شاهزاده‌ای که می‌خواست از رنج جهان بکاهد

«جستجوگر» کتابی است که در عصر مدرن شما را به مکاشفه‌ای درونی می‌برد

شیفته‌ طبیعت بی‌جان شدم همان‌طوری‌ که جذب موضوعات دیگری هم می‌شوم. شیئی را می‌بینم، دوستش دارم و باید آن را نقاشی کنم. باغچه‌ای اختصاصی و درخت سیبی بزرگ در باغ دارم. از کنار پیازهایی که برداشت کردم، رد می‌شوم یا سیب‌هایی که باد انداخته، برمی‌دارم و می‌بینم چقدر زیبا هستند. باید آنها را نقاشی کنم.

شهروندآنلاین: جین هوپ، نویسنده و هنرمندی از اعضای انجمن هنری آکسفورد، در ویلتشر بزرگ شده و از کودکی در مسیر هنر و به‌ویژه نقاشی مورد تشویق مادر قرار گرفته است. در رشته الهیات و فلسفه تحصیل کرده و اکنون در باغ خود استودیویی دارد و بیشتر وقت خود را به نقاشی اختصاص می‌دهد. کتاب «جستجوگر» او با عنوان فرعی «داستان شاهزاده‌ای که می‌خواست از رنج جهان بکاهد» نوشته شده است. خواننده در این کتاب با مفهومی روبه‌رو می‌شود که مبتنی بر روشنگری، مسأله‌ دریافت و تجربه‌ حقیقت به صورت فردی است و آکنده از الهاماتی است که از آموزگار به آموزنده منتقل می‌شود. این کتاب با داستان‌پردازی غنی و گنجینه‌ای از اتفاقات تاریخی، تمرینات مکاشفه در عصر مدرن استنشر «خزه» این کتاب را در ایران با ترجمه شهاب‌الدین عباسی چاپ کرده است. آنچه در ادامه می‌خوانید ترجمه بخش‌هایی از گفت‌وگو با نویسنده این کتاب است.

شما در دانشگاه الهیات و فلسفه خواندید، احساس میکنید این مسأله در کار شما تأثیر داشته است؟

نه؛ این موضوعات را مطالعه کردم چون برایم جالب بود، اما کار هنری من هرگز مبتنی بر ایده نیست بلکه همیشه از آنچه می‌بینم نشأت می‌گیرد. تنها چیزی که می‌توانم بگویم این است که فلسفه به من روشنیِ فکر را آموخت که ممکن است در حل مسأله‌ای که نقاشی مطرح می‌کند، کمکم کند.

جنبش یا دورهای وجود دارد که بیشتر به آن علاقه داشته باشید یا شیفته آن باشید؟

وقتی در مدرسه درس می‌خواندم، آثار سایه‌روشنِ رامبراند، کاراواجو و جورج دو لا تور مرا مجذوب خود کرده بودند، اما امپرسیونیسم احتمالا از هیجان‌انگیزترین جنبش‌هاست؛ روشی که با آن آزادانه از رنگ استفاده و لحظه را ثبت می‌کنند، بسیار الهام‌بخش است. همیشه از ضربه‌های قلم‌موی سِزان و استفاده از رنگ او هیجان‌زده می‌شدم. امپرسیونیسم امروزه نزد بسیاری از هنرمندانی که در فضای باز کار می‌کنند و در خیابان‌ها در شرایط آب و هوایی متفاوت نقاشی می‌کنند، ادامه دارد؛ برای مثال کن هوارد، پیتر براون، فرد کامینگ و دیگران (ازجمله پسرم بنجامین هوپ).

در همه کارهای شما، محل نقاشی حسی قوی را منتقل میکند. این چیزی است که به طور خاص برای آن تلاش میکنید، یا به طور طبیعی در خلاقیتهای آثار هنری شما راه پیدا میکند؟

همیشه غریزی کار می‌کنم، بنابراین برای انتقال حس مکان در اثر تلاش نمی‌کنم. عمدتا سعی می‌کنم آنچه را که به عنوان تصویر در ذهن من ایجاد شده، کنار بگذارم. بیشتر روزهای زندگی‌ام چیزهایی را می‌بینم که باعث ایجاد یک تصویر می‌شوند. بعضی وقت‌ها در فضای باز نقاشی می‌کشم، اما روش معمول کار من، زدن طرح‌هایی از آنچه در ذهنم تأثیر گذاشته و کار با آنها در استودیو است. اتاق خوابی در زیرشیروانی خانه‌ام دارم که مشرف به دهکده‌ بورز هیل است. در ژوئن ۲۰۱۶ تصمیم گرفتم به مدت یک سال، حداقل یک بار در هفته این منظره را نقاشی کنم. رنگ، تابلو، قلم‌مو و پایه‌ام را تا اتاق خواب بردم و ۷۵ نقاشی از این منظره در آب‌وهوای مختلف، زمان‌ها و از زوایای مختلف کشیدم. پروژه‌ای بسیار مهیج و کاملا متفاوت با روش معمول کارم بود.

یکی از موضوعات مکرر شما طبیعت بیجان است. این ژانر منبع دائمی بحث بوده و به دلایل بسیاری قرن‌ها به وسیله هنرمندان، از هنرمندان بزرگ هلندی گرفته تا سزان و غیره مورد کاوش قرار گرفته است. چه چیزی شما را به سمت آن سوق میدهد؟

شیفته‌ طبیعت بی‌جان شدم همان‌طوری‌ که جذب موضوعات دیگری هم می‌شوم. شیئی را می‌بینم، دوستش دارم و باید آن را نقاشی کنم. باغچه‌ای اختصاصی و درخت سیبی بزرگ در باغ دارم. از کنار پیازهایی که برداشت کردم، رد می‌شوم یا سیب‌هایی که باد انداخته، برمی‌دارم و می‌بینم چقدر زیبا هستند. باید آنها را نقاشی کنم. نکته دیگر درباره نقاشی طبیعت بی‌جان این است که روشی عالی برای تمرین تکنیک هماهنگی چشم و دست در نقاشی و فکر کردن درباره ترکیب آنها ارایه می‌دهد. باید خیلی دقیق و مداوم به اشیایی که نقاشی می‌کنم نگاه کنم. موضوعی مرا به سمت خود می‌کشد و بسیاری از رنگ‌ها نمایان می‌شوند. بنابراین باید تصمیم بگیرم چه مقدار از جزییات را برای بازتولید و چه مقدار را کنار بگذارم؛ واقعا جذاب است.

* برگرفته از سایت نل مک‌کومبی

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.