ناپلئون بناپارت؛ 2 چهره یک امپراتور

برای برخی از مردم ناپلئون بناپارت نابغه ارتشی مغز متفکر در استراتژی جنگی و رهبری بلندپرواز است که برای فرانسه حکومت مرکزی مدرن و حسی از عظمت و شکوه و غرور ملی به ارمغان آورد. برای برخی دیگر او دیکتاتوری خودرأی، جلادی بی‌رحم و رهبری زیاده‌خواه بود که برتری فرانسه در اروپا را در نبرد واترلو با انگلستان بر باد داد. ناپلئون بناپارت که در پنجاه‌ویک سالگی در جزیره سن هلن در تبعید درگذشت، همواره احساساتی دوگانه از شیفتگی و احترام یا نفرت و خشم را، حتی در فرانسه، برانگیخته است. هم‌ اکنون و در آستانه دویستمین سالگرد مرگش در پنجم مِی 1821، این احساسات دوگانه بار دیگر شعله‌ور شده‌اند.
ناپلئون بناپارت باعث رونق دوباره برده‌داری در مستعمرات فرادریایی فرانسه (شامل هفت قلمرو در جزایر آنتیل در کارائیب) در سال 1802 شد و با توجه به جنبش «زندگی سیاهان مهم است» هم‌اکنون این موضوع از حساسیت بیشتری نیز برخوردار شده است. ژان لویی دِبرِه، رئیس پیشین شورای قانون اساسی فرانسه، اعلام کرد که برگزاری بزرگداشت باشکوه برای ناپلئون باعث تحریک احساسات جمعی خواهد بود.
با این حال فرانسویان اعتراف می‌کنند که دولت مدرن فرانسه قوانین حقوقی آن و شکوه و عظمتش را مدیون ناپلئون هستند؛ به ‌عنوان کنسول اول، ناپلئون قانون مدنی فرانسه، بانک فرانسه، دبیرستان، نشان لژیون دونور و بسیاری اولین‌های دیگر را بنیان گذاشت. در یک نظرسنجی در سال 2016، او پس از شارل دو گل دومین شخصیت فرانسوی مهم در تاریخ شناخته شد. آرامگاه او واقع در موزه-آرامگاه ملی لِزَنْوَلید در پاریس سالانه بیش از یک ‌میلیون بازدیدکننده دارد. پاتریس گِنیفی، تاریخ‌نگار فرانسوی، معتقد است که او یک شخصیت تاریخی هم‌رده با ژولیوس سزار و اسکندر مقدونی است. امانوئل مکرون، رئیس‌جمهوری فعلی فرانسه، هنوز در این مورد اظهار نظر نکرده است.
منبع: Economist
مترجم: مهرناز الماسی

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.