واکسن ایرانی، ما را در جنگ نجات داد

گفتگوی اختصاصی شهروند با دکتر علیرضا مرندی و مرور تجربیات واکسیناسیون عمومی در ایران به مناسبت آغاز واکسیناسیون کرونا

پیشگیری اساس حاکمیت بهداشت در هر جامعه به‌شمار می‌رود. تجربه نشان داده است زمانی که پیشگیری در یک جامعه حاکم شود می‌توان امید داشت که سطح بهداشت عمومی در کشور بالا رود. این ها را دکتر علیرضا مرندی رئیس فرهنگستان علوم پزشکی می گوید. او که در زمان جنگ تحمیلی وزیر بهداشت بود یکی از کسانی است که ساختمان خاک گرفته واکسن سازی رازی را دوباره سرپا کرد تا تمام شهرنشینان و روستاییان با واکسن ایرانی واکسینه شوند تا جایی که این واکسن به مراکش،  تونس و افغانستان که اصلا از فواید آن آشنا نبودند فرستاده شد و علم استفاده از آن را از ایرانیان آموختند.

شهروند آنلاین: اولویت قرا دادن بهداشت و نتیجه قابل قبولی که از آن به دست آمد نشان می دهد که تنها و بهترین راه برای کنترل بیماری‌ها، پیشگیری است. موضوعی  که دکتر علیرضا مرندی، رئیس فرهنگستان علوم پزشکی کشور به آن اشاره می‌کند و معتقد است سرمایه‌گذاری در حوزه پیشگیری می‌تواند هزینه‌های درمان را پایین بیاورد و نتیجه آن نیز کاهش هزینه‌های جامعه خواهد بود.

به اعتقاد او در گذشته واکسن فلج اطفال، کزاز، هپاتیت، سیاه سرفه ،سرخک،  سرخچه و سل در کشور وجود داشت و در اوایل انقلاب و در سال‌هایی که او به عنوان وزیر بهداشت خدمت می‌کرد این واکسن‌ها به‌وفور در کشور وجود داشته است.

در سال‌های  61 تا سال 63 که مرندی در کسوت معاون بهداشت وزارت بهداری فعال بود مشکلات حوزه بهداشت بسیار افزایش داشت اما توجه به بحث پیشگیری توانست تا حدود زیادی این مشکلات را کاهش دهد.

وزیر سابق بهداشت در ادامه می‌گوید: «اوج مشکلات ما زمانی بود که معاون بهداشت وزارتخانه شدم یعنی در سال‌های  61 تا 63  در دوره‌ای که با جنگ هم روبه‌رو بودیم باید برنامه‌ای برای حوزه بهداشت تدوین می‌کردیم.»

او ادامه می‌دهد: «آنچه که بهبود زیربنایی به شاخص‌های سلامت می‌دهد مسائل بهداشتی و پیشگیری است، یعنی اگر ما آب شامیدنی سالم به مردم ندهیم، محیط زیست را درست نکنیم، واکسیناسیون انجام ندهیم و  به مسائل پیشگیری توجه نکنیم بیماری آنقدر زیاد می‌شود که کنترل آن از دست خارج می‌شود کمااینکه سال اخیر که به بهداشت توجه کمتری شده این اتفاق رخ داده است.»

رئیس فرهنگستان علوم پزشکی کشور معتقد است که در دولت گذشته بهداشت تضعیف و اعتقاد به بهداشت و پیشگیری کمرنگ شده است و این سبب می‌شود که بیماری‌ها افزایش پیدا کند.

بیماری‌های غیرواگیر مثل فشار خون، سکته قلبی، دیابت و سرطان از جمله مواردی هستند که راه‌های پیشگیری‌شان آسان است و به این طریق می‌توان از هزینه‌های مردم و جامعه کاست. راهکارهای پیشگیری در کشور بسیار کم هزینه‌تر از درمان است.  قدم اول این است که باید به مردم آموزش داده شود که  فعالیت بدنی داشته باشند برای این کار نیاز به باشگاه‌ها و وسایل ورزشی آنچنانی نیست  راه رفتن و دویدن بهترین راهکار برای ورزش کردن است. نشستن مدام و تماشا کردن  تلویزیون مضر است.

