عدهای کمبود یا نبود فیلم درباره عاشورا را به سینماگران ربط میدهند و دوری سینماگران از این مفاهیم را دلیل کمبود فیلمهایی با این مضمون در سینمای ما میدانند. عدهای دشواریهای ساخت فیلمهای تاریخی- مذهبی را علت اصلی هراس سینمای ایران از نزدیکشدن به چنین سوژههایی عنوان میکنند و البته عدهای دیگر هم تجاربی مانند «رستاخیز» احمدرضا درویش و توقیف چندین ساله آن را مثال میآورند و میگویند که دشوارترین جنبه نزدیکشدن به مضامینی مانند عاشورا این است که میتواند باعث حساسیتهای فقهی و شرعی شود.
[ پولاد امین ] در این چند وقت اخیر، در سکوت و رکود و تعطیلی ١٠ روزه سینماها، در شرایطی که محدودیتهای کرونا باعث شده بود عزاداریهای ماه محرم امسال رنگوبوی همه ساله را نداشته باشد، در مجامع رسانهای و سینمایی یک بار دیگر این پرسش مطرح شد که «سینمای ما چرا فیلم عاشورایی ندارد؟»
این پرسش در تمام این چند دهه اخیر بارها و بارها پرسیده شده؛ اما هیچگاه پاسخ مشخص و روشنی به دست نیامده است. درواقع در قبال این پرسش چند موضعگیری عمده وجود دارد که هر کدام از دیدگاه خود به پاسخگویی پرداختهاند: عدهای کمبود یا نبود فیلم درباره عاشورا را به سینماگران ربط میدهند و دوری سینماگران از این مفاهیم را دلیل کمبود فیلمهایی با این مضمون در سینمای ما میدانند. عدهای دشواریهای ساخت فیلمهای تاریخی- مذهبی را علت اصلی هراس سینمای ایران از نزدیکشدن به چنین سوژههایی عنوان میکنند و البته عدهای دیگر هم تجاربی مانند «رستاخیز» احمدرضا درویش و توقیف چندین ساله آن را مثال میآورند و میگویند که دشوارترین جنبه نزدیکشدن به مضامینی مانند عاشورا این است که میتواند باعث حساسیتهای فقهی و شرعی شود.
در شرایطی که در سایتهای مرجع سینمایی، مثلا آیامدیبی ذیل جستوجوی «فیلم درباره حضرت مسیح» ٩٦ عنوان فیلم و برای جستوجوی شخصیتی مانند مریم مجدلیه ٣٢ عنوان فیلم معرفی میشود؛ یا در جستوجویی کلیتر مثلا به دنبال «فیلمهایی براساس داستانهای انجیل» بیشمار عنوان فیلم سینمایی، تلویزیونی، ویدیویی، انیمیشن، سریال و … ردیف میشود؛ در سینمای ما که برخلاف سینمای جهان نهادهای اصلی فرهنگی کشور حامی فیلمهای مذهبی نیز هستند (اصلا نهادهایی مخصوص تولید و نمایش فیلمهای دینی به وجود آمده) از این خبرها نیست و همه ساله سالنهای سینما و حتی شبکههای تلویزیونی ما مثلا در روزهای ماه محرم عزا میگیرند که امسال در روزهای عزاداری کدام آثار را روی آنتن بفرستند یا در سالنها به نمایش بگذارند.
در ٤٢ سالی که از انقلاب ایران میگذرد، شمار فیلمهایی که سینمای ایران براساس رخدادهای عاشورا تولید کرده است، به انگشتان یک دست هم نمیرسد.
در ٤٢ سالی که از انقلاب ایران میگذرد، شمار فیلمهایی که سینمای ایران براساس رخدادهای عاشورا تولید کرده است، به انگشتان یک دست هم نمیرسد. این قطعا نشان از یکسری کمبودهای عمده دارد.
اولین فیلمی که سینمای ایران بعد از انقلاب درباره عاشورا ساخت، «سفیر» بود. فیلمی از فریبرز صالح با داستانی درباره قیسابنمسهر، نماینده امام حسین(ع) که در طی مسیرش به سمت کوفه برای رساندن پیام حضرت به بزرگان کوفه به دست راهداران ابنزیاد دستگیر و زندانی میشود. فیلم، شکنجهها و درنهایت اعدام او را تصویر میکند.
«سفیر» که سال ٦٢ موفقیت شگفتانگیزی در گیشه سینمای نوپای بعد از انقلاب به دست آورد، اما ادامه پیدا نکرد و تا سالهایسال تنها تلاش سینمای ایران در این زمینه بود، تا جایی که فریبرز صالح در گفتوگویی از این امر گلایه کرد و گفت که «این فیلم پدیدهای روشن بود که در برههای خاص به زایش رسیده بود و لازم، ضروری و بجا بود که محصولی مثبت و معنوی داشته باشد.» اما نشد و تا سالهایسال فیلمی در این مورد ساخته نشد، تا چند سال بعد که شهرام اسدی اولین فیلمش «روز واقعه» را ساخت که با هر متر و معیاری بهترین فیلم عاشورایی سینمای ایران است. فیلمی که ارزش و اهمیتش البته بیشتر مرهون و مدیون فیلمنامهای است که بهرام بیضایی با هوشمندی و درک حساسیتهای موجود در این سرزمین با تکیه بر حواشی رخداد کربلا، و نه اصل ماجرا، نوشته – و چه حیف که به خودش اجازه ساخت آن داده نشد. «روز واقعه» داستان جوانی مسیحی تازه مسلمانی را روایت میکند که به دنبال ندایی ذهنی که او را به یاری میخواهد، مسیری طولانی را طی میکند و درنهایت در عصر عاشورا به کربلا میرسد.
هوشمندی و شاید هم محافظهکاری بیسابقه بهرام بیضایی در دوری از اصل ماجرای کربلا همان چیزی است که فیلمی مثل «رستاخیز» کم دارد. این ساخته ارزشمند احمدرضا درویش که فعلا آخرین تلاش سینمای ایران در روایت عاشوراست، نه تنها روایت دقیق روز عاشوراست که حتی در رویکردی بدیع برای نخستینبار سیمای حضرت عباس را هم به تصویر کشیده و گفته میشود همین هم هست که حساسیت شماری از فقها را برانگیخته و تاکنون جلوی نمایش آن را گرفته است.
تلویزیون هم مانند سینمای ما در این چهلودو سال چندان در پرداخت به عاشورا موفق عمل نکرده؛ و درواقع جز «مختارنامه» و «معصومیت از دسترفته» هر دو از داود میرباقری دستی کاملا خالی در مواجهه با این موضوع دارد. در تلویزیون البته در سریالهایی مانند «شب دهم» حسن فتحی و «سفر سبز» محمدحسین لطیفی به تأثیرات عاشورا بر زندگیهای مردم در برهههای معاصرتر پرداخته شده است. اما حتی با در نظر گرفتن این تلاشها هم آمار چهار سریال در چهلودو سال بیش از حد ناچیز جلوه میکند!