شهرام شهیدی
یک
ما برای بزرگداشت نویسندگان مطرح ایرانی، روش نوینی در این کشور به کار بردهایم که بسیار قابل توجه است. در این روش برای بزرگداشت شاعر یا نویسنده مطرح ایرانی، نام یک اثر او را بهعنوان کانون آثارش انتخاب کرده و کاری می کنیم که سرنوشت خانه او هم مثل نام اثر کانونی اش شود.
مثلا در مورد صادق هدایت بلایی سر خانهاش آوردیم که آنجا، محل زندگی « بوف کور » شود. یا در مورد نیما یوشیج که خالق کتاب «قصه رنگپریده» است، کاری کردیم که خانهاش هم مثل نام کتابش رنگپریده شود.
تازهترین کاری که در راستای این ابتکار فرهنگی انجام دادهایم، ویرانکردن خانه احمد محمود است تا همه بدانند کسی که کتاب بنویسد و اسمش را بگذارد «سرزمین سوخته» خانهاش به سرنوشت کتابش دچار شده و خانه خراب میشود.
حسن این روش این است که به نویسندگان بزرگ ایران میآموزیم که از سیاهنمایی پرهیز کنند و همواره بگویند «بهبه».
دو
حمید مطهری، مربی پرسپولیس گفته نباید دکمه اشتباه آسانسور را بزنیم!
راستش من خیلی با او موافق نیستم. در این کشور خیلیها با زدن دکمه اشتباه آسانسور به جای رفتن به پارکینگ سر از طبقه بیستم درآوردهاند و یکهو پنتهاوسنشینی را تجربه کردهاند. اصولا در این سرزمین اثبات شده که اغلب کسی دکمه درست آسانسور را نمیزند؛ یعنی کسانی که باید طبقات بالا زندگی کنند، معمولا میروند زیرزمین و کسانی که ساکن طبقات پایین هستند، دکمه طبقات بالا را میزنند.
سه
و اما چند روز پیش یک آقای مصاحبهکنندهای از رئیس دولت سابق در مورد علاقهاش به فلسفه پرسید و گفت فلانی گفته آقای دکتر همیشه او را یاد هگل میاندازد.
در همان روزها هم عدهای جلوی خانه همان رئیس سابق جمع شده بودند و از او میخواستند نامزد انتخابات شوند.
تنها جوری که میشود این دو خبر را به هم ربط داد، این است که همان جمله معروف هگل را یادآوری کنم و خلاص.
هگل گفته بود «ما میتوانیم از تاریخ یاد بگیریم که انسانها هیچوقت نمیتوانند هیچ چیز از تاریخ یاد بگیرند.»