با وجود کرونا باز هم هیولای بیماری‌های روانی شکست‌دادنی است

با وجود افزایش مشکلات روانی در دوران کرونا مردم هنوز هم زمانی به روانپزشک مراجعه می‌کنند که بیماریشان به مرحله حاد رسیده باشد؛ این موضوع عاملی می‌شود که دوره درمان بیماری‌های روانی بیشتر شود.

از زمانی که سایه کرونا بر روی زندگی همه انسان‌ها خیمه زده است استرس، اضطراب، رفتارهای روان‌پریشی و مشکلات روان‌تنی افزایش پیدا کرده است اما بیشتر مردمی که دچار این مشکلات شده‌اند حاضر به پذیرش این موضوع نیستند که دچار بیماری روانی شده و نیاز به مراجعه به روانپزشک دارند؛ زیرا وقتی انگ بیماری بر روی کسی زده شد، در فعالیت‌های اجتماعی و حرفه‌ای با تبعیض‌هایی روبه‌رو می‌شود.

کرونا و افسردگی

کرونا آمار افسردگی را در دنیا افزایش داده است و تحقیقات جدید نشان می‌دهد که پس از کرونا بیش از 200 میلیون نفر از مردم دنیا دچار افسرگی شده‌اند و حدود دو میلیون نفر در هر سال در کل دنیا به دلیل مشکلات روانی دست به خودکشی می‌زنند. این در حالی است که حدود 25 میلیون نفر از مردم جهان از اسکیزوفرنی، 38 میلیون نفر از صرع و بیش از 90 میلیون نفر از یک بیماری وابسته به مصرف الکل یا سایر مواد رنج می‌برند.
در ایران نیز این وضعیت پس از کرونا حادتر شده است این در حالی است که در سال 1383 تحقیقی در سه استان به صورت پایلوت انجام شد که نشان می‌داد بیماری‌های روانی پس از حوادث به طور مشترک با مشکلات قلبی و عروقی در جایگاه دوم بیماری‌های مردم قرار دارد.
در آن تحقیق مشخص شد که 28درصد بار بیماری‌ها متعلق به حوادث غیرعمومی، 14درصد متعلق به بیماری‌های قلبی-عروقی و 14درصد متعلق به بیماری‌های روانی بود.
اگر به تفکیک بیماری و جنس به رتبه‌بندی اختلالات روانی نگاه کنیم، در مردان سوءمصرف مواد بعد از سوانح و بیماری‌های قلبی رتبه سوم را دارد و در زنان اختلالات افسردگی رتبه اول را به خود اختصاص می‌دهد.
اما نمی‌توان از این موضوع به‌ سادگی گذشت که بیماری‌های روانی می‌تواند به بیماری‌هایی مانند سرطان‌ها و بیماری‌های قلبی منجر شود؛ از سوی دیگر برخی رفتارهای غلط مانند مصرف تنباکو و الکل و روابط جنسی ناایمن می‌تواند به بیماری‌های روانی منجر شود. هر چند برخی از بیماری‌ها مانند چاقی، فشار خون و کلسترول بالا نیز می‌تواند فاکتورهایی برای بیماری روانی باشد البته اگر این آمار را در کنار بیماری‌های روانی که کرونا برای مردم به ارمغان آورده است، قرار دهیم متوجه خواهیم شد که آثار این بیماری‌های روان‌تنی بسیار مخرب‌تر از بیماری‌های تنی است.

30درصد مردم دچار مشکلات افسردگی هستند

به گفته کارشناسان 30درصد مردم در ایران با مشکلات افسردگی و استرس روبه‌رو هستند؛ اما شیوع افسردگی اساسی در جمعیت به طور کل بین 3 تا 10درصد است که این میزان نیز رقم بالایی است.
آمارها نشان می‌دهد 29درصد از افراد جامعه که مبتلا به فشار خون هستند، افسردگی اساسی دارند؛ 22درصد از مبتلایان به انفارکتوس قلبی، 30درصد افراد جامعه که مبتلا به صرع هستند، 27درصد افراد مبتلا به دیابت، 31درصد افراد مبتلا به سکته مغزی، 33درصد از افراد مبتلا به سرطان، 44درصد افراد مبتلا به ایدز و 46درصد از افراد مبتلا به سل از افسردگی اساسی رنج می‌برند.

