کارگردان معروف توانست از چوبه دار رهایی یابد. کریم آتشی که در یک درگیری همسایهاش را کشته بود، از خانواده اولیای دم رضایت گرفت. کارگردانی که فارغالتحصیل کارشناسی مهندسی عمران و دکترای علوم سیاسی است. او به خاطر یک صدای آزاردهنده به زندگی همسایهاش پایان داد. حالا نیز درحالی که در ایستگاه آخر زندگی خودش بود، از خانواده مقتول بخشش را هدیه گرفت.
ساعت ۱۰شب شهریور سال 99، صدای شلیکهای پیاپی در خیابان خواجهنصیرالدین طوسی تهران شنیده شد. سه شلیک پشتسر هم سکوت را شکست. هنوز هیچکس نمیدانست که راز این شلیکها، در دفتر سینمایی یک کارگردان معروف است. بلافاصله موضوع به پلیس اطلاع داده شد. از آنجایی که مردی از یکی از ساختمانهای محل درحال پاککردن لکههای خون بود، ظن مأموران بسیج که همان حوالی درحال گشتزدن بودند را برانگیخت. محل شلیکها ساختمانی چهار طبقه در همان خیابان بود.
وقتی مأموران درحال بررسی اطراف ساختمان بودند، متوجه حرکات مشکوک این مرد میانسال شدند. او با حالتی پریشان درحال شستن لکههای خون در جلوی راهپلهها و در ورودی ساختمان بود. او با دیدن مأموران فورا وارد ساختمان شد و در را بست. بلافاصله تیم جنایی به بازپرس کشیک قتل در محل حاضر شدند.
تحقیقات پلیس در این زمینه آغاز شد. مأموران در همان گام نخست به سراغ مظنون شماره یک این شلیکهای مرموز رفتند. مظنون کارگردان معروف سینما و تلویزیون بود. او که در دفتر سینماییاش حضور داشت، همسایهاش را با شلیک گلوله به قتل رسانده بود. بنابراین پلیس قصد بازداشت او را داشت، اما او که مسلح به کلاشینکف بود، خودش را تسلیم پلیس نکرد. همسایهها تجمع کردند.
چندساعت گذشت و پلیس و تیم جنایی همچنان در محل بودند و قصد بازداشت این کارگردان 56ساله را داشتند، ولی او با تهدید، خودش را تسلیم نمیکرد و از دفتر سینماییاش خارج نمیشد. از آنجایی که این کارگردان مسلح بود، هرلحظه این امکان وجود داشت که کریم آتشی به خود یا دیگران آسیبی بزند. بنابراین با دستور بازپرس جنایی، نیروهای «نوپو» وارد عمل شدند. آنها شیشههای ساختمان و اتاقی که کریم آتشی مسلح در آن قرار داشت را شکستند. بعد از آن با استفاده از گاز اشکآور، این کارگردان را به همراه اسلحه و ۷۲ تیر جنگی دستگیر کردند.
جسد در زیر راهپله
با دستگیری کریم، مأموران رد خونهایی را در راهرو پیدا کردند. در بازرسی از این خانه درنهایت جسد یک مرد 60 ساله پیدا شد. مردی که بر اثر اصابت شلیک گلوله به جمجمه و بدنش جان خود را از دست داده بود. بنابراین، این کارگردان معروف چارهای جز بیان حقیقت و اعتراف به قتل نداشت.
او در بازجوییهای پلیسی پرده از راز این جنایت برداشت و به مأموران پلیس گفت: «من در این دفتر کار میکنم. دفتر من طبقه همکف است. از آنجایی که کارم در این دفتر زیاد است، بیشتر شبها را اینجا میمانم. مقتول هم مالک سه واحد از این ساختمان بود. در یکی از واحدها خودش زندگی میکرد. دو واحد دیگر را نیز اجاره داده بود. اختلاف ما از مدتها قبل آغاز شد. او در خانهاش رفتوآمدهای زیادی داشت. همیشه سروصدا داشت و باعث آزار من میشد. چندینبار به او تذکر دادم اما هربار دعوایمان میشد، تا جایی که دو بار علیه او شکایت کردم، حتی پروندهام همچنان درحال بررسی است. مقتول اصلا به حرفهای من اهمیتی نمیداد و کار خودش را میکرد.»
درگیری مرگبار
او درباره روز حادثه گفت: «مقتول مدتی قبل یک درِ آهنی بین طبقه همکف و طبقه اول کار گذاشته بود. شب حادثه بود که او بیدلیل چکش به در میکوبید. از روی عمد این کار را میکرد. میخواست مرا عصبانی کند. البته موفق هم شد، چون بهشدت عصبی شدم. از دفترم بیرون آمدم و به او تذکر دادم. با این حال، باز هم اهمیتی نداد. همچنان داشت به کارش ادامه میداد تا اینکه با هم درگیر شدیم. اصلا نمیخواستم او را به قتل برسانم. فقط خیلی عصبانی بودم. درگیری ما شدت گرفت، تا اینکه با سلاحی که داشتم، به او شلیک کردم. یکی از گلولهها به جمجمهاش اصابت کرد. همان لحظه فهمیدم که جان باخته است. وقتی متوجه شدم که فوت کرده است، میخواستم جسد را به زیرزمین ببرم، ولی خون زیادی روی راهپلهها ریخته بود. جلوی در هم خونی بود. بلافاصله اول خونهای روی زمین را پاک کردم. همین مسأله باعث شد لو بروم و دستگیر شدم.»
مهلت زندگی
این کارگردان در دفترش اسلحه داشت. او درباره ماجرای نگهداری این اسلحه نیز به مأموران گفت: «همیشه برای فیلمهای اکشن و پلیسی از مراکز نظامی سلاح میگیریم. بعد از پایان کار فیلمبرداری هم اسلحهها را تحویل میدهیم. در این روزهای اخیر برای تولید یک کار سینمایی ۸ اسلحه تحویل گرفته بودیم. وقتی کار تمام شد، ۷ اسلحه را برگرداندیم. یکی پیش خودم ماند. ۷۲ فشنگ جنگی نیز از قبل داشتم، ولی بدون قصد این کار را کردم. نمیدانستم که همین اسلحه از من یک قاتل میسازد.»
پس از این اظهارات با دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی پایتخت، کریم آتشی برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت. درنهایت پس از تکمیل تحقیقات جنایی، درحالی که این کارگردان در برابر اتهام قتل عمد قرار گرفته بود و چوبه دار انتظارش را میکشید، توانست رضایت اولیایدم را جلب کند. او به زودی از جنبه عمومی جرم محاکمه و مجازات خواهد شد، ولی دیگر پای چوبه دار نمیرود و زندگی دوباره هدیه گرفت.