فصل پروانگی کاندیداها نزدیک است!

شهرام شهیدی

یکی از کاندیداهای ریاست‌جمهوری خودش آمده در زده و گفته می‌شود میهمان ستون شما بشوم؟ ما هم گفتیم یک روز کامل از ستون ما در اختیار شما باد. از همین تریبون اعلام می‌کنیم برای رعایت عدالت و انصاف در و پنجره این ستون روی همه کاندیداهای ریاست‌جمهوری باز است و ما از حضورشان در «سنگ مفت حرف مفت» استقبال می‌کنیم.
خلاصه این است گفت‌وگوی ما با  قاضی‌زاده هاشمی:
ایشان: «رقیبم در انتخابات رضاخان است.»
شهرونگ: «البته تا جایی که ما در تاریخ خوانده‌ایم رضاخان نه به رقیب اهمیت می‌داد نه به انتخابات.»
یک رهگذر: «یعنی ایشان می‌خواهد ما را صد سال عقب ببرد و برگردیم به دوره رضاخان؟»
مومیایی: «من آمده‌ام وای وای من آمده‌ام… ای دلبر من الهی صدساله شوی….»
ایشان: «آموزش‌وپرورش، کنکور، بانک، سازمان برنامه‌وبودجه همگی رضاخانی هستند، آمده‌ام نهاد صد ساله رضاخانی را به هم بریزم.»
شهرونگ: «آنها که می‌گویند برای ساختن چیزی برنامه دارند آخرش می‌گویند همه چیز طبق برنامه پیش نرفت و نشد که بشود. شما را بگو که نی برای وصل‌کردن آمدی، چون برای فصل‌کردن آمدی!»
شما فکرش را بکن. ایشان راست راست تو چشم ما نگاه کرده و می‌گوید: «آمده‌ام نهاد صد ساله را به هم بریزم.» لابد کاندیداهای دیگر هم چنین چیزهایی خواهند گفت:
مجری: «برنامه شما چیست؟»
فرد نامبرده: «بنده تصمیم دارم سینماها را ویران کنم؛ چون این سینما نهادی قدیمی و مربوط به پیدایش طاغوت است و فیلم‌فارسی در آن نشان داده می‌شده.»
مجری: «شما چطور؟»
نامبرده دوم: «من هم به قصد بر هم زدن کلیه روابط خانوادگی به صحنه آمده‌ام؛ چون باجناق فامیل نیست و از دوران پیش از انقلاب به این باجناق رو دادند.»
یک زندانی: «من می‌خواستم کاندیدا شوم اما به شرطی حاضرم به نفع ایشان کنار بکشم و نامزد پوششی می‌شوم که ایشان قول بدهد علاوه بر کنکور و آموزش‌وپرورش و برنامه بودجه و بانک، زندان‌ها را هم کون‌فیکون کند. نهاد زندان یادگار آن دوران نیست؟»
ایشان: «نظام فکری ما «فصل پروانگی» است.»
شهرونگ: «از ارایه شمع تا اطلاع ثانوی معذوریم!»

 

 

 

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.