غرب در گرداب ثبات قیمت‌ها

سلام عرض می‌کنم خدمت همه هموطنان عزیزم در کشور چهار فصل‌مان ایران. از لابه‌لای لجن‌های مشمئز کننده انحطاط یعنی از ناف لندن، با شما هستم با گزارشی دیگر از زندگی  نئاندرتال‌های غربی. در حالی که شما احتمالا روز پر از خنده و آرامش‌تان را شروع کرده و بدون هیچ دلهره و اضطرابی در صف اتوبوس به دنبال یک تکه نان، به زیبایی لرز می‌زنید، اینجا مردم در اوج فساد و تباهی، تازه در حال بیدار شدن از خواب صبحگاهی و کوفت کردن صبحانه‌شان هستند و همین نشانه تفاوت فرهنگ والای ما ایرانیان و غرب متعفن است.

با وجود اینکه این روزها در ایران با وجود نزدیک شدن به عید، مردم با شادی و خوشحالی در حال آماده شدن برای عید نوروز هستند، ولی در اینجا قیمت‌ها انقدر بالاست که وقتی در خیابان قدم می‌زنی هیچ نشانه‌ای از نزدیک شدن به عید نمی‌بینی. نه تنها دوره‌گرد و دستفروشی در خیابان‌ها نیست که وسایل هفت سین به شما بفروشد، بلکه در مترو هم، از دم کنی قابلمه، بیست فروش مغازه، پونزده فروش همکار، فقط ده تومن، اثری نیست و بدون شک این برگ دیگری است بر دفتر دویست برگ انحطاط غرب.

اینجا متاسفانه ثبات قیمت‌ها، انقدر مردم را خسته و ناراحت کرده که دیگر شور نشاطی در چهره آنها دیده نمی‌شود. در حالی که در ایران، مردم هر بار که وارد مغازه می‌شوند با قیمتی جدید روبه‌رو می شوند و همین تنوع به رشد خلاقیت آنها کمک بسزایی کرده است. اتفاقا دیروز در حالی که به طرز مشقت باری در حال خوردن استیک نهارم بودم، با یکی از مردم عادی اینجا گفت‌وگو کردم. او که به شدت ناراحت بود، حتی نتواست آبمیوه بعد از نهارش را تا انتها بخورد و مدام زیر لب می‌گفت: «تورم تورم» و دلش برای یک تورم درست و حسابی تنگ شده بود. او معتقد بود غرب این روزها در گرداب ثبات قیمت‌ها در حال دست و پا زدن است و اگر همین روند ادامه پیدا کند، بیست سال آینده را نخواهد دید. اینها دیگر حرف من نیست و حرف یکی از خود مردم غرب است. پس خودتان دیدید که اینجا چقدر همه بدبدخت هستند. دیدید؟ خیالم راحت باشد؟

تا گزارشی دیگر با شما خداحافظی می‌کنم. زندگی در برج بلند دموکراسی به شما خوش بگذرد.

خبرنگار لندن‌نشین

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.