یک‌چهارم خانواده‌های دنیا درگیر استرس و افسردگی 

بررسی‌ها نشان می‌دهد کرونا سبب شده است چه در سطح دنیا و چه در ایران از هر چهار خانواده یک خانواده با مشکلات روانی روبه‌رو بوده و در چنین شرایطی خانواده‌ها علاوه بر اینکه با فشار و استرس بیماری یکی از بیماران روبه‌رو هستند، در معرض انگ اجتماعی و تبعیضی قرار دارند که بیماری روانی در اجتماع به روی آنها می‌گذارد. طردشدن از طرف دوستان بستگان و همسایگان، احساس منفک‌بودن و محدودیت در فعالیت‌های اجتماعی را با خود به همراه دارد. در اغلب موارد خانواده‌ها هزینه درمان بیـماران روانی را تحمل می‌کنند و اغلب سهم دولت‌ها و سازمان‌های بیمه‌گر ناچیز است.

بیماری روانی کارایی، کاریابی و حفظ شغل را در فرد کاهش می‌دهد

در بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا 35 تا 45درصد غیبت از محل کار به دلیل مشکلات بهداشت روانی است. به طور متوسط تعداد روزهای ازدست‌رفته کاری که به بیماری‌های روانی نسبت داده می‌شود 6 روز در ماه در هر 100 کارگر و تعداد روزهای کم‌کاری 31 روز در ماه در 100 کارگر است.
بررسی مراجعه‌کنندگان به کمیسیون اعصاب و روان سازمان تأمین اجتماعی شهر تهران نشان داد که اختلالات روانپزشکی به طور معناداری بیش از اختلالات عصب‌شناختی منجر به ازکارافتادگی و استراحت پزشکی می‌شوند به‌ طوری‌ که اختلالات روانی مسئول 56.9درصد موارد ازکارافتادگی و 83.5درصد کل مراجعان استراحت پزشکی است.

تابوی بیماری‌های روانی 

اما هنوز تابوی بیماری روانی در کشور ما شکسته نشده است؛ 55درصد مردم معتقدند که نباید بیماری روانی خود را با دیگران در میان بگذارند، 30درصد مردم برخی از بیماری‌های روانی را اثر سحر و جادو و دعا می‌دانند، 20درصد مردم معتقدند بیماری‌های روانی درمان ندارد؛ اما در کنار آن حدود 60درصد نیز بر این باورند که ازدواج می‌تواند درمان بیماری‌های روانی باشد. 85درصد مردم نیز معتقدند که فردی که داروی اعصاب مصرف می‌کند، به این داروها اعتیاد پیدا می‌کند و این اعتیاد نیز درمان ندارد. اینها تنها بخشی از اعتقادات افراد مختلف در خصوص بیماری‌های روانی است.

بیمه و مشکلات روانی

سال 1397 با رأی دیوان عدالت اداری، بیمه سلامت موظف به پوشش صددرصدی خدمات روانپزشکی شد. همین رأی، تمام محدودیت‌های تابع تأکیدات بند «ز» ماده 38 برنامه پنجم توسعه مبنی بر محدودسازی خرید راهبردی خدمات روانپزشکی در مراکز تخصصی را ملغی و این سازمان بیمه‌گر را موظف کرد که از تاریخ ابلاغ این رأی، باید خدمات روانپزشکی برای تمام بیمه‌شدگان تحت پوشش این سازمان، مشمول بیمه شود. اما باقی سازمان‌های بیمه‌گر که از منابع دولتی تغذیه می‌کنند و جمعیت قابل توجهی هم تحت پوشش دارند، تحت چنین الزامی قرار نگرفته‌اند و حتی بیمه‌های تکمیلی هم هیچ تعهد اجباری و الزامی در این باره ندارند.
از سوی دیگر، این رأی دیوان عدالت اداری برای یک سازمان بیمه‌گر در حالی صادر و لازم‌الاجرا شد که این سازمان، همواره با کسورات سنواتی قابل‌توجه روبه‌روست و بیش از 41 میلیون بیمه‌شده را هم تحت پوشش انواع خدمات سرپایی و بستری دارد. چالش فراگیرنبودن پوشش بیمه پایه، یکی از مهم‌ترین دلایل امتناع مبتلایان اختلالات روان برای آغاز یا ادامه مداخلات روانپزشکی است؛ چالشی که می‌تواند وضعیت بیماری را در مبتلایان از مرحله خفیف به وضعیت شدید سوق داده و برای سلامت جسم و روح این بیماران، خانواده او و حتی همسایگان و بستگان و جامعه به خطری جدی تبدیل شود.

