با کریستوفر نولان، درباره فیلم «پرستیژ»
استفاده از قوانین علمی در رمز و رازهای شعبدهبازها در پرستیژ بهخوبی نشان داده شده است.
[ترجمه سپیده سرایی] کریستوفر ادوارد نولان، فیلمنامهنویس و تهیهکننده بریتانیایی-آمریکایی و یکی از مهمترین کارگردانان حال حاضر دنیاست. فیلمهایش همواره با استقبال تماشاگران و منتقدان همراه بوده است. آثار او تاکنون بیش از ۴میلیارد دلار فروخته و ۲۶ نامزدی اسکار به دست آوردهاند. پس از ساخت فیلم کمهزینه «تعقیب»، نولان با ساخت «یادگاری» همه توجهات را به سوی خود جلب کرد. موفقیت او در ساخت فیلمهای «مستقل»، شانس ساخت فیلمهای «بیخوابی» و «پرستیژ» را به وجود آورد که هر دو، هم در گیشه و هم در نظر منتقدان موفقبودند. او همچنین خالق «سهگانه شوالیه تاریکی» است که از لحاظ تجاری، هنری و نقد موفق بود، از دیگر آثار او میتوان به فیلم علمی-تخیلی «تلقین» و «میانستارهای» و فیلم «دانکرک» اشاره کرد. نولان در بسیاری از آثارش، فیلمنامه را به همراهی برادرش جاناتان نوشته است.
فیلمهای نولان در مورد مفاهیم و ایدههای فلسفی و اجتماعی، واکاوی اخلاق انسانی، ساختار زمان، انعطافپذیری حافظه و هویت شخصی است. او بیشتر ترجیح میدهد فیلمهایش در استودیو فیلمبرداری نشوند و در لوکیشنهای طبیعی این کار انجام شود. کریستوفر نولان اقتباس سینمایی معروفی از رمان «پرستیژ» نوشته کریستوفر پریست در سال ۲۰۰۶ داشته است. استفاده از قوانین علمی در رمز و رازهای شعبدهبازها در این اثر بهخوبی نشان داده شده است. در این گفتوگو نولان درباره چالش کارگردانی «پرستیژ» و دلیل انتخاب دیوید بویی برای چنین نقشی صحبت میکند.
به نظر میرسد بسیاری از فیلمهای شما به موضوع هویت و وسواس میپردازند.
خب در مورد فیلمهایی که درباره این مسائل کار کردهام، فکرنکردم که آگاهانه آنها را در فیلم دخالت دهم. اما حدسمیزنم فقط به داستانهایی درباره دیدگاههای افراطی و سرشار از داستانپردازی علاقهمندم که سعی میکند مخاطب را مورد بررسی قرار دهد. این فیلم چندین دیدگاه متفاوت دارد.
آیا بهعنوان کارگردان نگران بودید که تا چه حد در نشاندادن جنبههای فنی یک ترفند به موفقیت رسیدهاید؟
راستش محقق بزرگی نیستم. اطلاعات زیادی در این رمان وجود دارد و برادرم تحقیقات خاصی انجام داده است، اما من از این مسأله لذت نمیبرم. برای من تماشای یک ترفند جادویی و دانستن آن سرگرمکننده است، نه اینکه کاملا سر از راز آن دربیاورم. تا آنجا که در فیلم اتفاق میافتد، بخش عمده آن چیزهایی است که ساختهایم. اگر جادوگران حاضر به پذیرش کارهای وحشتناک ما با پرندگان در قفس نباشند، برای آنها بسیار دشوار خواهد بود. فکر میکنم کاملا به کارمان مطمئن هستیم.
میتوانید در مورد تکنیکهایی که برای ساخت فیلم تاریخی به کار گرفتهاید، کمی توضیح دهید؟ برخی از آنها بسیار مدرن بودند.
در مورد ساخت فیلم تاریخی، بسیار نگران بودم. واقعا نمیخواستم فیلمی بسازم که به تشریفاتی که اغلب در این نوع فیلمها وجود دارد، پایبند باشد. ما فیلم را بهطور کامل در لوکیشن و اکثریت قریب به اتفاق آن را با دوربین روی دست فیلمبرداری کردیم، زیرا میخواستم فیلمی بسازم که درواقع چون در یک دوره متفاوت تاریخی تنظیم شده، برای مخاطبان بیگانه نباشد.
