«غرور و تعصبِ» نویسنده‌ای مسلمان

«سرانجام آیشا» داستانی عاشقانه است که در جامعه مسلمان تورنتو اتفاق می‌افتد

ازما جلال‌الدین، نویسنده کانادایی است که در جامعه مسلمان تورنتو بزرگ شده. او در کتاب «سرانجام آیشا» تلاش کرده شخصیت‌های مختلف این جامعه مذهبی را با توجه به رویکردهای مختلف عقیدتی آنها بازآفرینی کند. بسیاری رمان او را نوعی بازخوانی «غرور و تعصب»، اثر جین آستین می‌دانند که این بار در وضعیتی مدرن، بین اقلیتی مسلمان اتفاق می‌افتد.

شهروندآنلاین: ازما جلال‌الدین، نویسنده‌ای کانادایی است که اولین رمان او، «سرانجام آیشا»، با «غرور و تعصب» جین آستن مقایسه شده است. او معلم دبیرستان است؛ شغلی که با قهرمان اولین رمانش یکی است. جلال‌الدین نوشتن رمان «سرانجام آیشا» را هنگام بارداری شروع کرد و وقتی پسرش ابراهیم، هفت ساله بود آن را به پایان رساند. «سرانجام آیشا» داستان دختری است به نام آیشا شمسی که برای رسیدن به موفقیت، کارهای زیادی پیش‌رو دارد، اما رویاهایش مبنی بر شاعرشدن را به خاطر تدریس کنار گذاشته تا بتواند بدهی‌های خود را به دایی ثروتمندش پرداخت کند. او با خانواده‌ای زندگی می‌کند که همیشه به او یادآوری می‌کنند دختردایی جذابش، حفصه، صد پیشنهاد ازدواج را رد کرده است. اگرچه آیشا احساس تنهایی می‌کند، اما با ازدواج سنتی موافق نیست. آیشا مجذوب فردی می‌شود که باهوش، خوش‌قیافه و به همان اندازه سنتی است. مرد اما به انتخاب‌های او به دیده تحقیر نگاه می‌کند و طوری لباس می‌پوشد که انگار متعلق به قرن هفتم است. «سرانجام آیشا» که در سال 2019 در لیست کوتاه جایزه نویسنده نوظهور کوبو و لیست طولانی جایزه طنز استیون لیکاک قرار گرفته با ترجمه فیروزه مهرزاد به تازگی از سوی انتشارات «ستاک» در ایران چاپ شده است. آنچه در ادامه می‌خوانید گفت‌وگویی است با ازما جلال‌الدین درباره این رمان، عناصر زندگی‌نامه و محبوبیت در شبکه‌های اجتماعی.

ممکن است به طور خلاصه به ما بگویید که رمان «سرانجام آیشا» درباره چیست؟

رمان من را نوعی بازخوانی «غرور و تعصب» توصیف کرده‌اند که در یک جامعه صمیمی و متحد مسلمان تورنتو اتفاق افتاده است. شخصیت آقای دارسی من، خالد میرزا است؛ جوانی مسلمان، سخت‌گیر و محافظه‌کار که روپوش سفید بلند می‌پوشد و ریش بلندی دارد. او در واقع ملایم و مهربان و به دنبال عشق است. کاراکتر الیزابت بنت من، با چهره هنرمندی خوش‌بیان به تصویر کشیده می‌شود که معلم جایگزین شده و آیشا شمسی دختر مهاجرانی از هند است که در خانواده و شهرش نقش خود را بازی می‌کند. شخصیت‌های فرعی سرگرم‌کننده زیادی وجود دارد، چون از نوشتن بازیگران بزرگ و بسیاری از نکات مربوط به طرح شکسپیر در منابع آستن لذت می‌برم.

