرد حادثه‌دیده را جابه‌جا کنیم. کار سختی بود، اما بالاخره انجامش دادیم.»

 

امید حادثه‌دیدگان

مصطفی مرتضوی هم 15 سالی می‌شود که در جمعیت هلال‌احمر به‌عنوان نجاتگر مشغول به ‌کار است. او امروز در پایگاه شهیدان لطیفی شهرستان نکاء به بهشهر مشغول است. پایگاهی که بار سنگین حوادث جاده‌ای را در محور نکاء به بهشهر عهده‌دار است: «این پایگاه 5 کیلومتر بعد از خروجی شهرستان نکاء به بهشهر جنب فاز 2 شهرک صنعتی شهرستان نکاء در یکی از محورهای پرحادثه و پرتردد استان مازندران واقع شده. البته پایگاه ما به جز عملیات جاده‌ای، امدادرسانی به نقاط شهری و روستایی را هم به واسطه حجم بالای بلایای طبیعی استان عهده‌دار است.»

روزی نیست که بدون حادثه ترافیکی و تصادفات در این پایگاه سر شود: «با شروع فصل بارش‌ها یکی از اتفاقات پرتکرار که در این منطقه رخ می‌دهد، تصادفات زنجیره‌ای است. محوری که ما در آن قرار داریم اغلب محل تردد مسافران خراسان رضوی است. در راه برگشت اکثر این راننده‌ها خسته و خواب‌آلود هستند و همین موضوع در کنار لغزندگی زمین باعث حوادث تلخی می‌شود. نمونه‌اش یک ماه پیش بود که به دلیل لغزندگی جاده، راننده یک 206 کنترل خود را از دست داد و متاسفانه داخل کانال آب سقوط کرد. امدادگران به محض اطلاع از این حادثه در محل حاضر شدند. راننده موفق شده بود خود را از داخل خودرو قبل از اینکه داخل آب بیفتد، نجات دهد، اما سرنشین خودرو متاسفانه در خودرو گیر کرده بود. نیروهای امدادی با کمک ست نجات در محل حاضر شدند و با بریدن قسمت‌هایی از بدنه خودرو نسبت به خروج این فرد اقدام کردند. به دلیل موقعیت سقوط خودرو متاسفانه عملیات با کندی پیش می‌رفت، اما خوشبختانه در نهایت موفق شدیم مصدوم را از داخل خودرو خارج کنیم و به بیمارستان انتقال دهیم.»

آتش‌سوزی‌های جنگل‌ها، آبگرفتگی شهرها و سیلاب موضوعات مهم دیگری است که امدادگران پایگاه شهیدان لطیفی شهرستان نکاء را گهگاهی درگیر خود می‌کند: «در سیلاب ‌سال گذشته که در شهرستان اتفاق افتاد، تمامی خانه‌های شهر زیر آب رفته بود و با تلاش شبانه‌روزی امدادگران منطقه موفق شدیم خانه‌ها را از آب خالی کنیم. امدادگران فارغ از سردی هوا و لباس‌های گل‌آلود که در تن‌شان بود، شبانه‌روز تلاش کردند تا خانه همشهری‌هایشان به شکل سابق برگردد و غم‌واندوه از چهره آنها پاک شود.»

35 پایگاه امدادی فعال در مازندران

در استان مازندران فعالیت‌های داوطلبانه در جمعیت هلال‌احمر طرفداران پروپا قرص زیادی دارد. معین مهدی لموکی، معاون داوطلبان جمعیت هلال‌احمر استان مازندران می‌گوید: «حمایت، هدایت، مشارکت و مهارت گروه‌های داوطلبی چهارگانه است که امدادگران جمعیت هلال‌احمر در آن ساماندهی شده است، اما ما در مازندران ضمن حفظ این گروه‌ها به صورت شبکه‌ای نیز کار می‌کنیم. درواقع گروه‌های هم‌صنف دور هم جمع می‌شوند، شبکه‌ای را تشکیل می‌دهند و تمام مهارت‌ها را در آن به کار می‌گیرند. این موضوع باعث شده تا در استان مازندران به هنگام بروز حوادث و بلایای طبیعی عملیات امدادی با سرعت پیش برود.»

به گفته او هم‌اکنون ۳۵ پایگاه امدادونجات در استان فعال است. این پایگاه‌ها در محورهای هراز، کندوان و سوادکوه به‌عنوان پرترافیک‌ترین محورهای مواصلاتی استان به‌صورت شبانه‌روزی آماده خدمت‌رسانی به خودروهای زمینگیرشده و اسکان اضطراری سرنشینان آنها هستند.

 

 

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.