او با تاکید بر اینکه تغذیه نیز در این میان بسیار اهمیت دارد، می‌گوید: «تغذیه برای سلامت جامعه بسیار اهمیت دارد. واردات برخی از مواد غذایی می‌تواند سلامت جامعه را به خطر بیندازد. سال‌های سال است که روغن‌های جامد در کشور استفاده می‌شود در حالی‌که این مواد اسیدهای ترانس بالایی دارد و وارد کردن آن می‌تواند برای سلامت جامعه مضر باشد.»

به اعتقاد مرندی برای واردات مواد غذایی باید دقت بیشتری شود و  اگر می‌خواهند یارانه به مواد غذایی اختصاص دهند شکر و روغن باید از لیست خط بخورد و یارانه به گوشت و مواد غیرمضر داده شود. خوردن مواد غذایی سالم، عدم استعمال سیگار و قلیان و نخوردن مشروب ارکان سلامتی است. ارایه این اطلاعات و آموزش پیشگیری نه علم خاصی می‌خواهد و نه نیاز به خرج کردن دارد.

مرندی ادامه می‌دهد: «کافی است برای پیشگیری زیرساخت‌های آن فراهم شود. وقتی می‌گویند مردم پیاده‌روی کنند مکان‌هایی برای این کار باید در نظر گرفته شود تا مردم راحت‌تر این کار را انجام دهند و اگر این اتفاق رقم بخورد اینقدر دچار بیماری نمی‌شدیم. بیش از 50 درصد بیماری‌های والدین ما ناشی از بیماری‌های غیرواگیر است اما مشکل اینجاست که پیشگیری نمی‌کنیم و به جای آن بیمارستان می‌سازیم و مراکز بهداشتی را تجهیز می‌کنیم این در حالی است که  بیش از 30 درصد از سرطان‌ها قابل پیشگیری است.»

او معتقد است هزینه این کار کمتر از درمان است و در هر سال میلیاردها تومان هزینه ساخت بیمارستان می‌شود در حالی که می‌توان با پیشگیری میزان زیادی از هزینه‌ها را کم کرد اما متاسفانه از آنجا که بیشترین درآمدها از راه درمان است به بحث پیشگیری اهمیت کمتری داده می‌شود.

مرندی از دورانی که تلاش کرد پیشگیری را در کشور جایگزین درمان کند، می‌گوید: «اوایل انقلاب میزان مرگ‌ومیرها بالا بود و آنچه که این آمار را کاهش داد درمان در روستاها بود. در آن زمان تحقیقی از روستاهای اطراف ارومیه انجام شد در این آزمایش به تعدادی از دختران و پسران روستاها و مسائل پیشگیری به آنها آموزش داده و قرار شد این آموزش‌ها را در روستاها پیاده کنند. یک‌سال بعد از این آموزش آمارها در این روستاها مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که این آموزش‌ها تا میزان زیادی از بیماری‌ها و آمار مرگ‌ومیر در روستاها را کاهش داده است.»

او تاکید می‌کند : «پس از اینکه متوجه شدیم این آموزش‌ها به میزان زیادی موثر است شبکه بهداشت و درمان را در 60 تا 70 هزار روستا فعال کردیم به بهورزان یاد دادیم که چطور مسائل بهداشتی را آموزش دهند و ارایه خدمات در مراکز بهداشتی روستایی و شهری شروع شد و در هر شبکه بهداشت، پزشک نیز مستقر شد تا اگر بهورز مسأله‌ای را نمی‌توانست حل کند آن را به پزشک ارجاع کند. انجام واکسیناسیون،  پایش رشد بچه‌ها، استفاده از آب آشامیدنی سالم، دفع بهداشتی فضولات، مراقبت از مادر باردار و مسائلی که سبب مرگ‌ومیر می‌شد از طریق همین شبکه‌های بهداشت آموزش داده شد و همین آموزش‌ها سبب شد مرگ‌ومیر مادران که 275 مرگ در 100 هزار تولد زنده بود به سرعت سقوط کند و به 51 برسد. آموزش‌ها سبب شد به یکباره از کشورهایی که عقب بودیم جلو افتادیم و همین موضوع باعث شد در زمانی که درگیر جنگ بودیم و زمان و هزینه ساخت بیمارستان را نداشتیم مشکلی بابت مرگ‌ومیرهای مردم نداشته باشیم. در حالی که در دوران گذشته معمولا در جنگ ها، مردم کشورهایی درگیر جنگ به دلیل مشکلات بهداشتی دچار بیماری های همه گیر می شدند.»