وقتی شروع به نوشتن کتاب کردید، طرح آن در ذهن شما کاملا شکل گرفته بود یا با رشد شخصیت‌ها در صفحه، چرخشی غیرمنتظره داشت و راه خود را به سمتی دیگر تغییر داد؟

نوشتن این رمان هشت سال طول کشید و در طول این زمان، طرح با تکامل کاراکترها یا نوشتن آنها در داستان کمی تغییر کرد. تقریبا می‌دانستم به کدام سمت کشیده می‌شوم، اما در چند طرح اولیه، بیشتر مثل فردی بودم که در تاریکی به سختی به جلو حرکت می‌کند و سعی می‌کردم شخصیت‌ها و مضامینم را بفهمم.

عناصر زندگینامهای با زندگی داستانی شخصیتهای شما در هم تنیده شدند؟

آنچه را كه نویسنده‌ کتاب «مردم قایق»، شارون بالا درباره آثارش گفته دوست دارم: «این داستان زندگی‌نامه نیست، بلکه مضامین آن است.» من مثل آیشا و خالد، در جامعه مسلمان تورنتو بزرگ شدم، با بعضی از اسلام‌هراسی‌ها که خالد با آن مواجه است، روبه‌رو شدم و در جوانی بعضی از ریشتاها را (پیشنهادهای ازدواج رسمی که در فرهنگ جنوب آسیا رایج است) دریافت کردم. این کتاب به درام خانوادگی و جست‌وجوی هویت شخصی هم می‌پردازد، چیزی که فکر می‌کنم اکثر مردم می‌توانند با آن ارتباط برقرار کنند.

اگر قرار بود این رمان به فیلم تبدیل بشود، برای نقشهای آیشا و خالد چه افرادی را انتخاب میکردید؟

رمان من در واقع به دست پاسکال پیکچرز انتخاب شده؛ همان شرکتی که سفر به دنیای عنکبوتی را ساخته است. به همین دلیل این سوال را خیلی از من پرسیدند. پاسخ من این است که انتخاب بازیگرها را به متخصص‌ها واگذار می‌کنم.

چیزی وجود دارد که به نسخه نهایی نرسیده باشد؟

همان‌طور که اشاره کردم نوشتن این رمان هشت سال طول کشید. در آن زمان، من بیشترِ آن را دوباره نوشتم و بقیه را دور ریختم. من به عنوان یک معلم انگلیسی و یک خواننده همیشه فکر می‌کردم می‌دانم رمان‌ها چطور کار می‌کنند. اما نوشتن «سرانجام آیشا» بیشتر از ۱۲ بار در طول این سال‌ها واقعا اهمیت بازنویسی و بازنگری را به من آموخت. چیزی که می‌توانم بگویم این است که نسخه‌های قبلی کتاب حاوی پدربزرگ و مادربزرگ آیشا، نانا و نانی، یا حفصه، یا حتی مسعود نبودند. در طول این سال‌ها با تکامل داستان تغییرات زیادی ایجاد شده است.

در حال حاضر در حال خواندن چه کتابهایی هستید؟

کتابی که می‌خواهم بخوانم جدیدترین رمان ساجده علی‌، «عشق از الف تا ی» است که شخصیت‌های مسلمان و عشقی جوان را بی‌محابا به تصویر می‌کشد.

برای نویسندههای مشتاق چه توصیهای دارید؟

از ارنست همینگوی نقل می‌کنم: «تنها راه نوشتن بازنویسی است.» اگر روی پیش‌نویس‌ها کار کنید، داستان واقعی را کشف می‌کنید. شخصا به منتقدها و نویسنده‌های دیگر هم اعتماد کردم، افرادی که حقیقت را درباره کتابم به من می‌گویند. اولین خواننده‌ من همیشه همسرم بوده، سال‌هاست که کلمات من را می‌خواند و با وجود اینکه خودش نویسنده نیست، همیشه بینش شگفت‌انگیزی دارد.

برگرفته از نشریه بوک افتر بوک

 

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.