پایان ایام عید به روز سیزدهم میرسد. هر چند امسال کرونا همه را زمینگیر و خانهنشین کرده اما پیشتر رسم بر این بوده مردم این روز را بیرون از خانه و در کنار طبیعت میگذراندند. در واقع آخرین روز عید، روز همجواری با طبیعت بوده. با این حال نحسی «سیزده» از کجا آمده؟ و اصولا چرا همچنان این باور در افواه عمومی رایج است؟
شهروند آنلاین: پایان ایام عید به روز سیزدهم میرسد. هر چند امسال کرونا همه را زمینگیر و خانهنشین کرده اما پیشتر رسم بر این بوده مردم این روز را بیرون از خانه و در کنار طبیعت میگذراندند. در واقع آخرین روز عید، روز همجواری با طبیعت بوده. با این حال نحسی «سیزده» از کجا آمده؟ و اصولا چرا همچنان این باور در افواه عمومی رایج است؟ واقعیت این است که اعتقاد به نحوست و ناخجستگی عدد «سیزده» تنها مختص به ایرانیان نیست و باوری کهن و تاریخی و ریشهدار در اعتقادات برخی ملل دیگر نیز هست. چنان که علی بلوکباشی در کتاب «نوروز، جشن نوزایی آفرینش» (دفتر پژوهشهای فرهنگی) بر این باور است. با این حال باورهای دیگری هم در این زمینه مطرح شده است.
دکتر حسین آذران در کتاب «جشنهای باستانی ایران» (نشر هیرمند)، بر این باور است که بنا به اساطیر کهن رایج در بابل و فلات ایران، جایگاه هر یک از دوازده ستاره معروف حاکم بر جهان را در یکی از برجهای آسمانی میدانستند و اعتقاد داشتند، هر کدام هزار سال بر جهان حکومت خواهند کرد. به این ترتیب عمر جهان را دوازده هزار سال تخمین میزدند که در پایان آن تقدیر بر این بوده آسمان و زمین به آشوبی سهمگین دچار شوند. بنا بر همین باور نیز سال را به دوازده ماه تقسیم میکردند تا منطبق باشد بر عمر دوازده هزار ساله جهان. هر ماه از سال در واقع نماد یک هزاره از عمر جهان بوده. با این مقدمه «نوروز» را هم بر همین اساس جشن میگرفتند تا هر روز جشن، نمودار یک ماه از سال باشد. این دوازده روزه آغاز سال در واقع نمادی بوده از آنچه در تمام سال اتفاق خواهد افتاد؛ مثلا اگر فردی این ایام را در غم و اندوه سپری میکرده یا به مصیبتی مبتلا میشده، گمان میکردند تا پایان سال را به همین منوال با فلاکت و نحوست سپری خواهد کرد؛ یا برعکس. پس نوروز را به اعتبار دوازده ماه سال تا روز دوازدهم جشن میگرفتند. با این حال دقت کنید که دوازده ماه سی روزه، میشود 360 روز! در حالی که سال 365 روز است؛ در واقع این 5 روز باقیمانده را کسری میدانستند تا سال تحویل شود و خورشید به ظاهر مسیر دوازدهگانه بروج را طی کند و مجددا در برج حمل قرار گیرد. برای همین روز سیزدهم فروردین نمادی بوده از این 5 روزِ باقیمانده پایان سال؛ پنج روزی که معرّف آشوب و سردرگمی و نحسی و هرج و مرج آغاز جهان است. به همین دلیل هم روز سیزدهم را نحس میدانستند.
این پنج روز پایانی سال را عموما دوره آشوب و آشفتگی میدانستند. حتی اقتدار شاه، امیر یا فرمانروا هم موقتا از بین میرفته و «میر نوروزی»، جای شاه یا امیر را میگرفته است؛ مراسم «کوسهبرنشین» یا «میر نوروزی» که پیشینیان ما از آن یاد کردهاند، مربوط به همین پنج روزه پایان سال بوده که بنا به یک سنت قدیمی که ریشه در اسطورههای دوران مادرسالاری دارد، شاه یا امیر یا حاکم محل را به شکل ظاهری از حکومت خلع میکردند و فردی مجرم یا اعدامی را جایگزینش قرار میدادند تا اصطلاحا بلاگردان شاه باشد و از او دفع بلا کند. بعد از به پایان رسیدن این پنج روز، فرد مورد نظر را از دربار یا محل حکومت بیرون میکردند تا کشته یا دوباره زندانی شود. در کنار این مراسم، مراسم خنده و خوشگذرانی نیز رایج بوده؛ به این ترتیب که شخصی را دلقکوار بر روی استری مینشاندند و دور تا دور شهر میگرداندند.
این باورها و سنتها در گذر زمان به شکل «سیزده به در» خودش را نمایان کرده؛ به این شکل که مردم آن را نحس میدانند و برای رفع بلا و دورشدن از نحوست این روز بیرون میروند. هر چند امسال نیز مثل سال گذشته همچنان بلایی واقعی و عظیم بر تمام جهان سایه گسترده و بسیاری از مردم خانهنشین هستند. امید است سال آتی، نوروزی دور از چنین مصایبی داشته باشیم.