مرندی با تاکید بر اینکه در آن سال‌ها بیش از 11 هزار کودک بر اثر کزاز از دنیا رفتند واکسیناسیون‌ها سبب شد این آمار به کف برسد :«با وجود مشکلاتی که در کشور وجود داشت تلاش کردیم که همه مردم واکسینه شوند. با همه سختی‌هایی که بود واکسن را ساختیم اما یک مشکل بزرگ وجود داشت. اینکه واکسن ها حتما باید در دمای یخچال نگهداری می شدند و ما تجهیزاتی برای خارج کردن واکسن ها از ساختمان واکسن سازی رازی نداشتیم تا آن ها را به همه شهرها و روستاهای کشور برسانیم. بنابراین مجبور شدیم چند خودرو را به یخچال مجهزکنیم و بعد برای همه خانه های بهداشت یخچال های نفتی خریدیم. یا مثلا آن زمان که وضعیت جاده های روستایی مثل الان نبود، ما مجبور بودیم که واکسن ها را در یخچال های کوچک بگذاریم و با قاطر به دست روستاییان برسانیم تا همه مردم کشور بتوانند از واکسیناسیون استفاده کنند.»

پول در درمان و  مریضخانه است نه آموزش و بهداشت

برخی از افراد با نام طب سنتی و با بیان اینکه واکسیناسیون برای بدن مضر است تلاش‌هایی را که در این مدت صورت گرفته شده را زیر سوال می‌بردند. این در حالی است که به گفته مرندی از سال  73 که بسیج ریشه‌کنی فلج اطفال در کشور  پیاده شد دیگر یک مورد فلج اطفال رخ نداد.

به اعتقاد او تمام روستاییان با واکسن ایرانی واکسینه شدند و حتی این واکسن به مراکش،  تونس و افغانستان که اصلا از فواید آن آشنا نبودند فرستاده شد و علم استفاده از آن را از ما یاد گرفتند. درواقع ما الان هم وضعیتمان مثل سابق شده است. یعنی ما که سال ها واکسن سازی حصارک رازی و پاستور را رها کرده بودیم  با شیوع کرونا مجبور شدیم دوباره به سراغ این مراکز برویم.

او معتقد است در حال‌حاضر حوزه بهداشت مشتری دارد رها شدن شبکه بهداشت سبب شد دوباره آمار بیماری‌های غیرواگیر بالا برود. این در حالی است که  سیل منشاء آن را بگیریم.

او تاکید می‌کند: «طب سنتی واقعی  85 درصد پیشگیری دارد و این درحالی است که برخی به نام طب سنتی بیشتر در حوزه درمان وارد می‌شوند.

در اوایل انقلاب سرعت بهبود شاخص‌ها بسیار بالا بود و با وجود آنکه شرق‌وغرب علیه ما بود و ما تنها بودیم به دلیل بهبود شاخص‌ها آمار مرگ‌ومیرها کاهش پیدا کرد. این در حالی است که در جریان جنگ جهانی بسیاری از مرگ‌ومیرها به دلیل بیماری‌های واگیردار مانند تیفوس بود نه جنگ. در آن زمان  رئیس یونیسف و بهداشت جهانی مدام پیگیر بودند که ما در کشور چه کردیم با وجودی اینکه مریض‌خانه‌ها درگیر بودند هم سواد سلامت جامعه را بالا بردیم.

در حالی که بهداشتی که  ارز و ریال نمی‌خواهد حیف است که پول و سرمایه را صرف درمان کنیم و مدام به فکر خرید تجهیزات باشیم در حالی که می‌توانیم با هزینه کمتر و حاکم کردن بهداشت در جامعه، میزان هزینه درمان را کاهش دهیم.»

 

 

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.