آنها «روز مادر» را دوست ندارند!

قصه پرغصه مادران معتاد و کارتن‌خواب در سرای مهر

ندا ماندنی، مدیر مرکز سرای مهر طلوع بی‌نشان‌ها می‌گوید اینجا زن‌هایی زندگی می‌کنند که سال‌ها از فرزندشان دور بوده‌اند یا مادری نداشته‌اند که مورد نوازش او قرار بگیرند و مادر تنها اسمی در ذهن‌شان بوده است.
شالوده زن ایرانی، عشق مادری است. من ندیدم که یک زن ایرانی این عشق را نداشته باشد. این را ندا می‌گوید و ادامه می‌دهد:‌ «اینجا بچه‌ها از یکدیگر عشق می‌گیرند و این عشق کمک می‌کند آن را در بیرون از این محیط به دیگران هدیه دهند. مادر بودن تنها بغل کردن نیست، بلکه مدیریت و تربیت عاشقانه نیاز دارد.»
مادرها زمانی که بچه‌ها کنارشان هستند، در هنگام ترک اعتیاد راحت‌تر با درد کنار می‌آیند و برخی از مادرها با همه وابستگی که به مواد دارند آن را به خاطر فرزندشان ترک کرده‌اند.
مادری داریم که سه تا بچه دارد و در حال ترک دو بار اورژانس آمد، اما حالا بیش از یک سال است که پاک است.
فرنگیس، مددکار سرای مهر است. او هر روز شاهد زندگی مادرانی است که دلشان می‌خواهد در کنار بچه‌هایشان باشند و نیستند.
او می‌گوید:‌ «همه کارتن‌خواب‌ها از روی فقر و نداری معتاد نشده‌اند. او می‌گوید مادری داریم که تحصیلکرده است و قبل از آنکه به دام اعتیاد گرفتار شود، صاحب کارخانجات زنجیره‌ای بوده، اما پس از آن که به دام اعتیاد افتاد، حالا حتی با ترک مواد، دخترش حاضر نیست به دیدن او برود و این موضوع باعث شده که این مادر به‌شدت دلسوخته باشد.»
در مورد این زنان زود قضاوت نکنید، این موضوعی است که فرنگیس به آن اشاره می‌کند و می‌گوید: «گاهی اوقات از نظر روحی افراد به جایی می‌رسند که می‌خواهند کنار بچه‌شان باشند و عاشقانه او را دوست دارند، اما امکان ماندن در کنار او را ندارند. هیچ وقت آنها را قضاوت نکنید، نگویید چرا او سنگدل بوده و فرزندش را رها کرده است. نمی‌دانیم او چه روزهای سختی را سپری کرده که حالا حاضر است از جگرگوشه‌اش جدا باشد. عذاب ندیدن فرزند که برای مادر بسیار سنگین است، سبک‌تر از عذابی است که او در زندگی کشیده است و عذاب دلتنگی را تحمل می‌کند، اما عذاب سختی که کشیده قابل تحمل نبوده است.»

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.