آمار بیماری‌های روانی پس از کرونا بیشتر شده است

مریم رسولیان، عضو انجمن روانشناسی ایران در گفت‌وگو با «شهروند» می‌گوید: «میزان بیماری‌های روانی پس از کرونا بیشتر شده است . در روزهای اولی که این بیماری شیوع پیدا کرده بود آمار بیماری های روانی افزایش چشمگیری پیدا کرده بود اما هر چه از زمان روزهای شیوع آن می‌گذریم این آمار کاهش پیدا می‌کند. در واقع می‌توان گفت به میزانی که امری خطرناک و ناشناخته باشد، ترس و ابهام در مورد آن بیشتر است و هر قدر این ترس بیشتر باشد انگ بیشتری هم به همراه دارد. وقتی علل و زمینه خطر بیشتر شناخته شود، زمینه کنترل آن هم به دست آمده و خطر کاهش می‌یابد و به تبع آن هم انگ‌ها کمتر می‌شود، اما از بین نمی‌رود.»

 تغییر سبک زندگی عامل اصلی مشکلات کرونا

بیشترین بحث چالش‌های روانی و اجتماعی کرونا مربوط به تغییر سبک زندگی است. این تغییر سبب می‌شود تا افراد مختلف در سازگاری با سبک جدید واکنش‌های متفاوتی نشان دهند. برخی خیلی خوب سازگار می‌شوند؛ سرگرمی‌ها و برنامه‌های خودشان را تعریف می‌کنند. برخی به‌شدت احساس ناامنی و ترس می‌کنند و واکنش‌های پراسترس دارند.
او تأکید می‌کند: «اصولا سبک زندگی تغییر اساسی کرده و تجربه‌هایی که در مورد دورکاری و ارتباطات مجازی پیش آمده این فضا را به وجود آورده که شاید زندگی همواره به همین شکل ادامه پیدا کند. فکر ادامه زندگی با این سیستم چیزی است که بسیاری از آدم‌ها را می‌ترساند و خیلی از کسب‌وکارها را مختل می‌کند و همه اینها باعث می‌شود که آدم‌ها بترسند و ابعاد دیگر این تغییر را نبینند.

نوع عروسی‌ها، عزاداری‌ها، تولد بچه‌ها و غیره تغییر کرده و رفت‌و آمدها کم شده است. جالب اینجاست که با وجود محدودیت رفت‌وآمدها و خلائی که در زندگی‌ها ایجاد شده، افراد با این شرایط خود را سازگار کرده‌اند.»
او معتقد است که این تغییرات تبعات زیادی را نیز به دنبال دارد و  ادامه می‌دهد: مبه نظر می‌آید یک خانه‌تکانی در آداب و رسوم اضافه اجتماعی رخ می‌دهد. اما این تغییرات برای همه مثبت نبوده است برخی آن قدر درگیر این مشکلات شده‌اند که دچار استرس و افسردگی شده‌اند .

انگ کرونا مشکلات روانی را بیشتر کرده است 

به نظر هر چه زمان گذشته موضوع انگ کرونایی کمرنگ‌تر شده، اما هنوز وجود دارد. عوامل متعددی در پنهان‌کردن بیماری نقش دارد که بعضی از آنها مستقیما به دلیل بار منفی بیماری نیست و به علت عواقب اجتماعی بیماری است؛ به عنوان مثال بیماری سبب می‌شود که شخص مجبور شود دو هفته سر کار نرود و حقوق نگیرد پس ترجیح می‌دهد که به کسی نگوید مبتلا به کرونا شده است.

معنی دیگری که گاهی از ابتلا به کرونا برداشت می‌شود، این است که فرد  اصول بهداشتی را رعایت نکرده است و به دلیل بی‌توجهی گرفتار شده و به همین علت دیگران نسبت به قضاوت منفی بکنند و با او معاشرت نکنند. این انگ است که سبب می‌شود تا مردم بیماری را پنهان کنند یا برای درمانش اقدام نکنند؛ اتفاقی که دقیقا در بیماری‌های روانپزشکی به‌شدت شاهدش هستیم. می‌گوید من روانی نیستم پس دارو نمی‌خورم.

حالا این «روانی‌بودن» شامل افسردگی، اضطراب، وسواس و همه اینها می‌شود. در کرونا هم همین اتفاق رخ می‌دهد؛ معالجه‌نمی کنند تا از عواقب بیماری دور باشند. در صورتی که این تفکر ابتدایی و خام است.

این ترس از انگ است و نهایتا منجر به این می‌شود که انسان از خودش غفلت کند، درمان نکند و عوارض بیماری، چه در مورد بیماری کرونا و چه مشکلات روانپزشکی، بیشتر شوند. خطای ذهن در اینجا این است که فکر می‌کند اگر دارو بخورد مستندی بر بیماربودن دارد و اگر دارو نخورد پس بیمار نیست و انگ این گونه خطاها را تقویت می‌کند.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.