چه چیزی باعث شد به دیوید بویی برای ایفای نقش در این فیلم فکر کنید؟
دنبال کسی بودم که این نقش را بازی کند و به محض دیدن او روی صفحه نمایش، فکر کنید قادر به انجام کارهای خارقالعادهای است. احساسکردم هر ستاره فیلم دیگری از نقش منحرف خواهد شد یا به نوعی حضوری مناسب نخواهد داشت. به نظر من دیوید بویی این جذابیت و حضور خارقالعاده را دارد که مخاطب میتواند بلافاصله روی آن حساب کند. فیلمنامه را برای او ارسالکردم و او بلافاصله گفت «نه». صادقانه بگویم قبلا هرگز این کار را نکردم، اما او را صدا کردم و پرسیدم آیا میتوانم بیایم و متقاعدت کنم، زیرا مطلقا هیچکس دیگری در ذهن ندارم که احتمالا بتواند آنچه را میخواهم انجام دهد. خوشبختانه استدلالی قانعکننده برای او بود و وارد کار شد. بسیار خوشحالم که قبولکرد و همکاری با او افتخار بزرگی بود.
کریستوفر نولان :دیوید بویی کاریزمایی از یک ستاره در خود دارد که تمام مدتی که در گروه کار میکرد، کاملا مشهود بود
ملاقات با دیوید بویی کاری بود که میخواستید از کودکی انجام دهید؟
دقیقا، من طرفدار پروپاقرص دیوید بویی هستم. فکر میکنم اگر هفده ساله بودم و با او ملاقات میکردم، درجا غش میکردم. واقعا شرمآور بود. خوشبختانه پیرتر و فرسودهتر شدهام. اما ناامید نشدم، حضوری فوقالعاده دارد و مردی دوستداشتنی برای همکاری است، اما کاریزمایی از یک ستاره در خود دارد که تمام مدتی که در گروه کار میکرد، کاملا مشهود بود. هرگز از او خسته نمیشدند. همیشه میتوانستید احساس کنید جو طوری است که همه بسیار مجذوب او شدهاند.
به نظر شما مخاطبان امروز، آگاهتر و بدبینتر شدهاند؟
فکر نمیکنم. از نظر فنی، فکر میکنم مخاطبان روزبهروز پیچیدهتر میشوند، زیرا ترفندها از گذشته پیچیدهتر میشوند. تمایل ذاتی مخاطبان برای تعلیق ناباوری، این نوع تمایل به سرگرمی و مشارکت، فکر نمیکنم این همه از بین رفته باشد و امیدوارم هرگز چنین نشود.
آیا هنوز خود را فیلمسازی مستقل میدانید؟
خب من همان فیلمسازی هستم که همیشه بودم؛ همانی که احساس میکنم. با چیزی مثل «پرستیژ»، به من آزادی کامل داده شد تا فیلمی را که میخواهم بسازم و با دخالت دو شرکت فیلمبرداری ساخته شد. واقعا تنها مانده بودیم و اجازه دادند کاری را که میخواستیم انجام دهیم.
فکر میکنید «پرستیژ» چه نوع میراثی در ذهن مردم باقی خواهد گذاشت؟
واقعا نمیدانم. فکر میکنم جالب خواهد بود دانستن اینکه مردم درباره آن چه فکری میکنند. امیدوارم دیدن این فیلم برایشان لذتبخش باشد. من به داستانپردازی و روایتکردن علاقه دارم. چیزی که حالا هنگام تماشای فیلم متوجه میشوم و وقتی هیو جکمن توضیح میدهد که چرا این کار را انجام دادهاند، به نظرم عجیب در حال پیشرفت است. برای من در این ایده جذابیتی واقعی وجود دارد؛ اینکه ما داستان میسازیم و از داستانها لذتمیبریم تا پیچیدگیهایی را در دنیایی ایجاد کنیم که میترسیم شاید خیلی ساده باشد. فکر میکنم ایده جالبی است.
برگرفته از روزنامه این دی لوندون